دویچه وله: روز ۲۲ بهمن امسال به گفتهی شاهدان عینی، با سالهای گذشته به کلی متفاوت بود. نیما نامداری روزنامهنگار و و بلاگنویس یکی از این شاهدان است. او میگوید امسال ۲۲ بهمن برای خیلی از مردم دیگر ’’پیکنیک دولتی‘‘ نبود.
دویچهوله: آقای نامداری، شما امروز در فلکهی صادقیهی تهران حضور داشتید. اگر ممکن است برای ما توضیح بدهید که در آنجا چه گذشت.
نیما نامداری: جمعیت قابل توجهی از مردم در این محدوده، یعنی از بالای فلکهی صادقیه تا حوالی میدان آزادی جمع شده بودند. بخش قابل توجهی از جمعیت کسانی بودند که کاملا مشخص بود که از مجموعهی معترضین بودند و جمعیت کوچکی را که کاروان راهپیمایی را دنبال میکردند، همراهی نمیکردند. ولی چون از قبل هم اعلام شده بود که نباید شعار بدهند، من هیچ موردی ندیدم که شعار داده شود یا کار خاصی انجام بگیرد. جمعیت خیلی زیادی بودند، ولی کار خاصی هم نمیکردند.
نکتهی جالب اینجا بود که علیرغم این که مردم هیچ کاری انجام نمیدادند، ولی اگر پلیس حتی احساس میکرد که گروهی از مردم فقط جمع شدهاند، نگاه میکنند و با راهپیمایی همراهی نمیکنند، حمله میکرد و به شدت برخورد میکرد. تصور خود من این بود که پلیس و نیروهای لباس شخصی حتی ترجیح میدادند راهپیمایی در آن منطقه برگزار نشود ولی هیچ تجمعی هم که مربوط به جریانات سبز باشد، شکل نگیرد.
آنچه در یک سری از وبلاگها، سایت بالاترین و سایر سایتها نوشته شده، نشان از آن دارد که گویا تعدادی از مردم، به توصیهی کسانی در خارج و یا داخل کشور، هیچ نماد سبزی با خود نبرده بودند و حتی ظاهرشان را شبیه نیروهای طرفدار حکومت درست کرده بودند و به این دلیل تشخیص مردم معترض و طرفداران دولت سخت بوده است. آیا شما چنین چیزی را مشاهده کردید؟
بله این بود؛ البته خیلی از مردم از جمله خود من که آنجا بودم، ظاهرمان هیچ فرقی با روزهای دیگرمان نداشت، ولی از نمادهای جنبش سبز که معمولا پارچه یا لباس سبز است هم استفاده نمیکردیم. علتاش این بود که اساسا فضای این کار وجود نداشت. پلیس به محض این که میدید کسی حتی دستاش را به شکل V بالا برده، سریع به او حمله میکرد و به شدت ضرب و شتم میکردند. فکر میکنم علت عمدهاش این بود. یعنی واقعا منطقی و معقول نبود که کسی این کار را بکند.
علاوه بر این، فضا طوری بود که پلیس اصلا اجازه نمیداد جمعیتی در میدانها و خیابانهای اطراف میدان آزادی اساساً ایجاد شود که بعد بهراه بیفتد. میخواهم بگویم سیاست پلیس این بود که از هر نوع تجمعی جلوگیری کند.
مطمئن باشید بخش قابل توجهی از جمعیتی که شما در تلویزیون یا در رسانههای دیگر میبینید، از کسانی هستند که معترضاند، از کسانی هستند که برای اعتراض آمدهاند، ولی به دلیل این که آن فضا ایجاد نشد که نمادهای خود را نشان بدهند، از بقیهی جمعیت قابل تفکیک نیستند.
فکر میکنم این پدیدهای بود که برای اولین بار در این راهپیمایی نسبت به راهپیماییهای سالهای قبل در ۲۲ بهمن میدیدیم که نمیتوانستید بگویید جمعیتی که آمده، به هواداری از آقای احمدینژاد و دولت و حکومت آمده و شعارهایاش هم همان شعارهایی است که از تریبون پخش میشود. نشانهی آن هم این بود که زمانی که آقای احمدینژاد شروع به سخنرانی کرد، صدای قابل توجهی در منطقه بلند شد که مردم داشتند سخنرانی ایشان را هو میکردند. حرف شما کاملا درست است و جمعیت قابل تفکیک نبود.
در ساعاتی که آنجا بودید، صحنههایی از دستگیری یا احیاناً تیراندازی به طرف مردم را مشاهده کردید؟
من تیراندازی ندیدم. چندین بار صدای شلیک گاز اشکآور را شنیدم و بوی آن هم استشمام میشد. بازداشت هم وجود داشت و مردم را بازداشت میکردند. ولی چیزی که بیشتر از همه دیده میشد، ضرب و شتم بود. یعنی من زدن مردم را هم با کابل هم با زنجیر و هم با باتوم دیدم. با ضرب و شتم شدید تلاش میکردند که مردم را متفرق کنند. بازداشتها به اندازهی عاشورا یا ۱۳ آبان نبودند، ولی وجود داشت. ماشینهای پلیس کنار فلکهی دوم صادقیه پارک شده بودند و پشت آنها زنان و مردان بازداشت شده، نشسته بودند.
الان در ایران باید نزدیک ساعت ۴ بعدازظهر باشد. وضعیت در این ساعت در سطح شهر چطور است؟
من تا دو ساعت، دو ساعت و نیم پیش در خیابانها بودم − در منطقهی غرب تهران، سمت فلکهی دوم صادقیه، میدان پونک و بلوار اشرفی اصفهانی − جمعیت خیلی پراکنده شد. عدهای به خانه برگشته بودند. ولی باز هم گروههای پراکندهی مردم دیده میشدند که جمع شده بودند، بعضیها شعار هم میدادند. به خصوص ماشینها جایی که ترافیک وجود داشت، بوق میزدند و چراغ میزدند.
ولی به هرحال حس من این است که از ساعت حدود یک بعد از ظهر به بعد، جمعیتی که در فلکهی دوم صادقیه تا محدودهی میدان آزادی جمع شده بودند، پراکنده شدند.
آقای نامداری، شما به عنوان یک روزنامهنگار و همچنین به عنوان فردی که تظاهرات چند ماههی اخیر را یا از نزدیک و یا بالاخره در فاصلهای نزدیکتر از آنچه ما هستیم، دیدهاید، تحلیلتان از امروز چیست؟
به نظر من امروز دو اتفاق خیلی مشهود بود؛ یکی این که در واکنش به اتفاقی که در عاشورا افتاد و خشونتی که حکومت در آن روز اعمال کرد و طبیعتا مردم هم نسبت به آن واکنش نشان دادند، برنامهی امروز از طرف مردم خیلی خیلی آرام بود. یعنی شما هیچ شعار و هیچ حرکت تحریک کنندهای از طرف مردم نمیدیدید. این به نظرم کاملا محسوس بود و نشان میدهد که مردم نسبت به تجربهای که در هر مقطع به دست میآورند، رفتارشان را اصلاح میکنند و تکامل پیدا میکنند.
نکتهی مهم دیگر اتفاقی بود که من خودم برای اولین بار در زندگیام میدیدم؛ کسانی که به هواداری از دولت به راهپیمایی آمده بودند، وقتی این حجم از خشونت پلیس را علیه مردم میدیدند، حس بدی به آنها دست میداد. این را من کاملا میدیدم. فکر میکنم این مساله، راهپیماییهای جمهوری اسلامی را از حالت پیکنیکی که همیشه برایشان داشت و تعدادی میآمدند، دو سه ساعتی آنجا بودند و بعد هم سر زندگیشان میرفتند، تغییر داد. من خیلیها را دیدم که ترجیح میدادند بچههایشان این صحنهها را نبینند. کسانی که به هواداری از دولت به راهپیمایی آمده بودند ولی ترجیح میدادند بچههایشان این صحنهها را نبینند یا سریع وسط راه برمیگشتند.
احساسام این است که این نوع سرکوب، این نوع خشونت مثل یک بومرنگ است که برمیگردد. یعنی وقتی برمیگردد، فقط به ما که منتقد دولت هستیم برخورد نمیکند، به هواداران دولت هم برخورد میکند. به هرحال برای آنها هم توجیه چنین خشونتی خیلی سخت است. من بارها دیدم که وقتی پلیس حمله میکرد که جمعیت را متفرق کند، در حالی که جمعیت را میزدند، خیلی از زنان و مردان عادیای که اساساً برای شرکت در راهپیمایی آمده بودند و بعضا هم خیلی مسن بودند هم باتوم و زنجیر میخوردند. به نظر من، این اتفاق در نوع رفتار آنها در آینده خیلی اثر خواهد داشت.
پیامد حرکت امروز برای جنبش سبز، به نظر شما، چه خواهد بود؟
فکر میکنم الان خیلی زود است که بشود قضاوت کرد. با توجه به محدودیت اطلاع رسانی و وضعیت اینترنت در ایران در ساعات گذشته، هنوز فکر نمیکنم کسی به یک جمعبندی از کل جریان در کشور رسیده باشد.
ولی نکتهای که به نظر من مهم است و باید به آن توجه کرد، این است که به هر حال اعتراض خیابانی در کنار یک سری حسنها، عیبهایی هم دارد. باید به هر دو طرف مساله توجه کرد.
این که مردم در این حد زیاد به خیابان بیایند، ولی پراکنده باشند و نتوانند از نمادهایشان استفاده کنند، میتواند آثار منفیای داشته باشد. نیاز هست که رهبران جنبش و همینطور کسانی که در جامعه و در مردم تاثیر دارند، نسبت به تبعات این مساله فکر کنند و دنبال راههایی باشند که در مشارکتهای سیاسیای که مردم برای اعتراض به دولت در آینده خواهند داشت، از یک سری عیبها و آفتهایی مانند آنچه امروز میدیدیم؛ پراکندگی و این که نتوانستیم از جمعیت آن طور که باید استفاده کنیم، جلوگیری کنند.
مصاحبهگر: میترا شجاعی/ تحریریه: داود خدابخش
******
اعتراضها و درگیریهای پراکنده در برخی از شهرهای ایران
به رغم فضای سنگین امنیتی در بسیاری از شهرهای ایران اعتراضها و درگیریهای پراکندهای میان معترضان و نیروهای انتظامی و امنیتی روی داده است. خبرها از حمله افراد انتظامی و لباس شخصی به زهرا رهنورد حکایت دارند.
زهرا رهنورد با حمله لباس شخصی ها و نیروهایی با لباس نظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
سایت کلمه، وابسته به میرحسین موسوی در خبری نوشت که زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی هنگامی که قصد شرکت در مراسم راهپیمایی ۲۲ بهمن از میدان صادقیه را داشت با محاصره و حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شد.
نیروهای لباس شخصی با باتوم و مشت به رهنورد حمله کرده و سر و کمر وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
کلمه در ادامه نوشته است که رهنورد بعد از این حادثه با حمایت وکمک مردم و تشکیل حلقه انسانی خودجوش توانست از محاصره خارج شود.
زهرا رهنورد در ماههای گذشته بارها تحت تعقیب افراد لباس شخصی و حتی ضرب و جرح قرار گرفته بود.
بروز اعتراض و درگیری در نقاط مختلف تهران
خبرهای رسیده از ایران حاکی ازحاکم بودن فضای امنیتی بیسابقه بر تهران و برخی ازشهرهای بزرگ ایران در سی ویکمین سالروز انقلاب است. حضور بیسابقه و متمرکز نیروهای امنیتی و انتظامی به گونهای است که امکان مانور نیروهای معترض و هواداران جنبش سبز را به میزان زیادی محدود کرده است.
با این همه، شاهدانی عینی و سایتهای نزدیک به معترضان از بروز و ادامه تجمعات و اعتراضها و درگیریهای پراکنده در سطح شهر تهران و برخی دیگر از شهرهای بزرگ ایران خبر میدهند.
سایت نوروز، وابسته به جبهه مشارکت در گزارشی به نقل از یک شاهد عینی نوشته است: «خبرهای رسیده از درگیری گسترده و پراکنده مردم با نیروهای لباس شخصی و گارد در مناطق مختلف تهران نظیر صادقیه، اشرفی اصفهانی ، ملاصدرا، ونک ، آریاشهر و امیرآباد حکایت دارد و خبرهایی مداومی مبنی بر درگیری نیروهای ویژه پلیس و لباس شخصی ها با مردم میرسد.»
نوروز در ادامه ضمن اشاره به بازداشت نیروهای معترض در حاشیه خیابان بهبودی تهران، نوشته است: « دستگیرشدگان در احاطه نیروهای لباس شخصی به مدارس مجاور منتقل می شوند و به گفته شاهدان گاراژ متروکی واقع در ابتدای خیابان جمالزاده محل نگهداری تعداد زیادی از بازداشت شدگان است.»
رگبار هوایی و شلیک گاز اشکآور
سایت جرس که به شماری از چهرههای نزدیک به جنبش سبز وابسته است نیز در گزارش کوتاهی از رگبار هوایی نیروهای بسیجی در میدان انقلاب خبر داده است. ظاهراَ هدف ارعاب مردم و پراکنده کردن معترضین بوده است. جرس در ادامه نوشته است که درگیریهای شدید "بین مردم و نیروهای نظامی درمناطق مختلف شهر تهران و برخی دیگر از شهرها" ادامه دارد.
خبرهای دیگری نیز حاکی از بروز اعتراض و درگیری در حدفاصل آریاشهر تهران به سوی خیابان اشرفی اصفهانی است. بنا به این خبرها، مناطق یادشده در ساعت بعداز ظهر پر از دود و گاز اشکآور شده است. درگیریهای شدید و گستردهای نیز در صادقیه، در منطقه شهرک غرب گزارش شده است.
در همین حال، سایت جرس از شلیک گلولههای رنگی به معترضان در اطراف پارک لاله تهران خبر داده است. این محل یکی از نقاط درگیری نیروهای انتظامی و بسیج با معترضان است. در خیایان ولی عصر نیز سرنشین خودروها با زدن بوق های ممتد اعتراض خود را نسبت به اقدامات نیروهای نظامی اعلام می دارند.
اختلال شدید در ارتباطات تلفنی و اینترنتی و محدودیتهای کمسابقه برای خبرنگاران مستقل داخلی و خارجی خبررسانی دقیق و جامع در باره اعتراضات و درگیریهای احتمالی امروز را با مشکل مواجه کرده است. خبرنگاران خارجی که برای پوشش خبری مراسم ۲۲ بهمن به تهران سفر کردهاند، صبح امروز با اتوبوس مستقیم به میدان آزادی برده شدند تا فرصت تهیه خبر از مردم در خیابانهای اطراف را نداشته باشند. پیش از این به خبرنگاران هشدار داده شده بود که آنان فقط می توانند سخنان احمدی نژاد را پوشش خبری دهند.
وقایع مشابه در شهرهای دیگر
شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد و اهواز نیز در روز ۲۲ بهمن شاهد اعتراضها و درگیریهای پراکنده میان هواداران جنبش سبز و نیروهای انتظامی و لباس شخصی و بسیجی بودهاند. سایت جرس در گزارشی از مشهد نوشته است که در پی برگزاری راهپیمایی اعتراضی سبزها در اطراف فلکه برق مشهد ، دست کم صد تن از مردم معترض این شهر بازداشت شدند و درگیریهای محدوی بین نیروهای دولتی و مردمی شکل گرفت. این گزارش به نقل از شاهدان عینی میگوید که بیشتر بازداشت شدگان جوانان و دانشجویان میباشند.
جرس در ادامه گزارش خود نوشته است که مشهد از شب گذشته در تصرف نیروهای بسیجی و انتظامی بوده است. به گفته شاهدان، این نیروها با در دست داشتن اسلحههای جنگی مثل کلاشینکف رژه میرفتند و فضایی کاملا شبیه حکومت نظامی در مشهد حاکم کرده بودند. روز ۲۲ بهمن نیز فضای مشابهای بر شهر مشهد حاکم بود.
در همین حال مقامهای مختلف حکومتی از همین حالا در کارزاری تبلیغی، ۲۲ بهمن امسال را نماد پیروزی خود بر معترضان اعلام کردهاند. آنها بدون اشاره به تدارکات سنگین امنیتی و نظامی برای مهار معترضان در این روز، از "حضور گسترده مردم" در تأیید حکومت سخن میگویند. منتقدان اما میگویند که حتی فضای امنیتی بسیار شدید روز ۲۲ بهمن نیز نتوانسته است معترضان را کاملاَ خاموش کند و یا اعتراضات آنها را به طور کامل مهار کند.
سردار حجازی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران در گفتوگو با ایسنا گفت که "ملت ایران در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن امتحان خود را به خوبی پس داد." او در واکنش به این حرف معترضان که بخش بزرگی از حاضران در راهپیمایی رسمی وابستگان به نهادهای دولتی و یا مواجببگیران حکومت هستند، گفت: «اگر قراراست با پول مردم را به صحنه آورد، چرا شما نمیتوانید این کار را انجام دهید؟» این در حالی است که منتقدان میگویند که بگیروببند و ضرب و شتم و سرکوب مانع از آن است که معترضان و هواداران جنبش سبز بتوانند با حضور گسترده بر مطالبات و خواستههای خود تاکید کنند.
*******
همبستگی برونمرزی با جنبش سبز در سالروز انقلاب
ایرانیان خارج از کشور درسالگرد انقلاب علیه شرایط کنونی جامعه ایران و به بیراهه رفتن انقلاب، تظاهرات کردند. صدها نفر در شهرهای کلن، برلین، برمن، هامبورگ، مونیخ، بروکسل، وین و استکهلم، با جنبش سبز اعلام همبستگی کردند.
مراسم سالروز انقلاب در کلن، با حرکت کاروانی مرکب از ۱۵۰ خودروی ایرانیان در خیابانهای شهر آغاز شد. این خودروها با پرچم ایران یا روبانها و بادکنکهای سبز و رنگی تزیین شده بودند.
خودروها با پوسترهایی از جنبش سبز، تصاویر ندا و شعارهایی چون آزادی زندانی سیاسی یا توقف اعدام پوشانده شده بودند. دلیل این ابتکار، تقارن ۲۲ بهمن با نخستین روز کارناوال کلن و حضور جمعیت مسرور و شادنوش شهر در پیادهروها و میادین بود .
بهرام بیگدلی یکی از برنامهگزاران مراسم کلن به دویچهوله گفت: «ما بعنوان ایرانیان تبعیدی، سالهاست که شادی کارناوال و غم درون خود را با هم پیوند دادهایم. مواردی بوده که ما در روز کارناوال مجبور شدهایم علیه اعدام در ایران تظاهرات کنیم. اما امسال حال و هوای تظاهرات ما جور دیگری است. بسیاری از رهگذران عکس ندا را میشناسند و به ما علامت پیروزی میدهند.»
نقطه عطف مراسم کلن، ورود سه دوچرخه سوار ایرانی بود که تور استانی خود در "نورد راین وستفالن"، موسوم به تور صلح و دمکراسی را در یکی از میدانهای شهر پایان دادند. این دوچرخهسواران جلیقههای سازمان عفو بینالملل را بر تن داشتند و هنگام ورود به میدان "ابرت" مورد استقبال نماینده این سازمان و سایر ایرانیان قرار گرفتند. مراسم کلن در ساعت ۴ در سرمای ۴ درجه زیر صفر به پایان رسید.
تجمع در دانشگاه برمن
دانشجویان حامی جنبش سبز ایران در دانشگاه برمن، از ساعت ۱۲ تا ۱۴ روز ۲۲ بهمن، مراسمی در محوطه این دانشگاه برگزار کرده و از نخبگان و شهروندان آلمانی خواستند تا نگاهشان را از ایران برندارند.
یکی از شرکتکنندگان در این مراسم به دویچهوله گفت: «ما لباسهای مبدل پوشیده بودیم و دستها و دهانهای خود را به نشانه سرکوب و خفقان در ایران بسته بودیم.»
راهپیمایی در وین
بیش از هزار ایرانی معترض از ساعت ۵ عصر از میدان شهرداری وین به سمت سفارت ایران به حرکت درآمدند. برخی از تظاهرکنندگان با پوشیدن لباس زندانیان، دامنه سرکوب و بازداشت در ایران را نمایش میدادند.
آزادی زندانیان سیاسی، آزادی و حقوق زنان و انتخابات آزاد از جمله شعارهای این مراسم بودند. فرزانه عظیمی، یکی از سازماندهندگان این مراسم از حضور چشمگیر جوانان زیر سی سال در این مراسم گفت. راهپیمایی در وین به کوشش جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران و تشکل سبز در اتریش و سایر نیروها برگزار شد. جمعیت عکسهایی از زندانیان سیاسی و کشتگان تظاهرات اخیر را حمل میکرد.
مهیندخت مصباح / تحریریه: فرید وحیدی
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد