همه جا را گرفته روح ِ بهار
گرم رقص است لاله ی تبدار،
آسمان عطر زندگی دارد،
اخترانند زنده ی بیدار،
ای گل من تو هم شکو فه بر آر!
آمده ،
آمده،
دوباره بهار؛
چون بنفشه بروی بر لب ِ جوی!
همچو نرگس بخند بر لب آب!
چون شقایق بجوش از دل ِکوه!
نغمه سر کن، بخوان دوباره به ناز،
زندگی را دوباره کن آغاز!
مژدهام ده
بگو که روز رسید!
شب سر آمد
بخنده شد خورشید!
مرغ ِپر بسته ،بال و پر بگشود،
جنگل ِ غم گرفته شادان شد،
چشمه ساران ز کوه و دشت دمید!
توده ی رنج در خروش آمد!
نوبت عدل و داد و نوش آمد!
گل منای شکوفه ی شادی،
گل منای بهار آزادی!
برزین آذرمهر(جعفر مرزوقی)
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد