logo





سبز چرا باید سبز بماند

چهار شنبه ۷ بهمن ۱۳۸۸ - ۲۷ ژانويه ۲۰۱۰

خ . نوروزی

Kh.Norouzi.jpg
" کسی که مبارزه می کند، می تواند شکست بخورد.
کسی که مبارزه نمی کند ، شکست خورده خواهد بود. "
برتولت برشت

جنبشی که با شعار حقوقی " رای من کجاست " آغاز شد. اکنون به دروازه نفی اصل ولایت مطلقه فقیه رسیده است و میرود و که رسما و عملا حکومت اسلامی را با چالشی جبران ناپذیر روبرو سازد.
چرا آقای خامنه ای رهبر حکومت اسلامی که ادعا میکرد : در انتخابات نهمین ریاست جمهوری هیچ تخلفی صورت نپذیرفته و رییس جمهور مورد علاقه ایشان و جماعت مجذوبان ولایت مطلقه فقیه با حد نصابی بی سابقه برنده انتخاب شده است، در جستجو وجلب حمایت " خواص " حواشی حکومت است!؟ و این پرسش مطرح است که این خواص مورد نظر ایشان چه کسانی هستند و توقع وی از آنها چیست؟ این خواص موظفند چه موردی را روشن بیان کرده و به چه ابهاماتی پاسخ شفاف دهند! ؟
آقای خامنه ای رهبر حکومت اسلامی در یکی از آخرین سخنرانی عمومی خود ..." از "خواص" خواسته است تا مواضع خود را در ارتباط با وقایع اخیر به صورت شفاف اعلام کنند..." .می توان حدس زد که این درخواست در رابطه با ملاقات پنهانی رهبری با برخی از اشخاصی که وی خواص می نامد بی نتیجه و پاسخ روشنی دریافت نکرده است. و این هم بی دلیل نیست که این مورد به عرصه عمومی کشیده شده است! تصور میشود که ایشان می کوشد آب رفته را به جوی بازگرداند.
آقای خامنه ای طی دو دهه بر سریر حکومت مطلقه فقیه بیشترین سخنرانی ها و تهدید ها را در رابطه با موضوع انتخابات و اعتراضات ناشی از آن داشته است و این امر یکی از نقاط ضعف ایشان درمقام بالاترین منصب کشور می باشد. اظهار نظر و موضع گیری های یک بعدی و مغرضانه و تکراری ایشان از انتخابات و شخص رئیس جمهور خلاف واقعیات بیرونی جامعه بوده است. این سخنرانی های تکرادی شاید اشگ مجذوبان ولایت فقیه را سرازیر کند اما کوچکترین خریداری در سطح جامعه خصوصا جوان ندارد. وی پس از انتخابات اخیر در 22 خرداد ماه سال جاری به هر بهانه ای به مساله انتخابات و رویدادهای پیرامون آن پرداخته است.
جالب توجه است که با وجود بحران عظیمی که جامعه ما را به تصرف خویش درآورده است ، هنوز هیچ یک از رسانه ها و صدا و سیمای حکومتی و مقامات و مسئولین رسمی حکومت اسلامی وجود بحران را نپذیرفته و آن را نفی می کنند. جای سئوال است : مگر چه وقایعی در کشورایران رخ داده که نیازمند این همه هوشمندی و آگاهی از سوی نخبگان و خواص است ؟ دشمن در کدام منطقه ایران سرباز پیاده کرده است.؟ چه تاسیساتی مورد حدف دشمن قرار گرفته است؟ اگر بحرانی وجود ندارد پس اینهمه تذکر و تهدید و ارعاب برای چیست؟ آقای خامنه ای مشخص و مستمر در هریک از سخنرانی هائی که بعد از22 خرداد و اعتراضات گسترده ناشی از تقلب و کودتای برآمده از آن داشته است ، بنوعی با زبان استعاره خواص و نخبگان را محکوم و از آنان خواسته که به صف انقلاب - یعنی اطاعت از خویش - بازگردند.
بنظر می رسد امر بر ایشان مشتبه شده که از دیگران بهتر وعنایت کافی بر کلیه مسائل دارند! ایشان می پندارد درک صحیحی از موضوعات و مفاهیم داشته و به مسائل گوناگون عمیقتر فکر می کند. گمان میبرند توضیح المسایلی هستند که از اصول کشورداری و فقه و اصول و فروع آن اطلاع کافی دارند.
اشکال عمده رهبری حکومت اسلامی و مریدان ایشان دراین است که نمی خواهند بپذیرند " سیاست " و " کشورداری علم است و مدیریت در راستای آن را باید فرا گرفت. ایشان نمی خواهند قبول کنند که : امروز با حرف و حدیث و فرض و گمان و افسانه و تهدیدات... نمی توان کشورداری کرد وباعث رفاه اقتصادی و رشد سیاسی و فرهنگی شد. ادامه سیاستی که در نتیجه آن مردان و زنان با لیاقت و کاردان خانه نشین شده اند یا در کنج زندان هستند و یا غم هجران را بر بودن در وطن ترجیح داده اند. آن خواهد بود که اعتراضات دامنه گسترده تری گرفته و از یک جنبش حقوقی به جنبشی علیه اصل ولایت فقیه تبدیل شده است....
چنانکه میدانیم اتخاذ سیاست مشت آهنین حاکمیت خصوصا در روز عاشورا ( که دوباره چندین نفر از فرزندان مملکت در تظاهرات اعتراضی به قتل رسیدند ) منجر به شکست شد و آن بهره برداری حکومت کودتا و نمایشات بعد از آن و برپائی تظاهرات حکومتی چنان تاثیری بر روند جنبش نداشت و مردم اعتنای خاصی بدان نکردند. لذا حکومت کودتا و کودتاچیان برای مشروعیت بخشیدن به خشونت و و حشی گری و قتل و سرکوب معترضان ، سناریوی اهانت به مقدسات را طراحی و در راستای آن نمایش تظاهرات دولتی نهم دی را با شعار تحریک آمیز مرگ بر موسوی اجرا کردند. در راستای آن فعالان مدنی و سیاسی و مشاوران و نزدیکان رهبران معنوی جنبش بازداشت شدند.
با بیرون آمدن بیانیه اخیر آقای موسوی کمترین دستاوردش بهم ریختن نوع بازی با کودتاچیان و سراسیمگی بیشتری را در روان کودتاچیان بوجود آورد که نوع بازی را جنبش سبز به نفع خویش تغییر داد. با بیرون آمدن این بیانیه (17) تشنجی در ساختار فکری اقتدارگرایان و حامیانشان بوجود آورد که ناچارا میباید یا آنرا رسما نفی میکردند و یا بدان پاسخی منطقی میدادند که نتیجتا جز پراکنده گوئی ...و تهدید و دستگیری مجدد معترضان ، چیزی به ارمغان نیاورد. و حکومت به ادامه سیاست وقت کشی مشغول است . بدین جهت نه پیشنهادهای آقای موسوی را علنا رد میکنند و نه نشانه ای از پذیرش پیشنهادها به دست میدهند.
تصور میشود جنبش سبز و رهبران معنوی آن آقایان کروبی و موسوی برای ادامه مسیراعتراضی خود باید منتظر شنیدن پاسخ ازحاکمیت به بیانیه 17 هستند. سبزها در شرایط کنونی نباید برای تعیین رویکرد خود «منتظر» دریافت پاسخی روشن از طرف کودتاچیان باشند. چون موضع کودتاچیان اکنون تدافعی است و طبیعی است که کودتاچیان تلاش میکنند وضعیت به صورت مبهم باقی بماند و با وقت کشی منتظرند ، جنبش سبز قبل از دستیابی به « کف مطالبات» دچار اختلاف نظر و شکاف شود. امید بزرگ کودتاچیان این است که این اختلاف نظر را افزایش دهند و به موازات آن شکاف و ترک درون حاکمیت را ترمیم نمایند.
اکنون با گذشت چندین ماه از اعتراضات اولیه بعد از نتایج آرای انتخابی . تقریبا زبان عصبی و تهیدآمیز خطیب نماز جمعه تهران آقای احمد خاتمی تغییر و نرمش خاصی بخود گرفته است. چنانکه معترضان و رهبران جنبش را دیگر به برانداز محکوم نمی کند. آقای عسگر اولادی تلویحا موظف به مذاکره با رهبران جنبش میشود و آقای خامنه ای دست به دامان خواص میشود و مورد اعتراضات را دوباره به بیگانه نسبت میدهد. حال باید دید که آیا اتخاذ این سیاست ربطی به مراسم 22 بهمن دارد که جنبش سبز و معترضین نیز خود را برای شرکت در آن آماده میسازد و یا اینکه اصولا مردان حکومت بحران را آشکارا دیده و در حل آن خود را موظف میدارند.
در خاتمه باید بیان داشت که جنبش سبز و رهبران معنوی آن مطالباتی دارند و بار ها آنرا تعیین کرده اند .خواسته اساسی جنبش سبز، می باید یافتن بهترین روش و شکل برای پیش برد امر مبارزه با کم ترین میزان خشونت است تا زمانی که بستر مناسب برای طرح مطالبه و محتوای مورد نظر ملت از طریق حاکمیت قانون نوین و دموکراتیک فراهم گردد. جنبش سبز به عنوان یک حرکت ساختارشکن ضمن دفاع قاطع از آزادی و دموکراسی نباید از گسترش شکاف درون حاکمیت جلوگیری کند. این جنبش مردمی ، جوان و مصمم بهتر است با ایجاد جبهه واحد در برابر "دشمن مشترک" تلاش کند هر چه بیشتر نیروهای دیگرجامعه را بخود جلب کند. طبیعی است اگر رهبران جنبش پشت درهای بسته به سازش با حکومت کودتا برخیزند. سبز دیگر سبز نخواهد بود. امید است چنین نباشد!ژانویه 2010

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد