در روز ٢٢ خرداد دفتر تاریخ سیاسی ایران ورقی دیگر خورد و فصل کاملا ً جدیدی از مبارزات مردم ایران بر علیه استبداد مطلقه و خودکامه آغاز شد. اما متاسفانه برای عده قلیلی از نیروهای متعصب و جزم اندیش نظیر شاه اللهی های لــُس آنجلسی و یا بعضی از کمونیست های افراطی اروپا نشین در بر روی همان پاشنه قدیمی می گردد و در بصیرت سیاسی اینان بجز سیاه و سفید هیچ رنگ دیگری وجود ندارد. این گروههای کوچک اما جنجالی و یا شخصیت های منفعل پرهیاهو بجای حمایت از مبارزه ضد استبدادی مردم ایران؛ نوک پیکان حملات خود را متوجه گذشته ِ موسوی و کروبی کرده اند آنهم در زمانی که این دو متهورانه در کنار مردم بر علیه استبداد سیاه ایستاده اند. خوشبختانه اکثریت قاطع اپوزیسیون ِ برانداز ِ برونمرزی با درک صحیح از شرایط حساس مبارزه درونمرزی و ظرفیت های جنبش سبز و مکانیسم آسیب پذیری آن، خود را در سنگری جای داده اند که امروزه موسوی، کروبی، خاتمی و صانعی بعنوان "ســِـپـرهای حمایتی و حفاظتی" نیز از آن سنگر دفاع می کنند.
تجارب تاریخی دیگر کشورها بیانگر این حقیقت تلخ است که تعصب و مطلقگرایی عقیدتی-سیاسی زمینه و بستر زایشی را برای جزم اندیشی بیشتر و خشونت متعاقب و غیر قابل اجتناب منبعث از آن فراهم می کند. بعنوان مثال، آنــروز که بوریس یلتسین (دبیر حزب کمونیست شهر مسکو) بر روی تانک رفت و در مقابل کودتاچیان استبداد سرخ مقاومت کرد، هیچ کس از او نخواست که اول نقش خود را در حزب کمونیست شوروی نفی کند و سپس به جمع مردم مبارز بپیوندد. اینگونه نمونه ها در تاریخ معاصر مبارزات ملت ها فراوان هستند. شاید تا قبل از ٢٢ خرداد، موسوی و کروبی دو کاندیدای اصلاح طلب بودند که برای مردم فقط گزینه ای بین "بــد" و "بــدتــر" را فراهم نموده بودند، و بهمین دلیل اکثریت قاطع اپوزیسیون ِ برانداز ِ برونمرزی از جمله بنده انتخابات را تحریم نمودند و دلایل خود را نیز در آن شرایط مشخص بیان داشتند. اما اکنون قریب به هفت ماه بعد از انتخابات، عقربه های زمان با سرعتی باور نکردنی به جلو حرکت کرده اند و شرایط ِ حال کاملا ً با اوضاع قبل از انتخابات متفاوت است. قبل از انتخابات ٢٢ خرداد، نزاع سیاسی بین "اصلاح طلبان" و "قشریون متحجر" بود. امروز به گفته آیت الله علم الهدی جـــنــگ بین مردم و نظام (یا به تعبیر او بین "بره ها" و "گرگ ها") است؛ که بعقیده من تحلیل نسبتا درستی از اوضاع می باشد. اگرچه از دیدگاه مردم این جنگ یک مبارزه تدریجی (مرحله ای) مسالمت آمیز، مدنی و به دور از خشونت است؛ در حالیکه از دیدگاه رژیم جنگ یعنی سرکوب، کشتار، زندان، شکنجه، تجاوز؛ اعدام و سبعیت عریان می باشد. در نتیجه تقلیل دادن "جنبش آزادیخواهی ســبـز مردم بر علیه رژیم" به "دعوای بین دو جناح" نه تنها توهین به شعور میلیونها جوان ایرانی بپاخاسته، بلکه ریشه در ساده لوحی سیاسی و یا تعصب افراطی دارد ـ که هردو به اندازه یکدیگر خطرناک و مخرب هستند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد