logo





منتظري ، پدر حقوق بشر و بازداشت حقوق بشريها

دوشنبه ۳۰ آذر ۱۳۸۸ - ۲۱ دسامبر ۲۰۰۹

علی کلائی

اي امان از اين يلدا كه انگار هر سال كه مي رسد بايد نگران حادثه اي باشي اسف بار .
رحلت فقيه عاليقدر و مجاهد حضرت آيت الله العظمي پدر منتظري رضوان الله تعالي عليه از سويي اساسي داغدارمان كرده بود كه باز سبعانه و بر خلاف اساسي ترين حقوق انساني حاكمان ضد حقوق بشر ايران و عاملان بي خردشان دست به بازداشتي دوباره زدند . خواهرانمان شيوا نظر آهاري و محبوبه عباسقلي زاده و برادر گرامي مان كوهيار گودرزي .
شيوا تازه از بند رسته است . صد روز را در سلولهاي خوف بار بند 209 اوين گذراند تا مقاومت را معنا كرده باشد . به حق شيوا يكي از معدود دختراني است كه ياد دختران مبارز دهه هاي 50 و 60 را در اذهان زنده مي كند . سبك بار و سربلند . بي داشتن و خواستن . روئين تن . شيوا از جمله يگانگاني است كه هر گاه با اون سخني مي گويي و بحثي انگار اين زبان براي حقيقت است كه سخن مي گويد . اگر منتظري را پدر مبارزه با خودكامگي ايران بدانيم كه پس از رحلت پدر طالقاني فقيد اين او بود كه راه مبارزه با استبداد و پرچم اعاده حقوق انساني را در ايران ملخ زده بر عهده داشت ، شيوا و كوهيار و محبوبه و سعيد جلالي فر و سعيد كلانكي و .... به حق فرزندان خلف اين پدر اند .
كوهيار نيز اينگونه است . سبك بار و بي توشه و با دغدغه انسان . اخراجش هم كردند . افاقه نكرد . كوهيار بمب روحيه منادي حقوق انساني است . بي تبعيض . به مانند سعيدهاي عزيزمان.
اما ظاهرا اين آقايان امنيت بان به طور مشخص و در اين شب يلدايي كمر به نابودي كميته گزارشگران حقوق بشر بسته اند . بازداشت چهار عضو كمتيه خود نشاني مشخص بر اين مدعاست . در وضعيتي كه در اين شب يلدايي داغدار رحلت پدر بزرگوارمان و بندي بودن برادرانمان سعيد جلالي فر و سعيد كلانكي بوديم ناگهان مصيبتي ديگر ناجوانمردانه بر سرمان آوار شد و نابخردان ضد حقوق انسان به بهانه هاي واهي و بر اساس برنامه اي از پيش تعيين شده شيوا نظرآهاري و كوهيار گودرزي – دو عضو كميته گزارشگران حقوق بشر – را بدون هيچ توضيحي ربودند . آري آن آقاي بازجو كه مي آيد و پاي اتوبوس مي ايستد و شيوا و كوهيار را مي دزدد خود مي داند كه چه مي كند . و البته نه از سوي خود كه امري از سوي بزرگترهاي ريش و مو سپيد و عبا داري دارد كه در نهان خانه هاي امنيتي به كمين حقوق بشريها نشسته اند .
منتظري پدر حقوق بشر در دوران معاصر بود و چه به حق اين حقوق بشريها بودند كه بيشترين تاوان را و يعني بازداشت را در مراسم تشييع پيكر اين عزيز سفر كرده داشتند .
شيوا به بند كشيده شد . كوهيار و سعيدها هم . منتظري رفت . بر اساس خبرها استاد احمد قابل عزيز كه شاگرد پاك باز پدر منتظري و شجاع عرصه شكستن اصول سنتي فقه است را هم در راه آمدن بر سر پيكر و مزار استاد ربودند . بازداشتهاي بيشتر مي شود . شب سياهتر مي شود . اما به قول ماندلا صبح پس از سياهترين اوقات شب سر مي رسد .
يلداي ما مي گذرد . شب به پايان مي رسد و صبح سر مي رسد . شيوا و كوهيار و سعيدها و قابلها از بند مي رهند و به آغوش مردم رنج ديده ايران باز مي گردند . اما اين روسياهي است كه به شب مي ماند .
منتظري شاهكار خود را با رساله حقوق بشر ادامه مي داد . تنها مرجعي كه رساله اي مي نويسد و حق را به انسان مي دهد . انساني برخورد مي كند و با مخالف و غير همكيش خود نيز شهروندانه و نه رعيت مآبانه رفتار مي كند . مسلمان و مسيحي و يهودي و بهائي و كمونيست و لائيك و معتقد به هر مرامي را شهروندي آزاد مي داند كه از حق شهروندي برخوردار است . مي دانيد چرا مي گويم مي داند و نمي گويم مي دانست ؟ چون پدر منتظري نمرده است . پدر در تمامي حقوق بشريهاي مبارز ايراني زنده و جاويد است . تا ابد و تا زماني كه حقوق بشر به معناي اخص خود در ايران حاكم شود و تبعيض و ظلم از ايران رخت بر بندد . كوهيار و شيوا و سعيدها فرزندان اين پدراند . فرزندان پدري هستند كه جز به حقوق انسان نمي انديشيد و در سياهترين روزهاي تاريخ ايران به دفاع از زندانياني بر آمد كه به گناه ديگري كرده در حال اعدام شدن بودند .
منتظري ايستاد و وزارت اطلاعات ايشان آن آقا!!! ‌را از ساواك شاه پليد تر دانست . منتظري ايستاد و از كيان مرجعيت شيعه كه نهاد مستقلي است دفاع كرد و نگذاشت كه نهاد مستقل مرجعيت به لوث حكومتي شدن آلوده شود .
اما فرزندانش هم ايستادند . شيوا و كوهيار و سعيدها و دهها و صد ها و هزاران مبارز مدني در ايران ايستادند و نگذاشتند انسانيت فراموش شود . بودند و نگذاشتند انسانيت به تاريخ سپرده شود و در كنار پدر منتظري و به راهنمايي مردان مردي كه هنوز هستند مانند دكتر محمد ملكي و مهندس عباس امير انتظام و عزيزان ديگر پرچم انسان بودن و آزاد بودن و برابر انديشيدن را بر دوش جوان و غيور خود حمل كردند .
شب يلدايمان شب يلداي غم است . رحلت پدر حقوق بشر و بندي شدن فرزندان حقوق بشريش . اما يلدا سحر مي شود . سحر پس از تاريك ترين اوقات شب مي رسد . هر چه تاريك تر شود سحر نزديك تر مي شود
اليس الصبح بقريب ؟

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد