logo





همسفر درخت و/ شاید هم/ سری به سرزمین آینه می زنی!

چهار شنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۲ دسامبر ۲۰۰۹

محمود معتقد ی

mahmoud-motaghedi.jpg
به یاد پرچم پاییزش: ۱۶ آذر

یکشنبه پیاده روهای بارانی
و
نقش گیسو ان خیس ات بر دریچه باد
مثل طلوع
همیشه دلی و / پرواز خلوتی / بر سینه جنا زه ات
آشفته تر منم / در تماشای پاییزم
همسفر درخت و / شاید هم / سری به سرزمین آینه می زنی!

به یاد آر
با من و/ خرداد ۸۸
و نفس خیابانی که از دست های تو می رسید
گرم و/ سرخوشا نه
آوازی در اندا زه خاطره کودکی ات
حس می کنم / هنوز هم می توان
از پاره های پیشانی ات / آ تشی افروخت
مثل تابستان رفته و/ تاجی ما نده به هزاره چشم هایت
از سمت خا نه ها یت می رسیم و/
تندیس های حافظه را / با تو تمام می کنیم
نمی روی
یعنی در من / شبیه ساده می شوی
ستیز با صنوبران شادی و/ رنج ا ت
ا ز کودکانه های روزت / چیزی به من بد ه
پرند ه سپید از پرچم تو می نوشد
آخرین ایستگاه شانه هایت / چند ان که دور نیست
منم آ ن جا
میان رنگین کمان تو و/ پاییز
پس پشت چرخه زانویت
نگاه که می کنی
دریا / از بندر موهایت آشفته می شود
می بینی شان ! / آشوب برگ و / طنابی بر دیوار گلویت
می آیم و / مثل دوست داشتن ات / دوباره سبز می شوم
شاید / که مجالی برای گریستن نیست
چقدر/ کنار سطرهای تو زیسته ایم
خطابه جنگلی و/ زاویه ابری
پاییز وطنی از پشت نرده های دانشگاه
چه خوب !

محمود معتقدی
پا ییز ۸۸

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد