حکومت اسلامی از ابتدای شکل گیری با سرکوب و فشار بر جامعه، با تهاجم به دستاوردهای انقلاب ۵۷ و با اعدام کمونیست ها و انقلابیون توانست خود را تثبیت نماید. در دو دهه اخیر جمهوری اسلامی تهاجمی وسیع علیه فعالین کارگری، معلمان، زنان، پرستاران و جوانان که برای مطالبات اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی خود به اعتراض و مبارزه دست میزنند سازمان داده است. علاوه بر اعدام انسانهای معترض ، تعداد بیشماری از افرادی که در دام مواد مخدر افتاده اند، یا مرتکب خشونت، قتل و سرقت شده اند هم اعدام میشوند . نظام نابرابر سرمایه داری جمهوری اسلامی با صدور و اجرای احکان اعدام هر روز خشونت های اجتماعی را تولید و باز تولید می کند.
حاکمیت به این وسیله قصد ایجاد فضایی از رعب و وحشت در جامعه را دارد، بهمین دلیل مجازات اعدام و اجرای آن بطور تعطیل ناپذیری ادامه دارد. هر چند این جنایت سازمان یافته دولتی همیشه در دستور کار رژیم حاکم بوده اما در شرایط بحرانی و تشدید ناتوانی در پاسخ دادن به خواسته ها و مطالبات توده های کارگر و مردم زحمکتش شمار این اعدامها به میزان بالایی افزایش می یابد.
دست کم ۹۷۵ تن در سال ۲۰۲۴ در ایران اعدام شدهاند، که نسبت به ۸۳۴ اعدام در سال پیش از آن، ۱۷درصد افزایش داشته است. از این تعداد اعدامی۳۱ نفر زن هستند .
طبق آمار سازمان ملل در شش ماهه اخیر ۶۱۲ نفر اعدام شده اند.
البته این آمار مرگهای مشکوک در بازداشتگاه، زندانیان محکوم به اعدامی که قبل از اعدام در زندان جان سپردهاند، یا کسانی را که زیر شکنجه کشته شده اند، را شامل نمیشود.
جمهوری اسلامی از نظر تعداد اعدام مقام دوم در جهان را بخود اختصاص داده است.
اعدام در ملأ عام یکی از شنیع ترین اشکال اعدام است.که مزدوران رژیم بارها آن را در انظار عمومی به اجرا در آورده اند.
افزون بر این، حکومت سرکوب شهروندان افغانستانی را نیز تشدید کرده و با اجرای دستکم ۸۰ اعدام، که سه برابر آمار سال قبل است، سیاستهای تبعیضآمیز خود علیه این مهاجرین را افزایش داده است.
پس از پایان حملات نظامی دوازده روزه بین ایران و اسرائیل، حاکمیت با ایجاد فضای گسترده امنیتی در سراسر ایران چند هزار نفر از شهروندان را به اتهام جاسوسی برای اسراییل دستگیر نموده است.
تا قبل از جنگ ایران و اسرائیل زنان زندانی سیاسی زندان را به سنگری از مقاومت و اعتراض جسورانه و پیگیر تبدیل کرده بودند. مبارزه زندانیان با حکم اعدام در شکل "کارزارهای سه شنبه های نه به اعدام" هنوز تداوم دارد. برای نخستین بار، حرکتی برعلیه لغو اعدام شکل گرفته که زندانیان آن را هدایت میکنند. آنان هر هفته علیه مجازات اعدام - و نه تنها اعدامهای سیاسی- اعتراض میکنند. این نشاندهنده آغاز یک حرکت اجتماعی گستردهتر برای به چالش کشیدن حکم اعدام است. تبدیل این حرکت به جنبش گسترده لغو اعدام مستلزم حضور نیروی اجتماعی متشکل است.
حمله به زندان اوین بهانه ایی شد تا نیروهای سرکوب زنان را به بدترین و دهشتناک ترین زندان یعنی زندان قرچک انتقال دهند تا هر صدای آزادیخواهی و اعتراض را خفه کنند. به علت شرایط بسیار اسفناک زندان از نظر زیستی و درمانی سه زن زندانی بیمار به نامهای فرزانه بیجنی پور در دی ماه ۱۴۰۳، سودابه اسدی، جمیله ع و سمیه رشیدی اخیرا پس از بیتوجهیهای مکرر پزشک زندان و خودداری از اعزام آنان به بیمارستان جان باختند. سمیه رشیدی در اثر بی توجهی مسئولان و عدم انتقال او به بیمارستان به کُما رفته و چند ساعت بعد در بند زندان جان خود را از دست داد. این نوع مرگهای خاموش که در اثر عدم مراقبتهای بموقع پزشکی صورت می گیرد، بمثابه اعدام و به این معناست که بطرق مختلف می توان جان زندانی را گرفت.
علاوه بر این، هماکنون لیستی از محکومین به اعدام در دست عوامل حکومتی است. در این لیست سه فعال کارگری و سیاسی زن شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی قرار دارند. کارزارهای گسترده ای در جهت لغو اعدام آنان شکل گرفته که در سطح جوامع و نهادهای کارگری بین المللی انعکاس بزرگی یافته است.
توقف ولغومجازات اعدام درگرو دخالت گری سازمان یافته نیروهای اجتماعی مخالف اعدام است. پایان دادن به کابوس اعدام بویژه به نیروی مردم سازمان یافته ممکن است.
۱۰ اکتبر ۲۰۲۵- ۱۸ مهر ماه ۱۴۰۴
هماهنگی زن و برابری
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد