logo





در باره طرح ۲۰ ماده‌ی ترامپ برای غزه

جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰ اکتبر ۲۰۲۵

ایرج فرزاد

new/iraj-farzad2.jpg
میخواهند چنین وانمود کنند که ترامپ معمار طرح آتش بس در غزه است. به سادگی میتوان فهمید که چگونه آکتورهای واقعی در تن دادن ترامپ و نتنیاهو به "طرح ۲۰ ماده ای" علیرغم سکوت سنگین و خفقان همان دوائر و رسانه های رسمی جهان بورژوازی، یک فاکتور تعیین کننده بوده‌اند.

نوشتند که "کشورهای عرب و مسلمان" از طرح ترامپ حمایت کرده اند. صنعت مهندسی دروغ در رونمائی از طرح ترامپ، بار دیگر صحنه گردان عالم سیاست طبقات حاکمه در جهان شد و بانی و حامی ترور و تروریسم بین المللی را چون قهرمان و ناجی صلح و آشتی معرفی کرد. همان جهان دنیای متمدن که در خلال جنایات دولت اسرائیل در غزه، در ابعاد صدها هزار نفری به خیابان آمدند، همان کارگران بنادر که انتقال سلاح های آمریکائی به اسرائیل را بلوکه کردند، همان صدهاهزار نفر که در خود اسرائیل برای متوقف کردن تجاوز به غزه، اعلام کردند که راه نجات چند "گروگان"، چنین جنایات و نسل کشی بی رحمانه نیست. اینها را میخواهند تماما "ایگنور" کنند، چون در عالم بانیان سیاست توحش، "رسمیت" ندارند. آمار رسمی به ۶۶ هزار کشته و یک جنوساید و تحمیل فقر و گرسنگی بر مردم غزه تاکید کرده اند. علیرغم اینکه اسرائیل حتی در این عقب نشینی تحمیلی، کماکان بر انکار حق مردم فلسطین برای تشکیل دولت پافشاری کرده است، و رسما نپذیرفته است که مسئول چنان فجایعی است، اما با اینحال کاملا مشخص است که در برابر اعتراض وسیع جهان متمدن و نارضایتی ها در میان خود شهروندان اسرائیل، زانو زده اند. آن میلیونها مردم معترض در سراسر جهان اکنون بروشنی میدانند که این اراده آنها بود که "علیرغم" تمایل واقعی ترامپ و نتنیاهو، برای اشغال و تصرف کامل غزه و تکمیل تا به آخر جنایات ضد انسانی، بخشا به طرح بیست ماده ای جناب ترامپ "تحمیل" شد. در همان اسرائیلِ "دیوار ندبه"، جمعیتی "یهودی افراطی"، به نام "حریدی" وجود دارند که حدود ۱۳ در صد جمعیت ۱۰ میلیونی سرزمین های اشغالی را در بر میگیرند. اینها به استناد به ضرورت اختصاص زندگی خود به مطالعه "تورات"، معتقدند که حضور در جامعه سکولار، یعنی سربازی در ارتش اسرائیل!، تهدیدی برای هویت دینی شان است. طرح های نتنیاهو برای اعطای معافیت قانونی از سربازی به حریدی ها که دهه هاست از آن برخوردارند، بالاخره با مانع روبرو و ملغا اعلام شد. دلیل. این نبود که جناب نتنیاهو از عشق به تورات دست کشیده بود. اسرائیل در مواجهه با سیر رو به رشد "خودکشی" در میان سربازان و افسران خود در جریان تهاجم به غزه، و موج "سرپیچی" ها در میان ژنرالها، با مشکل پرسنل روبرو شده بود.

در همه این روز و ما ه ها، رسانه های رسمی، رسما خفقان و سانسور را در انعکاس اخبار اعتراضات بشریت متمدن در پیش گرفتند. در "جهان عرب و مسلمان"، امثال شیوخ کشورهای حاشیه خلیج، به هر شیوه ممکن و از جمله بریدن سر با شمشیر و در ایران اسلامی با برپا کردن موج جدید اعدامها، از بروز علنی خشم مردم علیه جنایات در غزه، واقعا "اسلامی" و "عربی" به معنای اصل اورژینال آن، یعنی توحش بدوی، عمل کردند.

با اینحال این نوع کلک زدن به تاریخ، اگر چه در "بهانه" های جنگ های جهانی، و ویران کردن شیرازه مدنی جامعه عراق با ادعای موهوم و تماما بی پایه "دسترسی رژیم صدام به سلاح کشتار جمعی"، مورد تازه ای "در افزود"، اما در عین حال سطح هوشیاری مردم، توانسته است سد و مانع جدی ایجاد کند. یکی از محورهای طرح ۲۰ ماده ای ترامپ به "دوره گذار" اشاره دارد. در این دوره:

[اسرائیل نباید نوار غزه را اشغال یا ضمیمه کند. اداره منطقه موقتا به "کمیته تکنوکرات‌ها" سپرده می‌شود. این کمیته شامل فلسطینیان و کارشناسان بین‌المللی خواهد بود و تحت نظارت "شورای صلح" به ریاست ترامپ قرار خواهد داشت. این شورا شامل چهره‌های سیاسی برجسته‌ای مانند تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا خواهد بود. یک نیروی بین‌المللی (ISF) وظیفه تامین امنیت را بر عهده خواهد داشت و هم‌زمان نیروهای پلیس فلسطینی را آموزش خواهد داد.]

در دنیائی که بشر باید اختیار خود را داشته باشد، بسیار طبیعی به نظر میرسید که از شورا و یا مجمعی که آن اعتراضات وسیع را در سراسر جهان راه انداختند، بر چنین دوره گذاری نظارت کند. اما خیر! "شخصیت برجسته" جهان طبقه حاکم جناب تونی بلر است که این نقش جنون انسان کشی را در جریان فروپاشی جامعه عراق از آن خود کرد.
تاسف همین جاست که متاسفانه افکار و ایده های حاکم بر اذهان آن توده انبوه جهان متمدن، در هاله ای از باورهای خرافی نسبت به "دمکراسی" که امثال بلر و ترامپ را در انتخابات نیابتی به سطح "شخصیت برجسته" مزین کرده است، گرفتار اند. لاجرم توقعی هم مطرح نکرده اند، که پس نقش آن میلیونها نفر در پیکت و تظاهرات و درگیری با پلیس بر سر دفاع از مردم غزه، چه میشود؟

از این نظر به باور من، جهان متمدن هنوز دنیاهائی برای فتح پیش رو دارد. "وجود" و مسیر راه و زندگی کماکان در دستان امثال نتنیاهو، ترامپ، بلر و بوش است. بشر متمدن از نظر علمی و نگاه نگران به سرنوشت "انسان" بر کره زمین، در جستجوی ادامه زندگی در سیارات دیگر است. تحقیقات زیادی نشان میدهند که کره زمین و ساکنان آن در معرض مخاطرات جدی است. در این عرصه هم میدان برای امثال "ایلان ماسک"، که بدون شرم امیال نژاد پرستانه خود را پنهان نمیکند، قرق شده است. از پیش امثال این موجودات دارند در جهت "مستعمره" کردن کره ماه و مریخ و دیگر سیارک ها برنامه ریزی کرده اند. قرار است "آینده" ما و بسیاری از نسلهای دیگر که احتمالا کره زمین برای آنان غیر قابل مسکونی میشود، تحت کنترل "سرمایه" و از ما در آن آینده موعود نیز، "سلب اختیار" کنند. تردیدی در این نیست که بین ذهنیت شهروندان جهان و این اقلیت انگشت شمار و انگل حاکم بر سرنوشت بشر، شکاف عمیقی وجود دارد که مهندسی دروغ و ریا و دوروئی سیاسی، قادر به عبور از آن نیست. تماما معلوم است که "تفسیر" جهان متمدن از دنیای کنونی، از جمله در باره جنایات فجیع دولت نتنیاهو در غزه، تماما با حقیقتی که میدیای رسمی جهان بورژوازی، حرفه ای و کارکشته و "اجیر" قلب و وارونه ، سانسور کرده و میکند، در تعارض آشکار است.

سوال این است که آیا صاحبان واقعی جهان، میتوانند از تفاوت در تفسیر جهان به مسیر "تغییر"، گام بگذارند؟ اینجاست که طبقه حاکم بسیار فراتر از سطح تبلیغات میدیاها و اینترنت و فیس بوک و یوتیوب، "تئوری" دارد. تئوریهائی که صدها و هزاران فعال در میان همین جهان متمدن را به خدمت گرفته است. تئوری "سوسیالیسم" به عبارت مائو، انور خوجه، کیم ایل سونگ و استالین؛ و "راه رشد غیر سرمایه داری". تئوری جنبش هائی چون همجنس گرائی و فمنیسم و "هویت طلبی" قومی و "انتنیسیته گرائی"، که هیچ مطالبه اقتصادی و یا "کسب قدرت سیاسی" را جز برسمیت شناخته شدن در "قانون" و "افکار عمومی" ندارند. تئوری دمکراسی و حق رای و قانونی شدن هم جنس گرائی، مصرف مواد مخدر، اقرار به وجود تکثرهای اقلیتی و از این قبیل.

به این معنی گام بعدی بشریت متمدن، فراتر رفتن از تفسیر و قدم گذاشتن در مسیر تغییر است. این مهم، بدون یک مبارزه جدی در سطح تئوری و افکار و "فلسفه" زندگی بشر، دیگر از تظاهرات هر اندازه وسیع و میلیونی، ساخته نیست. این تظاهر کنندگان پر شور و انقلابی و نترس، باید ذهنیت خویش را از اسارت در تئوریهای "تغییر نمیشود" خلاص کنند. بشریت بدون تئوری انقلابی نمیتواند "وجود" و مسیر زندگی انسان را از دستان امثال ترامپ، نتنیاهو، خامنه ای، و ایلان ماسکو... در آورد و اختیار را به خود بازگرداند. اگر نه این دور و تسلسل ادامه می یابد و شهروندان جهان در مواجهه مکرر اندر مکرر با این تصویر که همان معدود اقلیت حاکم بر جهان، دستاوردهای مبارزات و ایستادگی اکثریت را از آن خود میکنند، خود را شکست خورده و بی اختیار فرض بگیرند.

درس های اعتراضات وسیع علیه تجاوز به ویتنام، به اشغال و نابودی شیرازه مدنی عراق، و در ادامه تا همین ابراز خشم نسبت به جنایات اسرائیل در قبال مردم فلسطین، بالاخره باید در پرتو یک تئوری و فلسفه و روش علمی و انقلابی، "جمع بندی" شود. پیوند نگرش انقلابی و پیشرو با جنبش و اعتراض شهروندان، "نیرو"ئی سیاسی خواهد شد که به معنی واقعی در هر اعتراض شهروندان جهان، آنان را در هر معادله سیاسی صاحب حق و "اختیار" میسازد.

آیا در این شرایط متفاوت که سطح فکر و دانش و "سواد و معلومات" انسان و شهروند کنونی، به نسبت دوره جنبش های سوسیالیستی در اروپای قرن نوزده و اوائل قرن بیست، بسیار فراتر رفته، همه جوامع شهری تر شده است، ما بی پاسخ هستیم؟ آیا انسانهای با آرمانهای بزرگ و افکار پیشرو، در برابر افکار و ذهنیت ارتجاعی و ممزوج با نژاد پرستی و نسبیت سیاسی امثال ترامپ، بلر، بوش و ایلان ماسک، حرفی برای گفتن ندارند؟ آیا کسانی و دوائری در میان نخبگان سیاسی و مراکز پرورش فکر و اندیشه همت میکنند که افکار پیشرو و سوسیالیستی را به مرکز سیاست وارد کنند؟

حال که سوسیالیسم اردوگاهی و اتمی فروپاشیده است، حال که ثمره انقلاب "بورژوا- دمکراتیک" مائوئی را در چین "مستقل" و خیلی هم "صنعتی" در کنار سوسیالیسم بمب اتم کره شمالی می بینیم، آیا دوائر فکر و اندیشه هنوز باید به "استالینیسم" و دولتی کردن اقتصاد به عنوان سوسیالیسم، بدهکار ظاهر شوند؟ آیا واقعا سوسیالیسم به معنای مارکسی آن، از ظرفیت برای واژگونی جهان بردگی مزدی و فراهم کردن جهانی که چشم انداز "زوال دولت" را در برابر جهانیان میگیرد و به آن "متعهد"، در برابر این دلقکهای سیاسی طبقه حاکم، برخوردار نیست؟

جهان بدون سوسیالیسم، واقعا بربریت است.

ایرج فرزاد
اول اکتبر ۲۰۲۵
iraj.farzad@gmail.com



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد