حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ، توسط حماس و شرکا ، که موجب پاسخ شدید، طولانی و مرگبار اسرائیل به غزه با پشتیبانی ایالات متحده و کشورهای اروپایی بطورعلنی و همچنین پشتیبانی خاموش تعدادی از حکومتهای منطقه وغیره شد. حتما این حمله حماس که قبلا دست نشانده اسرائیل و سپس دولت ج ا و شاید غیره ، بزرگترین ضربه به مردم فلسطین زد. دلایل اصلی، همچنین همکاران و عوامل محرک این حمله، بی برنامه و بی هدف، هنوز مورد تحقیق درست قرار نگرفته است. این حمله سبب نابودی غزه ، کشتار ده ها هزار فلسطینی، بی خانمان شدن ، نسل کشی (با تایید عفو بین المللی، پزشکان بدون مرز و غیره) ، کشتار زنان و خردسالان، عدم دسترسی به غذا ، آب و دارو درمان و غیره و غیره شد. مهمتر از هم دولت اسرائیل را محترم تر برای دوستانش و منفورترین حکومت برای مردم دنیا نمود.
چرا و چگونه شروع شد؟ و چرا به اینجا رسید؟ این سوالات و سوالاتی بیش از آن، برای سالها در ذهنم ایجاد شده و متاسفانه جوابی که بتوان آن را در چهارچوب حقوق بشر امروزی گنجاند، نمی توانم پیدا کنم. براستی چرا تعداد زیادی از «قدرتهای بزرگ دنیای متمدن» از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، تصمیم گرفتهاند که فلسطینیها باید از سرزمین ابا و اجدادی خود بیرون رانده شوند و قومی دیگر، که البته، تعدادی از آنها به درستی در همین سرزمین، برای هزاران سال زندگی می کردند به حاکم مطلق تبدیل شوند؟ چرا و چه کسی تصمیم گرفت که یهودیان دنیا باید برگردند به این سرزمین و ساکنان قانونی و کنونی اش را بطور سیستماتیک و تدریجی از ناحیه به بیرون برانند؟
آیا من ایرانی اجازه دارم که به زور صاحب مناطقی از ایران بزرگ در تاریخ گذشته شوم و بخشی از آن ناحیه را تصاحب کنم؟ آیا به بومیان آمریکا، حق داده میشود که ساکنین کنونی ایالات متحده را از خانه شان بیرون کنند؟ اما در غزه و کرانه باختری این گونه عمل می شود، چرا؟؟؟
تاسیس کشور اسرائیل در سال ۱۹۴۷ با جنگی تمام عیار و وحشیانه همراه بود، که منجر به اخراج حدود ۷۰۰،۰۰۰ تا ۹۰۰،۰۰۰ فلسطینی از سرزمین شان شد Le Mond Diplomatic, December 1997 ) و همچنین به مبنای رفرنسهای این مقاله). طبق قطعنامه ۱۸۱سازمان ملل متحد ، ۲۹ نوامبر۱۹۴۷، فلسطین به دو کشور یهودی و عربی تقسیم شد ؛ بخش اسرائیل آن تبدیل به یک کشور پیشرفته بقول رسانه های غربی «دموکراتیک» شد، اما فلسطینی ها هرگز نتوانستند صاحب کشور مستقلی شوند و رنج فلسطینی ها ادامه یافت که به آن «نکبت فلسطینی » نام نهادند.
لوموند دیپلماتیک فارسی در اکتبر ۲۰۲۵ می نویسد: « از آغاز سال جاری، ارتش و شهرک نشینان اسرائیلی موجب آوارگی اجباری پنجاه هزار فلسطینی در کرانه باختری شده اند» . این مقاله حاوی اطلاعات فوق العاده جالب است و البته، این خبر جدیدی نیست و بطور مکرر در نشریات دنیا منعکس شده بود و میشود. در اینجا آمده است که در واقع از زمان توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ ، کرانه باختری ـ تحت حاکمیت صوری تشکیلات خودگردان فلسطین PA (Palestinian Authority ) – به سه منطقه تقسیم شده منطقه A تحت حاکمیت PA میباشد، منطقه B تحت کنترل مشترک حکومت اسرائیل و PA و منطقه C که ۶۰٪ از سرزمین کرانه باختری را تشکیل میدهد تحت کنترل مستقیم و بلامنازع کشور اسرائیل می باشد ـ در حالیکه، به ما فروخته میشود که تمامیت کرانه باختری، تحت حاکمیت PA است.
« نکبت فلسطینی» سالها طول کشید ، جنگها، عملیات تروریستی ، کشت وکشتار و پایمال شدن حقوق بشر در این ناحیه ادامه یافت . اسرائیل تبدیل به یک کشور پیشرفته، ثروتمند و «دموکراتیک» شد. فلسطین به تتدریج محدودتر و منزوی تر شد. در حال حاضر نوار غزه یک خرابه و ساکنانش پناهگاهی برای یک لحظه آرام، و تکه نانی و آبی ندارند. و در قحطی و بیماری و بمباران بسر میبرند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۵ با ۱۴۲ رای موافق، قطعنامه تشکیل کشور مستقل فلسطین را تصویب نمودـ البته این قطعنامه هفت صفحه ای که «اعلامیه نیویورک» نامیده شد ، یک قطعنامه الزام آور نیست.
اما، در کرانه باختری، طبق گزارش کمیسیون تحقیق سازمان ملل در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵ ، در سرزمین های اشغالی فلسطین، ، دولت اسرائیل ، از ۱۸ جون تا ۱۵ جولای ۲۰۲۵اجازه ساختن ۸۲۰۲۰ واحد خانه سازی برای شهرک نشینان اسرائیلی، در کرانه باختری و اورشلیم شرقی صادر کرد. درحالیکه دولت اسرائیل اجازه خراب کردن و تصاحب ۴۵۵ ساختمان فلسطینی را هم زمان صادر کرد و ۴۲۰ فلسطینی را از خانه شان در کرانه باختری بیرون کرد. همچنین در اواخر ماه جولای ۲۰۲۵ مجلس اسرائیل قانونی وضع کرد به عنوان« کاربرد کشور اسرائیل» (Application of Israeli Sovereignity که در برای پیوسته کردن شهرک های یهودی نشین نواحی اشغالی به کشور اسراییل است. همچنین کمیسیون تحقیق سازمان ملل، در گزارش خود اعلام کرده که نیروهای نظامی اسرائیلی از طریق ایجاد دالانهای نظامی، گسترش منطقه حائل مرزی و ایجاد مناطق امنیتی «بهطور عمدی جغرافیای غزه را تغییر دادهاند». تصویر های ذیل فعالیت های شهرک نشینی در غزه و کرانه باختری را نشان میدهد.
دولت اسرائیل از بدو تاسیس، نه تنها تلاش زیادی برای خروج فلسطینیان از سرزمین شان اعمال نمود، با عبری کردن اسامی جغرافیای شهرها، روستاها، مکان های تاریخی و باستانی این ناحیه، با هدف ازبین بردن موجودیت و هویت تاریخی فلسطینی ها هم اقدامات زیادی نمود. با عبری کردن اماکن مختلف ، بسیاری از اسامی مکانهای حالیه در فلسطین بر اساس ریشه شناسی ناشناخته است. عبرانی کردن نام مکان به توسط دولت اسرائیل تشویق شده و توسط یهودیان تازه مهاجر به فلسطین یعنی شهرک نشینان تقویت شده است (۱-۳).
همان گونه که در قبل ذکر شد ، طبق قطعنامه ۱۸۱ ،در تاریخ ۲۹ نوامبر۱۹۴۷، فلسطین آن زمان، قرار بود به دو کشور یهودی و عربی تقسیم شود. اما کشور اسرائيل نه تنها به این قطعنامه توجهی نکرد، بلکه با تلاشهای فوق العاده حتی مانع ایجاد یک کشور خودکفایی فلسطین شد و دنیا آن را تماشا میکرد. برای من تعجب آور hست که چگونه بعد از گذشت تقریبا ۸۰ سال، ۱۴۲ کشور جهان امسال به این فکر افتادند که به «راه حل دو کشوری» به پیوندند.
طرح ۲۰ ماده صلح ترامپ:
طرح ۲۰ ماده ای صلح ترامپ در تاریخ اول اکتبر ۲۰۲۵ اعلام و موجب مسرت تعداد زیادی شد ، اگر روزی اجرایی شود ، شاید از بمباران های بی امان اسرائیل جلوگیری نماید و آرامش موقتی و مقداری غذا برای ساکنان غزه که در طول این دو سال در جهنمی طاقت فرسا بسر می بردند، فراهم کند.
طرح پیشنهادی ترامپ، به تعبیر آقای دان سنر((Dan Senor ، پاد کاست میدیا “Call me back” در برنامه GPS فرید زکریا، ،CNN ، « این طرح توسط اسرائیل نوشته شده و توسط آقای استیو ویتکاف (Steve Witkoff) - دوست و شریک اقتصادی ترامپ در ساختمان سازی- و جارید کوشنر(Jared Kushner) - داماد و همچنین شریک ساختمان سازی ترامپ و مسئول پیمان ابراهیم، تکمیل شده بود، این ادعا همچنین به توسط بخشی از رسانه های شناخته شده ، پشتیبانی شده است .
طرح ۲۰ ماده ای، در حال حاضر در شهر قاهره مورد مذاکره بین نمایندگان ترامپ، کوشنر و ویتکاف و سران کشورهای عربی است، قابل توجه این است که ، نه دعوتی از نماینده بخشهای فلسطینی برای تهیه پیش نویس این طرح و نه دعوتی در مذاکرات کنونی در قاهره شده است. آیا فلسطینی ها حقی در مذاکره سرنوشت ساز خویش ندارند؟؟؟ یادمان نرود که دولت ایالات متحده از همین شیوه برای افغانستان استفاده کرد و فقط با طالبان صحبت کرد.
و، ارتش اسرایئل به بمبارانش در غزه ادامه میدهد!
اما طرح ۲۰ ماده ای: مفاد این طرح بطور کلی غیر مشخص نوشته شده و کلی گویی کرده است. باید اضافه شود که اقای نتانیاهو مدت کوتاهی بعد از اعلام این طرح مخالفت کامل خود را از طرح دو کشوری اعلام نمود.
در برنامه پیشنهادی ترامپ برنامه ای مشخص برای عقب نشینی سربازان اسرائیلی قید نشده است؛ در حالی که جابجا بطور ناواضح بیان شده که ارتش اسرائیل به تدریج از غزه خارج خواهد شد، صحبتی از تاریخ ، شرایط و سرعت و برنامه عقب نشینی ذکری بعمل نیامد.
از کمک گرفتن از صلح بانان بین المللی چیزی در این بیست بند نیامده است.
مسئله دیگری که سوال برانگیز است تشکیل دولت یا حکومت در حال گذار و آینده غزه : در طرح ترامپ گفته شده که هیئتی غیر سیاسی از افراد فلسطین و متخصصین خارجی برای انجام کار های روزمره غزه انتخاب خواهند شد که تحت نظر کمیته بین المللی دیگری به اسم « هیئت صلح» انجام وظیفه خواهند کرد. همچنین ریاست این هیئت صلح به عهده ترامپ و سران کشورهای دیگر منجمله تونی بلر خواهد بود. جالب اینجاست که این هیئت صلح مسئول ایجاد چهارچوب برای برنامه ریزی آبادانی و صاحب اختیار مادی پروژه بازسازی «غزه بمباران شده » خواهند بود.
این مرحله ادامه خواهد یافت تا زمانی که عناصر تشکیلات خودگردان فلسطین، PA، خودش را تصحیح کند؟؟؟؟ جناب محمود عباس از سال ۲۰۰۵ با پشتیبانی دولتین وقت امریکا و اسرائیل بعنوان رئیس جمهور تشکیلات خودگردان فلسطینی کرانه باختری شروع بکار کرد، و در طول جنگ غزه اعتراض چشمگیری هم نشان نداده است، شهرک سازی در کرانه باختری ادامه یافت.
همچنین، آمده است که، این هیئت مسئول از «بهترین استاندارد های جهانی » برای ساختن یک حکومت مدرن و موثر و کارآمد دو آماده به خدمتگذاری به مردم غزه استفاده خواهند کرد. و این هیئت کوشش زیادی برای جلب سرمایه گذاری های خارجی برای غزه – غزه ای که زیر ساختهای غیر نظامی، علمی ، بهداشتی، مذهبی و غیره آن توسط بمباران سیستماتیک و گسترده ارتش اسرائیل از بین رفته است ، خواهند کرد. بیاد دولت سازی برای کشور بمباران شده و جنگ زده عراق توسط دولت آمریکا افتادم ؟؟؟
در بندهای هم از برنامه مدرن کردن غزه صحبت کردند که البته، سخنرانی های اخیر جناب کوشنر و صحبت های قبلی ترامپ حاکی از «تغییر غزه به ریویرا خاورمیانه» را نباید فراموش کنیم.
بالاخره در بند نوزدهم، ترامپ میگوید ، در مدتی که غزه در دست ساختمان و مدرن شدن است و همچنین اگر حکومت فلسطین خودش را به اندازه کافی؟؟؟تغییر دهد، شاید در آن زمان، فلسطینی ها بتوانند صاحب یک حکومت مستقل و خودمختار بشوند.
در حال حاضر سرنوشت مردم فلسطین بدست ترامپ و شرکا و همچنین چند کشور عربی که تعدادی از آنها شریک تجاری آقای ترامپ و فامیلش هستند، قرار دارد.
div dir="ltr">
1-Masalha, Nur (15 August 2018). Palestine: A Four Thousand Year History. Zed Books. ISBN 978-1-78699-275-8. APPROPRIATION, HYBRIDISATION AND INDIGENISATION: THE APPROPRIATION OF PALESTINE PLACE NAMES BY EUROPEAN ZIONIST SETTLERS. From Palestinian Fuleh to Jewish Afula. The etymology of the Zionist settler toponym Afula is derived from the name of the Palestinian Arab village al‐Fuleh, which in 1226 Arab geographer Yaqut al‐Hamawi mentioned as being a town in the province of Jund Filastin. The Arabic toponym al‐Fuleh is derived from the word ful, for fava beans, which are among the oldest food plant in the Middle East and were widely cultivated by local Palestinians in Marj Ibn 'Amer.
2- Fields, Gary (5 September 2017). Enclosure: Palestinian Landscapes in a Historical Mirror. Univ of California Press. p. 222. ISBN 978-0-520-29104-1.
3- Boaz Neumann (2011). Land and Desire in Early Zionism. UPNE. p. 167. ISBN 978-1-58465-968-6.