-- ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۵ آخرین روز بود . توافقی حاصل نشد، تحریمهای گستردهای شامل ممنوعیت تسلیحاتی، محدودیتهای موشکی و تحریمهای مالی بازگردید. پس از خروج آمریکا از برجام در ۲۰۱۸، ایران به تدریج تعهدات خود را کاهش داد و غنیسازی اورانیوم را به سطوح ۶۰ درصدی رساند – نزدیک به سطح تسلیحاتی.
-- : دیدارهای نیویورک و بنبست دیپلماتیک در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (۲۳-۲۴ سپتامبر ۲۰۲۵)
-- خامنه ای ، در ۲۳ سپتامبر مذاکرات را رد کرد.
-- روسیه و چین: ادامه تجارت با ایران. غرب بر فشار متمرکز است، در حالی که روسیه و چین به عنوان حامیان ایران عمل میکنند.
-- سناریوهای ممکن:
۱. تأثیر اقتصادی: فریز داراییهای ایران، ممنوعیت تسلیحاتی، و فشار بر صادرات نفت (هرچند چین ۳۰۰-۵۰۰ هزار بشکه روزانه میخرد).
۲. پیامد سیاسی: پایان برجام، تشدید تنشها، و احتمال اقدامات تلافیجویانه ایران مانند بستن تنگه هرمز یا افزایش غنیسازی.
-- سطح بحث و تحلیل در داخل در بین بالایی ها ظاهراً در حد ناسزا گفتن به یکدیگر ؛ دعوا بر سر خوب یا بد بودن برجام؛ ظالم بودن یا نبودن غرب؛ و چیزهایی در همین حد است. فعلاً اکثریت دنبال پختن نان سیاست داخلی از تنور شکست برجام و اجرای مکانیسم ماشه هستند. تجربههای قبلی نشان میدهد حکمران و سیاستگذار به بیان کلماتی کلیشهای و تکراری قناعت میکند و هیچ دستور کار واقعی و مؤثری ندارد. شاهد اینکه در چند ماه گذشته استفاده از کلیدواژه مقاومت خیلی زیاد شده اما معنای دقیق و روی زمین آن مشخص نیست. ترجمه مقاومت به سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست اجتماعی و ... چیست؟ هیچ بعید نیست سوزن سیاستگذاری و حکمرانی روی واژگانی نظیر مقاومت گیر کند و هیچ معلوم نشود معنای واقعی و عملیاتی آنها چیست.
-- احتمال وقوع جنگی دیگر به میزان تعیین کننده ای به رفتار ج.ا. مربوط می شود. حرکت به سمت احیای پروژه غنی سازی و یا شروع تغلیظ ۴۰۰ کیلو اورانیم ۶۰ درصدی به جا مانده از حملات قبلی، عملی تحریک کننده است که می تواند به حملات مجدد اسرائیل با حمایت یا دخالت مستقیم آمریکا منجر شود.
روابط چین و روسیه با جمهوری اسلامی به کدام سوی می رود؟
-- این روزها گمانهزنی در سطوح و ابعادی وسیع در خصوص روابط چین و روسیه با جمهوری اسلامی ایران انجام میشود. در این ارتباط، سعی میشود سه سناریوی محتمل موجود است :
سناریوی اول: برقراری روابط راهبردی
معنای روابط راهبردی چین و روسیه با جمهوری اسلامی ایران چیست؟ این است که چین به سرمایهگذاری وسیع در ایران اقدام کند، تحریمهای غرب و شورای امنیت را علنا نقض کند، حمایت امنیتی آشکار از ایران به عمل آورد و در زمینههای مشترک از مواضع ایران در سازمان های بینالمللی حمایت به عمل آورد؛ و روسیه، پیمان اتحاد و مودت و توافق امنیتی و نظامی با ایران منعقد کند، حمایت بیقید و شرط از ایران در شورای امنیت به عمل آورد و لااقل در جایی که منافع مشترک وجود دارد از مواضع ایران در سازمانهای بینالمللی حمایت کند.
ارزیابی: واقعیت این است که چین و روسیه نه حالا و نه تا زمانی طولانی و نامعلوم در آینده، برای برقراری اتحاد راهبردی با ایران آمادگی ندارند. گرچه بسیاری از دستاندرکاران در جمهوری اسلامی، مکرر در مکرر، روابط با این دو کشور را راهبردی مینامند، ولی در واقع چنین روابطی وجود نداشته و ندارد.
سناریوی دوم: ادامهی حمایت موجود (حمایت تاکتیکی)
چین در حال حاضر، حداکثر مخاطرهای که در روابط خود با ایران پذیرفته، خرید نفت، سرمایهگذاری محدود و حمایت سیاسیِ مورد به مورد، مقطعی و گزینشی است. حمایتهای فعلی روسیه نیز صرفا عبارت از همکاری محدود نظامی، همکاری اقتصادی گزینشی، وتو در شورای امنیت و مقاومت نسبی و نه گسترده و بی قید و شرط در برابر فشار غرب است.
ارزیابی: در حال حاضر و تا آیندهای طولانی و نامعلوم، چین و روسیه در روابط خود با جمهوری اسلامی ایران از این حد رابطه و پشتیبانی فراتر نخواهند رفت.
سناریوی سوم: کاهش چشمگیر سطح روابط (و حمایت بسیار محدود)
احتمال این وضعیت، زمانی است که بحران میان جمهوری اسلامی ایران با غرب به سطحی غیرقابل مهار برسد. چین به احتمال خیلی زیاد، از درگیری همه جانبهی ایران با غرب در منطقهی غرب آسیا و خلیج فارس نگران است، زیرا این منطقه لااقل تا دو دههی آینده نقش مهمی در تامین انرژی چین ایفا خواهد کرد. روسیه نیز از هر عاملی که حضور وسیعتر آمریکا و ناتو در منطقه را موجب شود، نگرانی کمتر از چین ندارد. در اینصورت، چین میزان سرمایهگذاری و خرید نفت از ایران را بهطور محسوسی کاهش خواهد داد و احتمالا موضع بیطرف و خنثی در شورای امنیت اتخاذ خواهد کرد. روسیه در این وضعیت، فاصلهی خود را با ایران بیشتر خواهد کرد و احتمالا از ایران بهعنوان ابزار چانهزنی در مذاکرات و امتیازگرفتن از غرب استفاده خواهد کرد.
ارزیابی: همین حالا نیز بسیاری از کارشناسان روابط خارجی در ایران معتقدند که روسیه مرتبا از ایران به عنوان ابزار معامله و امتیازگیری از غرب استفاده میکند، زیرا از نظر تاریخی و اصولی، روسیه صرفا منافع ملی خود را در نظر میگیرد و دیگران را به راحتی قربانی میکند. گرچه با توجه به سوابق تاریخی، نمیتوان به این دسته از تحلیلگران و نگرانی مشروع آنها خرده گرفت، ولی شبیهسازی و مطلق دانستن رفتار سیاست خارجی دیگر کشورها در دورههای گوناگون تاریخ نیز قدری بدبینانه و افراطی بهنظر میرسد. به هر حال، در صورت وقوع چنین وضعیتی، انزوای ایران بسیار بیشتر از امروز خواهد بود.
جمعبندی
سناریوی دوم در حال حاضر، همان سناریوی محتمل است. یعنی چین و روسیه فعلا به «حمایت (یا روابط) تاکتیکی و گزینشی» خود از ایران ادامه میدهند و این رابطه و حمایت در حوزههایی خواهد بود که منافع آنها اقتضا میکند و بیش از این در کنار ایران نمیایستند. در عین حال، هنگامی که با خطر هزینههای سنگین بینالمللی روبهرو باشند، حتما عقبنشینی خواهند کرد. به عبارت دیگر، انتظار حمایت «بیقید و شرط» از سوی هیچکدام و نیز تصور حل مشکلات با غرب صرفا با تکیه بر این دو قدرت، واقعبینانه نیست، همانگونه که نادیده گرفتن این دو قدرت نیز جایز نیست.