logo





سرود ستایش دستگاه امنیت

سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۲ سپتامبر ۲۰۲۵

مهدی استعدادی شاد

new/mehdi-estedadi-shad05.jpg
در واقع آن سرودی که فرد حاکم و یا کل هیئت حاکمه برای دستگاه امنیت و اطلاعات کشور خود می‌خواند، نه در رسانه‌های ارتباط جمعی پخش می‌شود و نه حتا دهن به دهن یا سینه به سینه به کسی م‌یرسد.

گرچه امنیت‌چی‌ها و اطلاعاتی‌ها آدم‌هایی مثل من و شما هستند، یعنی چشم و گوش دارند و دست و پا، اما در مجموع یک "آپارات" هستند و به‌صورت دستگاهی عمل می‌کنند.

دستگاهی که طبق یک مکانیزم درونی کار می‌کند. با حروفی صدادار یا با انگشت اشاره فرمان به حفظ امنیت می‌دهد. با دست و پا و نیز با کمک ابزار فنی، حکم را اجرا می‌کند.

آن‌جا، با همکاری سخت افزار و نرم افزار، ریاست اطلاعات هرگونه نیرنگ و حیله‌ای را به‌خدمت می‌گیرد تا کنترل افراد غیر خودی را در دست داشته باشد. با امکانات عاریه‌ای تکنولوژی پیشرفته، هر گونه صدای مخالف تنظیمات جاری را شنود و ضبط می‌کند. آن‌هم با این هدف که در صورت لزوم با پیگرد و سرکوب هر شکل ناهمنوایی را در نطفه خفه کند.

اما از آن جایی که هر سیستمی دُچار فروریز و انتروپی است، البته در آن میانه شمار قربانیان را باید در نظر گرفت. کسانی که به اشتباه و سهو در لیست ناخشنودان قرار گرفته‌اند. به‌طوری که در قبل برایشان پاپوش درست شده و نیز برای کار و اعتراض نکرده، موضوع آسیب‌رسانی حکومتی شده‌اند.

در هر حالت اعمال قدرت و حاکم عصر جدید بیش از آن که مدیون نظامیان و ارتش باشد زیر قرض و دِین اداره اطلاعات و امنیت کشور است؛ دستگاهی که در اصل بایستی مانع آسیب بیگانه و جاسوسانش باشد، در عمل ولی به کار تحقیر و کوچک نگاه داشتن حکومت شوندگان می‌آید.

معمولا در پایان دورۀ حکومتی نیز این نکته معلوم نمی‌شود. این که "مدیر اطلاعاتی" که بر کارهای حفظ امنیت کشور احاطه داشته و طرح و برنامه ریخته، فرمانده و صاحب کشور بوده‌است یا آن رهبر، پیشوا و شخص اول مملکت ظاهری.

گاهی قایم با شک بازی با ترس از خرابکاری دشمن خیالی آ‌نقدر پیچیده می‌گردد که مقام امنیتی حتا خود شخص اول مملکت را نیز به ساز خود می‌رقصاند. به‌طوری‌که "حضرت والا" یا "خدایگان" هم تا آخر کار متوجه قضیه نمی‌شود. گویی دوزاریش نمی‌افتد. این که چه بازی خورده است و مستخدمین چه کلاهی سرش گذاشته‌اند.

با این حال ایراد و نقص این رفتار"مقام امنیتی" که متکی بر عارضه همه دشمن‌بینی و پارانویا است، تازه تا جایی محدود می‌ماند که دستگاه امنیت و اطلاعات تا حدی از استقلال عمل برخوردار بوده‌باشد. یعنی در پرتو نیازهای ملی حرکت کرده‌باشد.

اما آن‌چه ما در دورۀ پهلوی دوم و سیستم جانشینش تجربه کردیم، خبری از استقلال رای "مقام امنیتی" نداده‌است. چون آموزش خود او و اداره مربوطه‌اش را نیز سرویس‌های امنیتی کشورهای دیگر انجام داده‌اند. در نتیجه زیر بلیط آنان کار کرده و به رتق و فتق امور پرداخته‌است.

یکی از کلاه‌هایی که درروند "انقلاب شکوهمند اسلامی" سر کُل مملکت رفت، رقابت بر سر هژمونی و سرکردگی بود. برتری طلبی که میان سرویس‌های امنیتی کشورهای دیگر برای نفوذ در دستگاه اطلاعات و امنیت ایران جریان یافت. رقابتی که نتیجه نهایی‌اش تا به امروز هنوز برنده اصلی خود را نمایان نساخته‌است.

یک زمانی در دربار سلاطین قاجار دو جناح یا دو طفیلی وجود داشت که در پی تامین منافع انگلیس و روس بود. در حالی که در این میانه به لطف تحولات جهانی، تعداد نیروهای امنیتی بیگانه رشد چشمگیری یافته‌است. نیروهایی که حریصانه در پی هژمونی بر دستگاه اطلاعات و امنیت ما هستند.

در این میانه گویی نزد ما همواره مسابقات جهانی صورت می‌گیرد. چون از چین و اسرائیل گرفته تا آلمان و فرانسه، نیروهای جدیدی هستند که مایل‌اند به رقابت با پیشکسوتانی از انگلیس و روسیه و اتازونی برخیزند.

منتها اگر هنوز هم که هنوز است آقا بالاسر مقام امنیتی کشور را نشناسیم، اصلا ندانیم که کدامیک از سرویس‌های امنیتی کشورهای دیگر دست بالا را دارند، این امر بدین معنا نبوده و نیست که برنامه‌های روتین ایشان در حذف و تار و مار سازی مخالفان در این دهه ها پیاده نشده‌باشد.

به‌واقع آن‌چیزی که تا کنون ارزیابی نگشته امر زیر است. این که میزان دین و مدیونی اپوزیسیون نظام خلیفه‌گری به دستگاه امنیت و اطلاعات ولی فقیه هنوز معلوم نیست.

گرچه به دهه‌ها‌ست که دست کم در خارج کشور، افراد صادراتی رژیم بساط مشغولیت و سرگرمی خارج نشینان را مهیا ساخته‌اند. بدور از هر گونه پیشداوری به رسانه‌های جمعی و تک نفری بنگرید.

شروع نفوذ را از یاد نبرید. وقتی فرستادگان وارد رسانه‌هایی شدند که بودجه‌هایش را دولت فخیمه ملکه و یا عمو سام از جیب شهروندان غیور ایالات متحده امریکا می‌پرداختند.

اینکه "بی بی سی" از زمان "نهضت عمام" در امور داخلی ما مداخله داشته بر کسی پنهان نمانده‌است. منتها این‌بار یک‌عده بر اکران بی بی سی ظاهر می‌شدند که در پی تبلیغ تداوم حیات رژیم ملایان بودند. گفته شده که در بی بی سی فارسی یکی از مسئولان کارگزینی متقاضیان جناب طناز و منعطفی به‌نام مسعود بهنود بوده که خبرنگار و تلویزیون چی استخدام می‌کرده و حلقه اتصال کارفرما و کاربر شده‌است.

در صدای امریکا نیز مجریانی در برنامه زنده و هنگام گفتگو با مهمانان طلب التماس دعا داشتند که نفوذ گُفتمانی بنیادگرایی شیعه را عریان می‌ساخت. سپس برنامه‌ها با یک‌عده راه گم کرده پُر می‌شد. در این تلویزیون‌ها افرادی با نقاب "کارشناس و تحلیگرسیاسی" خود نمایی کردند که استاد توجیه هرگونه سیاست تبعیض گرانه رژیم جیم الف بودند.

آن‌زمان سیاست کُلی "صندوق جهانی پول" گویی حفظ حاکمیتی بود که بهترین شریک در جنگ افروزی و بسیجگر بنیادگرایان منطقه به‌شمار می‌رفت. چون در وهلۀ نهایی بر طبل فروش تسلیحات می‌کوبید.

در هر حالت در این دوران متلاطمی که گذار از دنیای صنعتی به دنیای دیجیتالی نامیده شد، جیم الف وارد داد و ستدی جهانی شد. به‌ویژه که رونقش را به "گلوبالیزاسیون" سکه زده بودند.

یک نگاه کنجکاوانه نکته زیر را رویت می‌کند و آن را بازتاب م‌یدهد. این که در هر کشور موثر بر سیاست ایران، رژیم خلیفه خامنه‌ای لابی و هوادار خود را سازمان داده‌است.

همین لابیگری برای طول عمر ولایت مطلقۀ فقیه، گاهی آن شومن و برنامه سازی می‌شود که اپوزیسیون را سرگرم و مشغول "حرکات موزون" خود می‌دارد.

در کنار آن شوهای نمایشی سرگرم کننده، البته نباید از این نقش منحرف ساز فرستادگان رژیم به خارج غافل شد که به سال‌ها است در هر زمینه‌ فکری و ذهنیت سازی دخالت و فضولی خود را علنی می‌سازند.

به‌طوری که فقط با همکار سابق روزنامه کیهان شریعتمداری روبرو نیستیم؛ که طرح آلترناتیو سیاسی برای کشورداری ارائه می‌دهد. گویی مملکت آ‌نقدر بی نخبه و بی دلسوز شده‌است که پخمه تبهکار سابق بایستی ترتیب مراسم جشن و شادمانی عمومی را بدهد.

همچنین آن "آقازاده" بر بالیده در حجره‌های حوزوی را داریم؛ که مثل اجل معلق همه وقت حاضر است. روزی نیست که موی دماغ مراجعه به سایت اینترنتی "یوتیوب" نباشد. چنان که فیلم سخنان خود در مورد تهیه قورمه‌سبزی تا فرستادن ماهواره به فضا را همرسان کرده‌است. اثر انگشتش از ستون نویسی در روزنامه‌های اصلاح طلب حکومتی تا استخدام در رادیوی "دنیای آزاد" عمو سامی برجاست. همان ردپایی که سپس در موسسه تحقیقاتی محافظه کاران در امریکا کارفرما یافته‌است. او که در کنار ازدواج‌های متعدد نان و آب دارکه همدستی با اختلاسگران اقتصاد بازاری و چپاولگران ارز دولتی را در پیامد داشته، ناگهان در امور فلسفی و تاریخ مربوطه‌اش هم مدعی گشته‌است. با این شرایط آیا شما بدین مسئله فکر نمی‌کردید که محتوای سرود ستایش دستگاه اطلاعات و امنیت کشور ملا‌زده چگونه باید باشد؟



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد