هشتاد سال پیش با امضای منشور سازمان ملل، بنیان این نهاد بینالمللی گذاشته شد. صلح، عالیترین هدف آن اعلام شد. اما امروز جهان در بینظمی و آشوب به سر میبرد: جنگ در اوکراین، درگیریها و خشونت در خاورمیانه – آیا سازمان ملل راهی برای برونرفت از این بحران خواهد یافت؟
بیش از سه سال است که اوکراین در برابر جنگ تهاجمی خونین روسیه مقاومت میکند. در خاورمیانه نیز اخیراً اوضاع بهشدت بحرانی شده است. رویارویی مستقیم میان اسرائیل و ایران این پتانسیل را دارد که آتشسوزیای گسترده در سراسر منطقه ایجاد کند.
مسائل حقوق بینالملل – مانند وضعیت نوار غزه – در حال حاضر در همهجا مورد بحث قرار میگیرند. اما سازمان ملل بهعنوان نگهبان این حقوق، عملاً مسدود و ناتوان است و حتی نمیتواند یکی از بسیاری از درگیریهای مسلحانه در جهان را پایان دهد. در حالی که سازمان ملل بهعنوان نهادی برای صلح تأسیس شد. با امضای منشور سازمان ملل در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ – در حالی که جنگ جهانی دوم هنوز در اقیانوس آرام ادامه داشت – پنجاه و یک کشور عضو اولیه خود را به رعایت حقوق بینالملل متعهد کردند. هدف این بود که تعارضها حل شود و صلح تضمین گردد.
با این حال، بسیاری میپرسند که آیا هنوز در بحرانهای کنونی مداخلههای مؤثر وجود دارد؟ آیا سازمان ملل نیاز به اصلاح دارد؟ و اگر چنین است، چگونه؟
اهداف سازمان ملل متحد
تأسیس سازمان ملل متحد واکنشی بود به جنگ جهانی اول و دوم که میلیونها کشته در سراسر جهان بر جای گذاشت.
امروز سازمان ملل با مقر اصلی در نیویورک، دارای ۱۹۳ کشور عضو است. تضمین صلح جهانی، رعایت حقوق بینالملل و حفاظت از حقوق بشر از اهداف مرکزی این سازمان هستند و به همین دلیل در فصل اول منشور سازمان ملل جای دارند.
ابزارهای سازمان ملل برای رسیدگی به بحرانها
برای مقابله با درگیریها، سازمان ملل ابزارهای متنوعی در اختیار دارد که برخی از آنها طی زمان توسعه یافتهاند. پیش از تشدید خشونت، اقدامات «دیپلماسی پیشگیرانه» مانند مأموریتهای بررسی و حقیقتیابی (Fact-Finding Missions) – نوعی مأموریت اکتشافی – انجام میشود، به توضیح دانشمند علوم سیاسی، استیو بیدرمن.
گام دوم، ایجاد صلح یا Peacemaking است؛ یعنی «مهار یک درگیری زمانی که از قبل شعلهور شده است».
فراز دیگر فعالیتهای سازمان ملل: حفظ صلح و نقش نهادها
گام بعدی، حفظ صلح یا Peacekeeping است – برای مثال در حمایت از اجرای توافقهای صلح. برای این مفهوم، سازمان ملل در سال ۲۰۰۱ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
نهادهای مشورتی و تصمیمگیری
مرکز مشورتی سازمان ملل، مجمع عمومی سازمان ملل است. وظایف آن شامل تصویب بودجه سازمان، انتصاب دبیرکل و پر کردن پستهای کلیدی میشود.
اما مهمتر از همه، شورای امنیت سازمان ملل است، بهویژه در حل و فصل درگیریها. این شورا تنها نهاد سازمان ملل است که دارای مکانیزمهای تحمیلی حقوقی است که در صورت نقض حقوق بینالملل یا تهدید صلح جهانی، اجازه میدهد در حاکمیت کشورها دخالت کند. این دخالت میتواند با ابزارهای مسالمتآمیز مانند تحریمهای اقتصادی باشد، اما همچنین میتواند شامل اقدامات نظامی نیز شود. شرط دخالت این است که هیچ یک از اعضای دائم شورای امنیت، که شامل چین، فرانسه، بریتانیا، روسیه و آمریکا هستند، وتو نکند.
موفقیتهای سازمان ملل
سازمان ملل در بسیاری از جنگها واسطهگری کرده و در کاهش تنشها موفق بوده است. استیو بیدرمن بهعنوان مثال، نامیبیا و واحد حمایتی سازمان ملل در آنجا (UNTAG) را ذکر میکند. این مأموریت در دهه ۱۹۸۰ روند استقلال نامیبیا از آفریقای جنوبی را همراهی کرد و موفق شد درگیریها را پایان دهد و زمینهی راهی دموکراتیک و استقلال کشور را فراهم آورد.
یکی دیگر از موفقیتها، حفظ صلح در تیمور شرقی بود. بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۳، پنج مأموریت سازمان ملل در این کشور سابقاً اشغالی توسط اندونزی انجام شد. اولین مأموریت، برگزاری همهپرسی استقلال تیمور شرقی را تضمین کرد و آخرین نیروهای کلاهآبی در سال ۲۰۱۳ از کشور خارج شدند.
همچنین مأموریتهای سازمان ملل در لیبریا (UNMIL، ۲۰۰۳–۲۰۱۶) و سیرالئون (UNAMSIL، ۱۹۹۹–۲۰۰۵) موفقیتآمیز بودند. سازمان ملل همچنین نقش مهمی در جلوگیری از تبدیل بحرانهایی مانند بحران کوبا به جنگ داشت.
شکستها و ناکامیها
با این حال، برخی مأموریتهای سازمان ملل بهطور جدی شکست خوردهاند. نمونهای بارز، نسلکشی توتسیها در رواندا در سال ۱۹۹۴ است که هنوز یک تراوما برای سازمان ملل محسوب میشود. مأموریت حمایتی سازمان ملل (UNAMIR) پس از امضای توافق صلح بین هوتو و توتسی در ۱۹۹۳ برای تثبیت کشور آغاز شد، اما خشونت گسترش یافت و نیروهای صلحبان سازمان ملل بهدلیل محدودیت مأموریت خود، توان حفاظت مؤثر نداشتند. در مدت کوتاهی، حدود ۸۰۰ هزار نفر در نسلکشی علیه اقلیت توتسی کشته شدند.
یک سال بعد، در ۱۹۹۵، دستکم ۷ هزار پسر و مرد مسلمان در سربرنیتسا کشته شدند. در آنجا نیز نیروی صلحبان سازمان ملل (United Nations Protection Force, UNPROFOR) برای بوسنی و هرزگوین حضور داشت که در ۱۹۹۲ توسط شورای امنیت سازمان ملل بهدلیل درگیریهای مسلحانه در کرواسی و بوسنی و هرزگوین ایجاد شده بود.
با این حال، این نیرو نتوانست جلوی نسلکشیای را بگیرد که بهعنوان بزرگترین جنایت علیه بشریت در اروپا پس از جنگ جهانی دوم شناخته میشود. محدودیتهای مأموریت و تجهیزات نیز اجازه مقابله مؤثر را نمیداد.
اقدامات سازمان ملل برای صلح در اوکراین و خاورمیانه
جنگ تهاجمی روسیه علیه اوکراین و درگیری بین اسرائیل و حماس در نوار غزه پس از کشتار توسط این سازمان تروریستی، خواستهای زیادی برای اقدام سازمان ملل جهت برقراری صلح برانگیخته است. اما تاکنون سازمان ملل در برابر خشونت و ویرانی ناتوان بوده است.
در مورد جنگ اوکراین، روسیه بهعنوان قدرت وتو میتواند همه تصمیمات مهم در شورای امنیت را مسدود کند. در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، روز آغاز حمله، روسیه قطعنامهای که توسط آمریکا در شورای امنیت مطرح شده بود و «تأسف» از تجاوز روسیه را اعلام میکرد، متوقف کرد.
در فوریه ۲۰۲۵، شورای امنیت به درخواست دولت ترامپ قطعنامهای طرفدار مسکو را تصویب کرد که خواستار پایان جنگ بود، اما تجاوز روسیه را ذکر نکرد و تنها خواستار عقبنشینی از مناطق اشغالی شد. تمامی پنج کشور اروپایی عضو شورا، از جمله قدرتهای وتو بریتانیا و فرانسه، از رأیگیری خودداری کردند.
فعالیتهای سازمان ملل در خاورمیانه
سازمان ملل از سال ۱۹۴۸ برای صلح در منطقه تلاش میکند. سازمان نظارت بر آتشبس سازمان ملل (UNTSO) از زمان جنگ استقلال اسرائیل (یا جنگ فلسطین) تاکنون به حفظ آتشبس توافقشده بین اسرائیل و طرفهای عربی کمک کرده است.
این مأموریت اکنون شامل مصر، اسرائیل، اردن، لبنان و سوریه میشود. همچنین مأموریتهای دیگری مانند یونیفیل در لبنان و UNDROF در بلندیهای جولان بین سوریه و اسرائیل فعال هستند.
شورای امنیت و فاصله با اسرائیل
اقدامات اسرائیل در غزه با انتقادهای فراوانی روبهرو شده است. در شورای امنیت سازمان ملل، وضعیت انسانی غیرنظامیان چندین بار مورد بحث قرار گرفته، اما تمام پیشنویس قطعنامهها توسط آمریکا وتو شده است.
آخرین نمونه در ۴ ژوئن ۲۰۲۵ رخ داد: پیشنویسی که خواستار آتشبس فوری، آزادی همه گروگانهای اسرائیلی و کمکهای انسانی برای حدود ۲ میلیون نفر در غزه بود، با وتوی آمریکا شکست خورد. نتیجه رأیگیری نشاندهنده انزوا آمریکا در این مسئله بود؛ همه ۱۴ عضو دیگر شورا به آن رأی مثبت دادند.
اظهارنظر ایالات متحده بهطور غیرمعمولی تند بود:
«این یک قطعنامه غیرجدی است – شرمآور در زمانی که پرسشهای جدی درباره سودمندی سازمان ملل، تأمین مالی و استفاده از منابع آن مطرح میشود. شورای امنیت باید استانداردهای بالاتری برای خود قائل شود.»
چگونه سازمان ملل میتواند دوباره توانمند شود؟
سازمان ملل در بحران است و دبیرکل نیز این موضوع را پنهان نمیکند. آنتونیو گوترش در هشتادمین سالگرد منشور سازمان ملل اظهار داشت که صلح بیش از پیش از نظرها محو شده و شورای امنیت بهطور گستردهای فلج شده است. ده سال است که سازمان ملل هیچ مأموریت صلح جدیدی به راه نینداخته است.
برنامهی اصلاحی که در اواخر تابستان ۲۰۲۴ توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد نیز تاکنون نتوانسته این وضعیت را تغییر دهد. این برنامه تحت رهبری آلمان و نامیبیا تهیه شده بود و به نام پیمان آینده شامل بیانیهای از اهداف برای اصلاح شورای امنیت است.
این برنامه همچنین خواستار اصلاح نظام مالی بینالمللی به نفع کشورهای موسوم به «جهان جنوب» شده و پایهای برای تنظیم جهانی هوش مصنوعی و مقابله با رقابت تسلیحاتی در فضا فراهم میکند. با این حال، در متن برنامه، هیچ فهرست اقدامات مشخص، جدول زمانی یا تعهدات الزامآور وجود ندارد.
در مقابل، دولت ترامپ و سیاستهای او، سازمان ملل را تحقیر و عملاً تضعیف کردهاند. آمریکا دوباره از توافقنامه آب و هوایی خارج شد، از سازمان جهانی بهداشت عقبنشینی کرد و سازمان USAID تقریباً بهطور کامل منحل شد، که مهمترین نهاد برای برنامههای تغذیه جهانی محسوب میشد.
با این حال، هولگر نیمن از مؤسسه تحقیقات صلح و سیاست امنیتی دانشگاه هامبورگ امید خود را از دست نداده است:
«سازمان ملل در بحران واقعی قرار دارد، اما در نهایت هنوز بسیاری از کشورهای عضو از اهمیت آن آگاه هستند.»
به نقل از دویچلاندفونک (Deitschlandfunk)