رئیسجمهور چین، شی جینپینگ، در نشستی در تیانجین قصد دارد چین را بهعنوان نیرویی مقابل غرب معرفی کند. این اقدام ممکن است با کمک دونالد ترامپ موفق شود.
۲۹ اوت ۲۰۲۵
نشست سازمان همکاری شانگهای: چین بهعنوان جایگزین ضدغربی ناتو
گاهی لحظات ظاهراً گذرا مسیر سیاست جهانی را بهطرزی تقریباً پیشگویانه تعیین میکنند. در مارس ۲۰۲۳، پس از یک نشست در مسکو، شی جینپینگ هنگام خداحافظی از ولادیمیر پوتین بهطور اتفاقی توسط دوربین گوشی یک خبرنگار ضبط شد و گفت: «ما شاهد تغییراتی هستیم که صد سال اخیر نظیر آن را ندیدهایم. و ما کسانی هستیم که این تغییرات را پیش میبریم.»
یکشنبهٔ همین هفته، شی قصد دارد این سخنان پرطنین را با عمل همراه کند. در تیانجین، رهبری حزب کمونیست چین نشست رهبران سازمان همکاری شانگهای (SCO) را برگزار میکند. این سازمان که در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ صرفاً یک رویداد منطقهای میان چین و همسایگان آسیای مرکزیاش بود، اکنون به چیزی کمتر از یک جایگزین ضدغربی برای ناتو تبدیل شده است.
لیست مهمانان چشمگیر
این نشست نمایندهٔ تقریباً نیمی از جمعیت جهان است: انتظار میرود ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، حضور داشته باشد؛ نارندرا مودی، نخستوزیر هند، برای نخستین بار پس از هفت سال به چین سفر میکند؛ و مسعود پزیشکیان از ایران نیز شرکت خواهد کرد. تقریباً تمام رؤسای کشورهای جنوب شرق آسیا به این شهر ساحلی نزدیک پکن سفر میکنند. حتی آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، با حضور خود به این نشست اعتبار دیپلماتیک میبخشد.
پیام شی در تیانجین برای بسیاری از دولتهای جهان وسوسهانگیز خواهد بود: چین خواهان ایجاد یک نظم جهانی چندجانبه است ــ بدون نصایح غربی دربارهٔ دموکراسی و حقوق بشر. در عوض، این کشور وعده میدهد مدل توسعه اقتصادی خود را، که از دههٔ ۱۹۸۰ صدها میلیون نفر را از فقر شدید رهانده، در جهان ترویج کند.
قدرت دوم جهان به ارزش افزوده دست مییابد
البته تناقضها و گاه ریاکاری آشکار پکن، مانند رد ادعای هژمونی در سخنرانیها در حالی که در دریای جنوبی چین کشورها را تهدید و به تایوان فشار نظامی وارد میکند و بهطور غیرمستقیم ماشین جنگ پوتین را حفظ میکند، برای اعضای SCO پنهان نیست. با این حال، هرچه آمریکا در انزوا، قطببندی داخلی و آشفتگی سیاست خارجی غرق میشود، قدرت دوم جهان ارتقا مییابد و بهعنوان کشوری نسبتاً پایدار، قابل پیشبینی و عملگرایانه دیده میشود.
لیو بین، معاون وزیر خارجه چین، در یک کنفرانس خبری جمعه گفت: «هرچه وضعیت بینالمللی پیچیدهتر و پرتنشتر شود، کشورها باید همبستگی و همکاری خود را تقویت کنند.» او تأکید کرد که تفکرات قدیمی مانند هژمونی و سیاست قدرت هنوز بر جهان تأثیر دارند و برخی کشورها منافع خود را بر دیگران ترجیح میدهند که تهدیدی برای صلح و ثبات جهانی است. این اظهارات اشارهٔ بیپردهای به رقیب ایدئولوژیک، یعنی آمریکا، دارد.
قدرت نرم و نفوذ دیپلماتیک چین
نگاهی واقعبینانه نشان میدهد که چین در دوران شی بهطرز چشمگیری نفوذ دیپلماتیک خود را گسترش داده است. این کشور اکنون برای بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی نهتنها بزرگترین شریک تجاری، بلکه بهواسطهٔ مدل توسعهای خود دارای نوعی قدرت نرم است: توانایی نوآوری فناوری، پایهٔ صنعتی قوی و رفاه نسبی برای جمعیت.
نقش دونالد ترامپ در تقویت چین
با این حال، این نمایش قدرت دیپلماتیک بدون دونالد ترامپ قابل تصور نیست. ترامپ برای پکن یک هدیهٔ ژئوپلیتیکی محسوب میشود. در حالی که جانشین او، جو بایدن، تا حد زیادی متحدان آمریکا در هند و اقیانوس آرام را پشت خود داشت، ترامپ شوکهای شدیدی به همپیمانان وارد کرد. از کرهٔ جنوبی و تایوان گرفته تا ویتنام، او با اعمال تعرفههای سنگین، زیر سؤال بردن تضمینهای امنیتی قدیمی و بهکارگیری زبان خشن، غرور ملی بسیاری از کشورها را جریحهدار کرد.
در نتیجه، بسیاری از دولتها به سمت چین گرایش یافتند، بدون آنکه پکن امتیاز قابل توجهی بدهد. هند نمونهٔ بارز این وضعیت است؛ نخستوزیر مودی اکنون حتی وقتی ترامپ برای گفتگو تماس میگیرد پاسخ نمیدهد. به گفتهٔ ایوان فایگنباوم، کارشناس علوم سیاسی آمریکایی، ترامپ «۲۵ سال تلاش سخت و فراگیر برای ایجاد روابط سازنده بین آمریکا و هند را نابود کرده» است، از جمله با انتقاد از واردات نفت روسیه توسط هند و اعمال تعرفههای ۵۰ درصدی، در حالی که برای رئیسجمهور روسیه در آلاسکا فرش قرمز پهن میکرد.
اکنون شی جینپینگ نشست خود را در تیانجین برگزار میکند. اجلاس نمادین سازمان همکاری شانگهای (SCO) بهویژه از نظر روشی و بصری به چین اعتبار و پشتوانهٔ کلامی میبخشد. با این حال، پشت ظاهر پرزرقوبرق نمیتوان پنهان کرد که بلوک ژئوپلیتیک قدرت نوظهور جهان روی پایهای سست استوار است. کشورهای عضو اهداف بسیار متفاوتی دنبال میکنند و ارزشها یا ایدئولوژیهای مشترک چندانی وجود ندارد. بنابراین، حتی اگر شی به نظم جهانی غربساخته «چالش» اعلام کند، شاید برای این اقدام تحسین شود، اما آیندهای که از آن حاصل شود، تنها اندکی روشن و مشخص است.
علاوه بر این، پکن از زمان تأسیس جمهوری خلق چین، بهطور قاطع با پیمانهای سنتی نظامی که کشورهای عضو را در صورت جنگ به دفاع متقابل ملزم میکند، مخالفت کرده است. بنابراین، هنوز روشن نیست که عضویت در سازمان همکاری شانگهای چه نوع همکاری عملی و واقعی را به همراه دارد.
تنها نکتهٔ قطعی این است: هر کشوری که بخواهد عضو شود، باید نسبت به امپراتوری چین وفادار باشد. همانند نظام «تیانشیا» («همهٔ آنچه زیر آسمان است») در دوران امپراتوران چین: وقتی پکن فرا میخواند، کشورهای عضو موظف به تقدیم خراج و ادای احتراماند.
به نقل از روزنامه تاتس آنلاین Taz