تاریخچەی جهانی اعدام در ملاء عام
اعدام در ملاء عام تاریخی طولانی در جهان دارد که بی تردید بە پیش از دوران قرون وسطی باز می گردد. در تمدنهای باستانی مانند بین النهرین، مصر، یونان و روم، اعدامهای عمومی تحت نام قانون برای ایجاد ترس و تقویت اقتدار حاکمان به نمایش گذاشته میشدند. روشهایی مانند به صلیب کشیدن در امپراتوری روم، سنگسار، نیزه زنی، گردن زنی، شقه کردن و سوزاندن زنان جادوگر در انظار عمومی از جمله شیوههای رایج بودند. در چین باستان، اعدامهای پیچیدهای مانند «مرگ با هزار زخم» نه تنها بهعنوان مجازات بلکه بهعنوان هشدار سیاسی به نمایش گذاشته میشدند (١). بنابراین، این اعدامها نه تنها بهعنوان مجازات بلکه بهعنوان نمایشهای پرشکوهی از قدرت دولت ها و حاکمان انجام میشدند. پادشاهان از این نمایشها برای تقویت اقتدار خود و جلوگیری از نافرمانی توسط مردم استفاده میکردند تا نشان دهند چه عاقبت دردناکی در انتظار آنهایی خواهد بود که نظم اجتماعی و سیاسی را تهدید میکنند. اعدام در ملاء عام بە سان رویدادهای ورزشی امروزی،جمعیت زیادی را برای تماشای مراسم اعدام در میادین شهر گرد هم می آورد. گاهاٌ به محکومان اجازه داده میشد پیش از مرگ سخن بگویند، که این موضوع به جنبهٔ نمایشی مراسم میافزود(٢). در امپراطوری های اسلامی نیز اعدام در ملاء عام در چارچوب سنتهای دینی یا قضایی اجرا میشدند.
انگلستان در سال ١٨٦٨، سوئد در سال ١٨٧٧ و بعدتر فرانسە در سال ١٩٣٠ جز اولین کشورهایی بودند کە اعدام در ملاء عام را متوقف کردند. با این حال، در دوران استعمار، در مناطق تحت سلطه مانند قاره آمریکا و آفریقا، قدرتهای اروپایی همچنان از اعدام در ملاء عام بطور مرتب برای سرکوب مقاومت و تثبیت حکومت استعماری استفاده میکردند(٣).
امروزە، در حالیکه بیشتر کشورهای جهان از اعدام در ملاء عام فاصله گرفتهاند، اما هنوز تعدادی از کشورها با رژیم های استبدادی این نوع اعدام را انجام میدهند. ایران، عربستان سعودی و کره شمالی از جمله کشورهایی هستند که علیرغم انتقادهای گستردەی بین المللی، اعدام در ملا عام در آنها همچنان صورت میگیرد. در ایران، اعدام با طناب دار در مکانهای عمومی، بهویژه برای جرائمی مانند قتل، تجاوز و برخی جرائم مرتبط با مواد مخدر انجام میشود. در عربستان سعودی نیز بهطور سنتی اعدام در ملاء عام اغلب برای جرایمی چون قتل، قاچاق مواد مخدر و تروریسم از طریق گردنزنی در میادینی مانند میدان دیرا در ریاض انجام می شود. گرچه تعداد این اعدامها کاهش یافته، اما همچنان قانونی بوده و در مواقع خاص اجرا میشوند. در کره شمالی اگرچه بهدلیل ماهیت بستهٔ این کشور، اطلاعات موثق به سختی در دسترس است ، اما گزارشهایی از اعدام در ملاء عام توسط جوخهٔ آتش یا چوبه دار، منتشر شده است که معمولاً در حضور جمعیت زیادی از جمله دانشآموزان یا کارگران انجام میشود.
بسیاری از کشورهایی که هنوز مجازات اعدام را در قانون حفظ کرده اند، مراسم اعدام را در خفا انجام میدهند. در کشورهایی مانند چین، مصر، عراق، ژاپن، سنگاپور، ویتنام، کوبا و برخی ایالتها در کشور آمریکا اعدامها در فضاهای بسته مانند زندانها و به دور از چشم عموم صورت میگیرد. برای نمونه، در ایالات متحده اعدام با تزریق مواد سمی انجام میشود، در ژاپن با طناب دار، و در چین با تزریق یا جوخهٔ آتش، هرچند جزئیات اغلب محرمانه باقی میماند. در سطح جهانی، بیش از ۱۴۰ کشور یا بطور کامل مجازات اعدام را لغو کردهاند یا بیش از یک دهه است که آن را اجرا نکردهاند. این شامل تمامی اعضای اتحادیهٔ اروپا و همچنین کشورهایی مانند کانادا، آفریقای جنوبی، مکزیک، آرژانتین و استرالیا میشود. بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا نیز این مجازات را در قانون لغو کردهاند یا در عمل آن را کنار گذاشتهاند. در این کشورها، نهتنها اعدامهای عمومی بلکه اعدام بهطور کلی لغو شده و معمولاً با حبسهای طولانیمدت جایگزین شده اند(۵).
علاوه بر نظامهای رسمی حقوقی، اعدام در ملاء عام بە شکل غیررسمی یا فراقانونی همچنان در برخی مناطق جنگزده یا تحت حکومتهای مستبد رخ میدهند. این نوع اعدامها بخشی از یک فرآیند قضایی رسمی نیستند، بلکه معمولاً توسط گروههای شبهنظامی، افراطی یا نهادهای حکومتی برای ایجاد رعب و کنترل اجتماعی انجام میشوند. چنین اقداماتی در کشورهایی مانند افغانستان (زیر حاکمیت طالبان)، سوریه و سومالی گزارش شدهاند و به شدت از سوی جامعهٔ جهانی بهعنوان نقض حقوق بشر محکوم میشوند(۶).
ایران- اعدام در ملاء عام
در ایران اگرچە مطالعات گستردەای در رابطە با شیوەی اجرای مجازات اعدام قبل از دوران قاجار وجود ندارد، اما مستندات متعددی بە اجرای اعدامهای علنی و با حضور انبوه مردم مخصوصاً در دوره قاجار و پهلوی اشارە دارند. در دورەی قاجار اعدام بە شیوەهای متفاوتی انجام میشد. از مرگ هزاربارە کە درد را طولانی میکند، به توپ بستن تا گردن زدن کە درد را در یک لحظە پایان می دهند. در دوران حکومت ناصرالدین پس از ترور ناموفق شاه، بابیان در سطح وسیعی بصورت علنی و در ملاء عام همراه با شکنجه اعدام شدند. با گذشت زمان پس از مسافرت های ناصرالدین شاە به اروپا، ظهور نگرش هایی از مدرنیتە در ایران و آغاز دوران جنبش مشروطە طلبی در نحوه مجازات اعدام تغییراتی اساسی صورت گرفت. بە تدریج روشهای خشونت آمیزاعدام همچون سربریدن در قاپوق ها جای خود را بە دارزدن دادند. اما اعدام بعضی از مخالفان سیاسی همچنان در ملاء عام صورت می گرفت. درمبارزات مشروطه طلبی، مشروطه خواهان شیخ فضل اله نوری را در سال ۱۲۸۸ در ملاء عام اعدام کردند. دوسال بعد در سال ۱۲۹۰ ثقهْ الاسلام و هشت تن از مشروطه خواهان در تبریز در ملاء عام اعدام شدند.
حضور زنان در مراسم اعدام ها کە با گریه و ضجه آنها از تماشای صحنەی اعدام همراە بود، زمینە برای ممانعت از حضور زنان در اعدامهای علنی را فراهم نمود. بدین ترتیب بە تدریج از حضور زنان در میدان توپخانە کە محل اجرای اعدام ها بود جلوگیری می شد.
در دوران رضاشاه، با تغییرات گستردهای که در زمینه حقوق کیفری و دستگاه قضایی صورت گرفت، قوانین جدیدی در حوزههای مختلف تصویب شد. یکی از مهمترین این قوانین، مربوط به اجرای حکم اعدام بود که در سال ۱۳۰۴ تصویب شد و بعدها در سال ۱۳۰۷ نیز وزیر عدلیه آییننامهای شامل ۲۰ ماده برای آن تدوین کرد. طبق ماده ۲۳ این آییننامه، نحوه اجرای حکم اعدام به تفصیل مشخص شده است. دادگاههای مدنی و نظامی جایگزین محاکم شرع شدند و اکثر اعدام ها در این دوران در زندانها و یا در خفا صورت میگرفت، اعدام درملاء عام برای مخالفان سیاسی و نظامی و شورشیان مورد استفاده قرار میگرفت. اعدام سران خوانین و عشایر در منطقه بختیاری و لرستان از جمله جعفرقلیخان اسعد در ملاء عام و یا پادگانها صورت گرفت. در دوران محمد رضا شاه نیز اعدام در ملاء عام در مورد مخالفان سیاسی و جرایم امنیتی صورت میگرفت، اعدام قاضی محمد و یاران او در مهاباد، طیب حاج رضایی، اسماعیل رضایی ومتهمین ترور حسنعلی منصور از جمله کسانی هستند که در ملاء عام اعدام شدند.
با استقرار جمهوری اسلامی و تغییر قوانین کیفری دررابطە با اعدام و قصاص زمینە برای افزایش صدور احکام اعدام فراهم گردید و بە ویژە در سالهای اولیەی اعدام های متعددی در ملاء عام صورت گرفت. اگرچە در طی چند دهەی گذشتە برای کاهش حساسیت اجتماعی و جلوگیری از بروز تجمع، زندانیان با جرایم سیاسی را در ملاء عام اعدام نمیکنند، اما کمابیش بەویژە در شهرهایی با جمعیت کمتر اعدام در ملاء عام برای جرمهایی مرتبط با مواد مخدر، تجاوز، سرقت مسلحانەو … صورت می گیرد. در مواقعی حکومت با موج سواری بر خشم عمومی ازتجاوز، کودک کشی یا قاچاق مواد مخدر، این آسیب های ریشه ای در جامعه را که ناشی ازمشکلات ساختاری ناعادلانه میباشند، با اعدام در ملاء عام پاسخ دهد. مضافاٌ اعدام در ملاء عام کوششی است برای نمایش قدرت و هراس افکنی در میان مخالفینی که اکثراٌ به انحاء گوناگون خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری روابطی عادلانه و دموکراتیک میباشند .
اعتراضات مردم برعلیه اعدام در ملاء عام
تاریخچه اعتراضات علیه اعدام در ملا عام در ایران طولانی است و نمیتوان یک تاریخ دقیق را به عنوان «اولین» اعتراض مشخص کرد، زیرا اعتراضات به اعدام از اشکال مختلف، چه از سوی مادران وخانواده های داد خواه،و چه از سوی مردم و نهادهای حقوق بشری، به صورت مداوم وجود داشته است. با این حال، میتوان به چند نمونه تاریخی اشاره کرد که نشاندهنده اعتراضات علنی بر علیه اعدام در ملاء عام بوده است.
در گیلان در سال ۱۳۸۷ مردم در اعتراض به اعدام یک زندانی در ملاء عام با مأموران درگیر شدند و برای ساعتها انتقال جسد را به تأخیر انداختند.
یکی از برجسته ترین نمونههای اعتراض مردم علیه اجرای اعدام در ملاء عام، در دی ماه سال ۱۳۸۸ برای دو سارق مسلح در سیرجان بود. به محض اجرای حکم، بستگان و جمعیتی که در محل حاضر بودند، با پرتاب سنگ به سمت مأموران و ایجاد درگیری، موفق شدند دو اعدامی را از بالای چوبه دار پایین بکشند. گزارشها حاکی از آن بود که یکی از آنها در آن لحظه هنوز زنده بوده است. در جریان این شورش، یک خودروی نیروی انتظامی به آتش کشیده شد و درگیریها برای مدتی ادامه پیدا کرد. در پی این اعتراض مردمی، حکم اعدام در زندان اجرا گردید.
این حادثه به دلیل شدت و علنی بودن اعتراض مردم، واکنشهای زیادی را در سطح ملی و بینالمللی برانگیخت و به عنوان نمادی از مقاومت مردمی در برابر اعدامهای علنی در ایران شناخته میشود.
اعدام در ملاء عام تجدید تولید خشونت
نمایش این نوع خشونت ها در ملاء عام نه تنها عاملی باز دارنده نیستند بلکه خشونت را به یک امر عادی و قابل تماشا و تائید غیرمستقیم مردم حاضر در صحنه تبدیل میکند. بیتفاوتی نسبت به اعدام دیگری میتواند باعث بروز انواع خشونتها، جرایم و آسیبهای اجتماعی بیشتر در جامعه شود. حضور مردم در اینگونه جنایات رژیم، خود نشانه جدی از مشکلات روانی و روحیه خشونت و انتقامجویی در میان بخشی از مردم می باشد و گرنه انسانهایی که به کرامت و حقوق انسانهای دیگر پایبند هستند هرگز حاضر به تماشای حلاق آویز کردن دیگری نبوده و نمی گذارند حیثیت خانواده متهم پایمال شود. این خشونت و سبعیت عریان قرون وسطایی بخشی از ساختار حکومتی است که در آن زنان نه تنها مورد تبعیض قانونی و اجتماعی قرار میگیرند بلکه بعنوان همسر و زن همواره در خطر صدمات جسمی، روحی و مرگ قرار دارند. این خشونت نهادینه شده در قانون اساسی و صدور احکام نا عادلانه دستگاه قضایی در ارتباط با زنان، ملیت ها، مذاهب دیگر، کودکان کار و مردم فقیر را می توان به صراحت و شواهد بیشمار مشاهده نمود.
آمار اعدام ها در ملاء عام در جمهوری اسلامی

*منبع سازمان حقوق بشر ایران
در سال ۲۰۲۱ بعلت شیوع مریضی کوید ۱۹ اعدام علنی صورت نگرفت.
طبق گزارش سازمان عفو بین لملل در سالهای ۲۰۲۳ و۲۰۲۴ به ترتیب ۷ و۵ نفر در ملاء عام اعدام شدند
در سال ۲۰۲۵ تا کنون ۴ اعدام در ملاء عام ثبت شده است.
منابع:
آزادی بدون قید شرط تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی
لغو فوری تمام احکام اعدام و لغو مجازات اعدام در قوانین کیفری
«اعدام هرگز، هیچگاه و برای هیچکس»
فعالان علیه مجازات اعدام
مرداد ۱۴۰۴