logo





سعید ماسوری و ملاقات مادر سالخورده

پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷ اوت ۲۰۲۵

محسن حسام

Mohsen-hesam02.jpg
 همچون دسته گلی به مادر ماسوری. 

 مخاطب من ،«سعید ماسوری»، بطور ناگهانی از زندان قزلحصار تهران به جنوب ایران، زندان  زاهدان تبعید شده است. زندانیان سیاسی زندان قزلحصار « بیش از هشت نفر» در سلول‌های انفرادی در اثر موج تازه ی فشار مضاعف و سرکوب سازمان یافته زندانی‌ها، و در رابطه با اعتراض به اعدام ناگهانی دو زندانی سیاسی «مهدی حسنی و بهروز  احسانی» در پنجم ماه مرداد و همچنین تبعید زندانی سیاسی قدیمی، محکوم به حبس ابد «سعید ماسوری» به زندان زاهدان , دست به اعتصاب غذا زده اند. لقمان امین پور، سپهر امام جمعه، میثم دهبان زاده ، حمزه سواری، مصطفی رمضانی، صلاح ادین ضیایی، آرشام رضایی، احمد رضا حائری ، و رضا سلمان زاده از آن جمله اند .



سعید ماسوری دانشجوی سابق پزشکی در اروپا به تاریخ ۱۳۴۴ در خرم آباد متولد شده است. وی  در نوزدهم  دی ماه سال ۱۳۷۹ در شهر اهواز باز داشت شد. یکی از موارد اتهام او گرایش به سازمان مجاهدین خلق می باشد. این زندانی سیاسی حدود بیست و چهار سال است که  بنا به گفته شاهدان عینی حتی بدون یک روز مرخصی در بند است. سعید ماسوری مثل تعدادی از فعالان سیاسی - عقیدتی همچون«زینب جلالیان ،بهاره هدایت ، ،مریم اکبری منفرد»، جوانی‌اش را در زندان‌های ج.ا سپری  کرده است. آری مخاطب من ، مقامات قضایی نه تنها کوچک‌ترین انعطافی در باره وی به‌خرج نداده اند، بلکه با تبعید ناگهانی او از زندان‌«قزلحصار» تهران به زندان زاهدان جنوب، برای مادر سالخورده او جهت ملاقات و دیدار فرزندش مشکلات عدیده‌ای فراهم آورده اند. مخاطب می‌ تواند پیش خودش مجسم کند، مادر سالمند او  می باید  رنج سفر را به جان بخرد. صبح روز ملاقات با وسیله ای خودش را به زندان زاهدان برساند. پشت در زندان انتظار بکشد تا نوبتش برسد و خودش را به  نگهبانی‌ها معرفی کند. آن‌گاه زیر سایه سار درختی پناه بگیرد. در هوای شرجی و گرمای طاقت‌فرسای ماه خرداد تشنه و با دهان خشک شده به انتظار بنشیند تا نوبتش برسد و نگهبان نامش را از روی لیست صدا بزند. هیچکس نمی تواند پیش خودش مجسم کند چی در دل ملاقاتی می گذرد . ملاقاتی تنهاست ، بی یار و یاور است. به عشق دیدار فرزندش سعید رنج راه سفر را به جان خریده است. فریاد رسی نیست.  آه ،دنیا چقدر بی‌رحم است .هر وقت بیاد می آورد چگونه طی این سالها او را از دیدار فرزندش محروم کرده اند، دلش  آتش  می‌گیرد . خشم سراپای و جودش را فرا می گیرد. دردی نا آشنا از درون به جانش می ریزد. توی دلش به باعث و بانی زندان  ها و کسانی که پسرش را  سال‌ها در بند کرده‌اند و  مادرش را آواره جاده ها و بیابان ها کرده اند، نفرین می فرستد. گاهی اوقات از خودش می پرسد برای چی سعید را در بند کرده اند. «آری پسرم سعید  بیست و چهار سال حبس کشیده است.».

راوی می پرسد چرا باید زندانی سیاسی، سعید ماسوری چنین عقوبتی راه تحمل کند. آری، سعید بیست چهار سال بودن در چهار دیواری زندان راه تحمل کرده است، تا به مخاطبان میهنش بیاموزد که در زندگی هر آدمی یک اصل خلل ناپذیر وجود دارد و آن اصل وفاداری به آرمان بشریت است. انسان‌ها در روند مبارزه متحول می شوند  و به  ما  عشق به همنوع را می آموزند. باری، چنین است که عنصر مقاومت در زندان، گلرخ ایرایی او را می ستاید. بدون شک زنان و مردان در بند همچنین.و بیش از همه ملاقاتی ها، مادران زندانی‌ها نماد مقاومت هستند و در رأس آن‌ها مادر سالخورده سعید.

آری مخاطب من، بیست و چهار سال جسم سعید را به بند کشیده اند، اما روح سرکش او را نه. سعید مصائب زندان را متحمل شد، اما به انسان و انسانیت وفادار ماند. این است رمز پیروزی جان شیفته آزادی. شاید، کسی چه می‌داند، هستی او بدین گونه رقم خورده است. مخاطب من، سعید ماسوری را در شبانه‌ ترین دقایق زندان، بطور غیرمنتظره از زندان قزلحصار به زندان زاهدان تبعید کردند. مخاطب می تواند پیش خودش مجسم کند مادر سالمند سعید چگونه می باید یکه و تنها رنج راه سفر را به زاهدان به جان بخرد و خودش با وسیله ای به زندان زاهدان برساند. تا  شاید اجازه دهند چند دقیقه، فقط چند دقیقه فرزندش سعید را ملاقات کند. در حالی که دلش می‌خواهد بعد از  مدت‌ها دوری و بی‌خبری فرزندش را سیر ببیند. مخاطب من، هنگامی که مادر سالمند به ملاقات سعید می رود در کنارش بایست، او را ترک نکن  یار و یاورش باش، زیرا او مادر تمام ملاقاتی‌های زندانیان سیاسی -عقیدتی میهنمان است.

به امید روزی که درهای زندان‌ها به‌روی زندانی‌ها گشوده شود و دیگر کسی را بخاطر عقایدش در بند نکنند.                                                                  پاریس ،چهارم ماه ژوئیه سال۲۰۲۵. محسن حسام 

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد