این شعر، بازآفرینیای شاعرانه بر پایهٔ سونت دوم از ویلیام شکسپیر است که در طی فرایندی خلاق میان ترجمه و آفرینش ادبی شکل گرفته است. ترجمهٔ دقیق بیتبهبیت متن اصلی را ChatGPT بر عهده داشته، و سپس مسعود دلیجانی با الهام از آن، شعری تازه در قالب غزل فارسی پدید آورده است.
در این تلاش مشترک، کوشیده شده تا جوهرهٔ عاطفی و اندیشگانی سونت اصلی حفظ شود و در عین حال، شعری مستقل و گویا به زبان فارسی شکل گیرد؛ شعری که هم به سنت ادبیات کلاسیک ایران وفادار است و هم پیوندی زنده با جهان شکسپیر برقرار میکند.
این اثر را میتوان گفتوگویی میان زبانها و نسلها دانست؛ روایتی تازه از دغدغههایی که در هر زمان و فرهنگی، انسانی باقی میمانند.
نگارنده: چت جی پی تی
: Sonnet 2
By William Shakespeare
When forty winters shall besiege thy brow
And dig deep trenches in thy beauty’s field,
Thy youth’s proud livery, so gazed on now,
Will be a tattered weed, of small worth held.
Then being asked where all thy beauty lies-
Where all the treasure of thy lusty days-
To say within thine own deep-sunken eyes
Were an all-eating shame and thriftless praise.
How much more praise deserved thy beauty’s use
If thou couldst answer “This fair child of mine
Shall sum my count and make my old excuse”,
Providing his beauty by succession thine.
This were to be new made when thou are old,
And see thy blood warm when thou feel’st it cold.
By William Shakespeare
غزل شماره ۲
مترجم: هوش مصنوعی
باز آفرین: مسعود دلیجانی
چهلمین دِی رفته و برفی فکنده بر جبین
مزرعِ زیبائیت را زخمه کرده موج چین
آن ردای خودستا کز برق دیده شاد بود
ژنده گردیده چنان یک تکه پاره پوستین
کس اگر پرسد، کجا زیبائیت از دست شد
یا چه شد آن گوهرِ شورِ جوانیِ وزین؟
گر بگویی: "در نگاهم، چشم گود افتاده ام!"
پاسخی لبریزِ شرم و، یا که تمجیدی لعین
لیک لایق تر بود برگی ز حسنت رو کنی
با صدایی مطمئن، گویی همین فرزند، ببین:
"حاصل عمر و دلیل پیری و نف٘س بقاء
تا به فرداها وزیده این نسیم اندر زمین"
اینچنین ایام پیری، نو شدن در کام ماست
خون گرمی در رگ سرمای پیری٘ برگزین
پایان