مخاطب من، آن چیزی که در نگاه اول موجبات نگرانی خانواده های زندانیان سیاسی -عقیدتی را فراهم آورده است، نقل و انتقالات مشکوک و برخورد شدید امنیتی نیروهای گارد زندان اوین با زندانی سیاسی است. گویی مسوولیت حملات غافلگیرانه موشکی اسرائیلی، بر دوش زندانیان سیاسی بوده است. در حالی که قربانیان اصلی حملات موشکی زندانی سیاسی و در عین حال کادر مراقبت از آن ها بوده است. بنا به آمار سازمان های حقوق بشری، بیش از ۴۰۰ زندانی در سلولهای زندان اوین در بند بوده آند .نخست باید از مقامات قضایی پرسید از چه رو کارگران سندیکاهای مستقل، حقوقدانها، فعالان حقوق بشر، فعالان مدنی، اهل قلم، هنرمندان، روزنامه نگار ها را همچنان در بند نگه داشته است. آزادی بیان و قلم، آزادی عقیده، آزادی مذهب، از شروط اولیه حقوق شهروندی است. چرا یک زندانی سیاسی باید بخاطر دفاع از آزادی ،حقوق کارگران، کودکان، زنان و اقلیتهای مذهبی و قومی عمرش پشت میلههای زندان سپری گردد. از سویی، طبق منابع موثق، انتقال دسته جمعی زندانیان عادی، بویژه زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان بزرگ و برخورد شدید ماموران امنیتی و حفاظتی، نگهبان ها «با استفاده از دستبند و پابند» ، «طناب پیچ کردن» زندانی ها دو به دو بیان آشکار، بی حرمتی و عدم برخورد انسانی است. انتقالات در حالی انجام گرفته است که به زندانی حتی فرصت داده نشده که وسایل شخصی بویژه دارویی خود را همراه داشته باشد. می دانیم که زندانیان، بندها و سلولهای انفرادی به بیماریهای عفونی، پوستی، قلبی و بویژه کلیوی دچار شده اند. هم چنین میدانیم که نحوه خدمات درمانی و رسیدگی به بیماران به کندی انجام می گیرد ،این شرایط تا کنون در رابطه با سلامتی زندانیان ضایعات جبرانناپذیری به بار آورده است.
بر طبق منابع تعدادی از زنان زندانی سیاسی به زندانهای «قرچک و ورامین» انتقال داده شده اند. بدین ترتیب که نیروهای امنیتی در اطراف زندان اوین استقرار پیدا کردند. سپس با استفاده از اتوبوس ها و خودروهای مخصوص انتقال زندانی ها در نیمه شب اقدام به جا به جایی اجباری زندانیان کرده اند. لازم است خاطر نشان کنم به گفته شاهدان عینی فضای اطراف زندان اوین شب قبل از انتقال به شدت نظامی و امنیتی شده بود و ده ها خودروی نیروهای گارد ویژه زندان در محل مستقر بودند. همانطور که در سطور بالا گفتیم، در بند۴ زندان اوین حدود ۴۰۰ نفر زندانی سیاسی بسر می بردند. مخاطب میتواند پیش خودش مجسم کند که انتقال این تعداد زندانی از زندان اوین به زندانهای دیگر تا چه حد دشوار است. مقصد اغلب زندانی ها زندان بزرگ است. مکانی که به لحاظ امکانات خدماتی و درمانی از شرایط متناسبی برخوردار نیست. تعداد بیش ازحد زندانی، کمبود امکانات اولیه، از قبیل دارو و خدمات درمانی و همچنین خشونت سازمان یافته و فشار مضاعف زندگی را به زندانی سخت کرده است. بهعلاوه، اعدام ناگهانی دو زندانی سیاسی «مهدی حسنی و بهروز احسانی» به تاریخ پنجم مردادماه در زندان«قزل حصار» بدون رعایت آیین دادرسی نمونه تازه ای از عملکرد مقامات قضایی است.
از زمان حملات غافلگیرانه اسرائیل به خاک میهنمان ،ج . ا که در گیر جنگ با اسرائیل شد، آز ترس نارضایتی مردم، مبادا از خانهها بیرون زده و به کف خیابان بیایند، با بسیج نیروهای خود در سطح جامعه شروع به بازداشت جوانان میهنمان کرد. در همان روزهای نخست جنگ بیش از۹۰۰ نفر را بازداشت کرد .این بازداشت ها بدون تفهیم اتهام رسمی و دسترسی به وکیل مدافع انجام گرفته است. مقامات قضایی به بهانهی جاسوسی برای رژیم اپارتاید اسرائیلی تعداد زیادی از بازداشتی ها را بدون محاکمه و بطور غیابی محکوم به اعدام کرده است. رژیم ج.ا. یک بار دیگر چرخه مرگ را به راه انداخته است، به تصور آنکه به زعم خودش صدای معترضان را در نطفه خفه کند.از سوی دیگر از ترس خیزش انقلابی مردم، ریاکارانه از تاریخ و شوکت مردمان ایران زمین بگوید و حس«ناسیونالیستی» آنان را بیدار «تحریک» کند. به ناگهان از کاربرد واژگان همیشگی حکومت اسلامی، به واژگان آیران و فرهنگ ایرانی و مردمان غیور وطن پرست ایرانی رسید .در عین حال بار دیگر بازداشتگاه ها مملو از بازداشتی گردید. به.عبارتی دیگر معلوم شد که حاکمان ج.ا از هراس اینکه زیر پایشان خالی شود و مردم در اثر خیزش انقلابی دست به درهم شکستن ماشین دولتی بزنند و برای احیای دموکراسی و آزادی و استقلال سیاسی و عدالت اجتماعی، پایه های پوشالی رژیم را در هم بشکنند، در اثر ضربات سهمگین دشمن، بعد از جنگ دوازده روزه در حال تجدید قوا ست. گرچه برغم تحریکات ج.ا در سطح منطقه، حاکمان کتونی آغاز گر جنگ نبوده اند و رژیم اپارتاید اسرائیلی این در گیری را به ج.ا تحمیل کرده است. اما با این حال با متارکه طرفین درگیری ج.ا. ثابت کرده است که به جز بقای خود کوچکترین بهایی برای مردم قائل نیست. از این رو دست به بازداشت و سرکوب گسترده هممیهنان زده است. اما با این همه تفاسیر مردم می خواهند و حق دارند بدانند چه بر سر زندانیان سیاسی -عقیدتی آمده است . بطور مثال زینب جلالیان، وریشه مرادی، پخشان عزیزی به کدام زندان انتقال داده شده اند، انیشا اسد اللهی، ریحانه انصاری نژاد و فاطمه سپهری کجا هستند؟ ابوالفضل قدیانی و محمد نوریزاد و مصطفی تاج زاده که به امتیاز ها پشت کرده اند، زندان را با همه سختیها علارغم بیماری قلبی و عروقی و ریوی و بویژه قدیریانی با کبر سن۸۰ سال فشار مضاعف را بخاطر آزادی متحمل شدهاند، در کدام یک از محلات زندان بزرگ منتقل کردهاند . شاهد عینی روایتگر زندان رضاخندان اورا از زندان قرنطینه به کدام زندان قرنطینه دیگر انتقال داده اند، بهاره هدایت کجاست، مریم اکبری منفرد کجاست. مهدی محمودیان شاهد عینی با روایت تلخش از زندانها را را به کدام سلول انداخته اند . حقوقدان و وکیل کودکان کار چشم بینای زندان ،عبدالفتاح سلطانی کجاست، او را در کدام زندان به بند کشیده اند. نرگس محمدی کجاست ،لابد بار دیگر در سلول انفرادی بسر می برد. بدون شک رابطه او را با دنیای بیرون از زندان قطع کرده اند، مبادا حقایق زندان بزرگ به بیرون درز پیدا کند .از شاهد عینی روایتگر موقعیت زندانی ها گلرخ ایرایی چه خبر، زبان گویای زندانی ها. هنوز، جوابیه او در ارتباط با اتهاماتی که خانم فائزه رفسنجانی با برداشت غلط از زنان مقاوم زندانی سیاسی در زندان اوین نوشته است، در یادها مانده است. بالاخره زنان شجاع میهنمان که علیرغم فشار مضاعف مقامات قضایی و امنیتی در شبانه ترین دقایق و لحضات زندان همچون عنصر مقاومت در زندان همه سختیها و مصائب زندان را تحمل کرده اند. بعد از بمباران موشکی اسراییلی به کدام یک از زندان بزرگ منتقل شده اند . سخن آخرین، در نیمه شب بمباران موشکی چه تعداد از زنان زندانی کشته یا زخمی شده اند.
علت و جا به جایی زندانیان همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است. شاید انتقالات مشکوک و جا به جایی های شتابزده، جهت آماده سازی برای سرکوب گسترده تر انجام گرفته باشد.از این رو خانواده های زندانیان باید در یک هماهنگی کامل با همیاری وکلای مدافع و همچنین فعالان مدنی و حقوق بشر، پیگر وضعیت زندانیان سیاسی -عقیدتی با شند. چرا که با تجربهای که هم میهنمان از سال۶۷ دارند، تنها راه مقابله با سرکوب سیستماتیک رژیم ج.ا اتحاد عمل ملاقاتی ها، خانوادههای زندانیان سیاسی -عقیدتی است. همبستگی نیروهای مترقی چه در داخل چه در خارج میتواند نقش بسزایی در مهار کردن سرکوب های جاری داشته باشد. به امید روزی که زندان های ایران بدست مردم گشوده شود و زندانیان سیاسی - با هر مرام و عقیده و مذهب و مسلکی آزاد گردند.
پاریس ، اول ماه اوت سال ۲۰۲۵ محسن حسام
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد