logo





انوسا سلیم

لیبی، سیزده سال پس از قذافی: رشد، آشوب یا بن‌بست؟

ترجمه‌ی احمد سیف

چهار شنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۶ ژوييه ۲۰۲۵



اکتبر ۲۰۲۴ سیزدهمین سالگرد سقوط معمر قذافی(۱)، رهبر جنجالی و مقتدر لیبی است که بیش از چهار دهه بر این کشور حکومت کرد. سقوط خشونت‌بار او در سال ۲۰۱۱ از سوی بسیاری به‌عنوان طلوع دوره‌ای روشن‌تر و دموکراتیک تلقی شد.

با این حال، بیش از یک دهه بعد، لیبی همچنان در باتلاقی از نا‌اطمینانی، درگیری داخلی و خلأ فلج‌کننده قدرت گرفتار است. کشور میان دو دولت رقیب تقسیم شده است: دولت وحدت ملی (GNU) مستقر در طرابلس در غرب، و دولتی رقیب که توسط ارتش ملی لیبی (LNA) در شرق حمایت می‌شود. سیزده سال پس از آن انقلاب، لیبی هنوز در تلاش است تا از ویرانه‌های دیکتاتوری، انقلاب، و مداخلات بی‌وقفه خارجی عبور کند.

قدرت‌های خارجی، جذب ذخایر عظیم نفتی لیبی، این کشور را به صفحه شطرنجی ژئوپولیتیکی تبدیل کرده‌اند. منافع خارجی—که اغلب با یکدیگر در تضادند—بیشتر از نیازهای واقعی مردم لیبی جلوه می‌کنند. با وجود منابع طبیعی فراوان، شهروندان عادی با چشم‌اندازی اقتصادی بی‌رحم روبرو هستند؛ قیمت‌ها سرسام‌آور، پول ملی تضعیف‌شده، و دسترسی به نقدینگی محدود است. استفانی کوری، معاون نماینده ویژه امور سیاسی در هیئت پشتیبانی سازمان ملل در لیبی (UNSMIL) می‌گوید: «ثروت لیبی به توزیع عادلانه منابع، دسترسی به خدمات و فرصت‌ها برای همه مردم—به‌ویژه جوانان و زنان—ترجمه نشده است.»

دوران پس از قذافی ترکیبی تلخ از مشقت، درگیری‌های تکرارشونده و شکنندگی اقتصادی به‌همراه داشته است. خدمات درمانی، آموزش و برق در بهترین حالت ناپایدارند و بسیاری را با ناامنی روزمره در کشوری دارای ثروت نفتی فراوان مواجه کرده‌اند. بخش انرژی، که به‌طور سنتی ستون فقرات اقتصاد لیبی بوده، همچنان نقشی غالب در زندگی عمومی دارد.

قذافی زمانی هشدار داده بود: «قدرت‌های مسلط امروز در دست کسانی است که دارای قدرت اقتصادی و نظامی‌اند و این باعث ترس در دیگران می‌شود. آنها می‌توانند شما را گرسنه نگه دارند. می‌توانند در صادرات مواد خامی مانند قهوه یا نفت برایتان مانع‌تراشی کنند.» سخنان او که در نقد نابرابری‌های جهانی بیان شده بود، در لیبی امروز همچنان طنین‌انداز است—جایی که ثروت و سلاح به‌شدت در هم تنیده‌اند.

لیبی دارای بزرگ‌ترین ذخایر اثبات‌شده نفت در آفریقاست. در دوران قذافی، این ذخایر پروژه‌های زیربنایی جاه‌طلبانه، یارانه‌های عمومی گسترده، و وفاداری نخبگان را تأمین مالی می‌کرد. تا اوایل دهه ۲۰۰۰، تولید نفت این کشور به ۱.۶۵ میلیون بشکه در روز رسیده بود (در مقایسه با ۱.۴ میلیون بشکه در سال ۲۰۰۰). با حدود ۴۸ میلیارد بشکه ذخایر اثبات‌شده، نفت لیبی همچنان ستون حیاتی اقتصاد این کشور است؛ بیش از ۹۵ درصد درآمد صادراتی و بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد.

اما تمرکز قدرت در بخش نفت، که توسط قذافی ایجاد شد، بذر بی‌ثباتی را نیز کاشت. پس از سرنگونی او، همان میادین نفتی به دارایی‌هایی مناقشه‌آمیز تبدیل شدند. دولت وحدت ملی و ارتش ملی لیبی برای کنترل آنها رقابت کرده‌اند؛ رقابتی که بارها منجر به تعطیلی ترمینال‌ها و خطوط لوله شده و باعث وقفه‌های پرهزینه‌ای شده که دولت را از درآمد محروم کرده و بحران مالی لیبی را عمیق‌تر کرده‌اند. علیرغم ظهور بازیگران و نهادهای جدید، وابستگی دولت به نفت همچنان مانند گذشته است و اقتصاد لیبی همچنان به‌شدت فاقد تنوع است.

نفت دیگر فقط شریان اقتصادی نیست؛ بلکه به گسل سیاسی نیز تبدیل شده است. ادعاهای زقابت آمیز برای دستیابی به درآمدهای نفتی، رقابت‌ها را تشدید و بی‌ثباتی را طولانی‌تر کرده است. قذافی زمانی گفته بود: «لیبی ۵۰۰۰ سال بدون نفت زندگی کرده و آماده است ۵۰۰۰ سال دیگر هم بدون آن زندگی کند.» امروز این جمله بیش از آنکه نشانه‌ای از چالش‌طلبی باشد، هشدار نگران‌کننده‌ای‌ست: کشوری نفت‌خیز بدون انسجام سیاسی نمی‌تواند روی طلای سیاه خود برای ثبات ملی حساب باز کند.

شاخص‌های اقتصادی کنونی لیبی نشان‌دهنده بیماری عمیق اقتصادی آن است. نرخ بیکاری حدود ۱۸.۷۴ درصد است که بیشتر جوانان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. تورم به‌طور پیوسته قدرت خرید دینار لیبی را کاهش داده است. سال‌ها جنگ داخلی صدها هزار نفر را آواره کرده، بیمارستان‌ها را ویران، مدارس را تعطیل، و زیرساخت‌ها را نابود کرده است. در بسیاری از مناطق، دسترسی به آب سالم، برق و تولید اولیه غذا ناپایدار است، به‌ویژه در مناطقی که شدیداً تحت‌تأثیر درگیری قرار داشته‌اند.

با این وجود، همه‌چیز تاریک نیست. در سال‌های اخیر، نشانه‌هایی از پیشرفت دیده شده—پیشرفت‌هایی اندک در صلح‌سازی مردمی، آتش‌بس‌های موقت، و مشارکت بیشتر جامعه جهانی. اما این پیشرفت‌ها هنوز تحولی بنیادی ایجاد نکرده‌اند. میراث هرج‌ومرج همچنان سایه‌ای سنگین افکنده است.

سیزده سال پس از سقوط قذافی، لیبی میان ارواح گذشته و آینده‌ای نامشخص معلق مانده است. انقلابی که یک دیکتاتور را سرنگون کرد، هنوز نتوانسته دولتی باثبات و فراگیر به‌وجود آورد. رشد، آشوب یا بن‌بست؟ برای بسیاری از لیبیایی‌ها، پاسخ همچنان دور از دسترس است.

لینک این یادداشت به انگلیسی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد