ضرورت مقابلۀ هوشیارانه با تهاجم راست افراطی!
همبستگی مردمی سدی استوار در دفاع از میهن

تجاوز جنایت‌کارانهٔ اسرائیل و آمریکا علیه میهن ما، بر خلاف تصّور و توهّم آنان و ایادی معدودشان، منجر به برآمد مردم در هم‌دستی با این جنایت‌کاران جنگی و علیه بشریّت نشد. مخالفت جمع بزرگی از مردم با نظام جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. ‌با این حال این مردم نشان دادند که مهرشان به میهن خود عمیق‌تر از آن و واقع‌بینی‌شان در مورد نیّات ضدّانسانی و ضدّایرانی تجاوزگران دوگانه مستحکم‌تر از آن است که بخواهند به میهن خود پشت کنند و به دشمنان خود روی خوش نشان دهند.

در پی شکست دشمنان جنایت‌کار ایران و ایرانی در متلاشی کردن و تجزیّهٔ میهن ما، جناح‌های راست افراطی موجود در نظام که آنان نیز در نزدیک به نیم قرن گذشته به سهم خود همواره در دشمنی با ایران و ایرانی از هیچ تلاش و جنایتی فروگذار نکرده‌اند، با سودجویی از صلابت مردم بر ضدّبیگانکان در پی تجدید جایگاه خود در قدرت و ادامهٔ دشمنی با مردم و مطالبات بر حقّ آنا‌ن‌اند.

این نیرو در آخرین برآمد خود، نفوذ جاسوسان اسرائیلی در نهادهای امنیتی و نظامی را که سال‌هاست توسط لایه‌های نزدیک به حکومت نیز هشدار داده می‌شود، بهانۀ مهر تایید زدن به کشتار جنایت‌کارانۀ ۶۷ قرار داده و با استناد به فتوای خمینی، تکرار کشتار جمعی زندانیان سیاسی را تشویق و ترغیب می‌کند. «فارس‌نیوز» به جای افشای واقعیّت نفوذ موساد و عوامل خطرناکش، درست در زمانی‌که نیروهای مترقّی با صدایی رسا خواهان آزادی زندانیان سیاسی‌اند، حکم به تکرار کشتار ۶۷ که سال‌هاست از آن به عنوان «فاجعۀ ملی» نام برده می‌شود، داده و می‌نویسد: «به نظر می‌رسد که برخلاف تبلیغات شبکه‌های معاند که اعدام‌های سال ۶۷ را ضدّحقوق بشری نشان می‌دادند و تلاش کردند تا از شخصیّت‌های دخیل در این ماجرا مانند شهید رئیسی به عنوان آیت‌الله اعدام یاد کنند، امروز افکار عمومی جامعه ضرورت چنان برخورد درستی را با شبکهٔ تروریسم داخلی لمس کرده و آن را ارج می‌نهد».

«فارس‌نیوز» از «افکار عمومی» سخن می‌گوید، اما کیست نداند در شرایطی که عفریت جنگ بر سر ایران در پرواز است، چنین خواسته‌ای نه از سوی افکار عمومی واقعی که تنها و تنها از گلوی دشمن ایران و ایرانی می‌تواند بیرون بیاید که هدف‌ نهایی‌اش از هم پاشاندن شیرازۀ کشوری به نام ایران است. طرح این پیشنهاد مخوف و ضدّملّی در حقیقت تداوم همان نفوذی است که در بمباران ۱۲ روزۀ ایران به هدف واقعی‌اش نرسید.

این نوع تهدیدها هرچند ره به جایی نمی‌برند، اما هشداری جدّی و خطری جدّی‌اند علیه تمامیّت ایران و اتّفاقاً خاستگاه اصلی‌اش همان نیروی متجاوزی است که سال‌هاست نقشۀ حمله به ایران را از طرق مختلف و از جمله کاشتن جاسوسان و فریب‌خوردگانی در درون نیروهای امنیّتی و نظامی ایران طراحی می‌کند. دشمنان واقعی ایران به دنبال رخ دادن فجایعی این‌چنینی‌اند تا دست‌آویزی پیدا کنند برای دفاع دروغین و فریب‌کارانه‌شان از «حقوق بشر»، ریختن بمب‌های‌شان بر سر مردم ایران و در نهایت از هم پاشاندن آن. این نوع تهدیدها هشداری جدی است برای هرآن‌که دل در گرو ایران و حقوق بشر واقعی و آبادی و آزادی این کشور دارد.

نیرویی که امروز پس از ۱۲ روز بمباران ایران دغدغه‌اش «سگ گردانی» و حجاب دختران ایران شده و حکم بر تکرار کشتار ۶۷ و اخراج شهروندان افغانستانی‌تبار می‌دهد، همان دشمن مردم و میهن و همان نیرویی‌ست که در میانهٔ تلاش دولت پزشکیان برای تنش‌زدایی منطقه‌ای و کوشش برای توسّل به دیپلماسی برای گشودن برخی گره‌ها از کار مردم، بر شمار اعدام‌ها می‌افزاید تا مردم را نسبت به توانایی خود در تحمیل خواسته‌های‌شان به حکومت ناامید کند.

این نیرو که سود خود را در زیان مردم می‌داند، در ادامۀ همان راه است که پس از حصول آتش‌بس میان ایران و اسراییل و آمریکا، به جای بستن منافذ رسوب جاسوسان اسرائیل و غرب، زندانیان سیاسی سابق و کنش‌گران مدنی را تحت پی‌گرد قرار می‌دهد و دستگیر می‌کند، در زهرنوشته‌های روزنامه‌های مردم‌ستیز خود، اعدام گروسی را جار می‌زند، در خطبه‌های نماز جمعه و با فتاوی خود خواست و حکم قتل نتانیاهو و ترامپ صادر می‌کند.

مردمی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» با حضور خود در صحنهٔ نبرد با دشمنان داخلی ایران، ارادهٔ خود را هر چند به صورت محدود به حکومت تحمیل کردند و حجاب اجباری از گیسوان دختران ایران را در عمل برگشودند، همین مردم اکنون با حضور خود در صحنه، مهر خود به میهن را به غارتگران سلطه‌طلب جهانی شناسانده‌اند و تحمیل کرده‌اند. نیروهای راست افراطی از همین مردم، که می‌توانند خواست خود را به دشمنان قدرتمند داخلی و خارجی تحمیل کنند و از هم‌صدایی‌ای که از سوی نیروها و تشکّل‌های مترقّی و آزادی‌خواه و جامعۀ مدنی ایران بر سر آزادی زندانیان سیاسی و لزوم تغییرات اساسی در حکومت‌داری در جهت جلب اعتماد جامعه ایجاد شده، هراس دارند؛ و از سر این هراس است که مبارزان راه آزادی، دموکراسی، برابری و عدالت اجتماعی را با قلم و قدم سرکوب و تهدید به کشتار می‌کنند.

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) هم‌چنان که پیش‌تر و به تکرار تأکید کرده است، بر لزوم باز کردن فضای سیاسی اصرار دارد. به باور ما، اعتراض، نقد، فعالیّت‌های مدنی و صنفی و روزنامه‌نگاری در هر جامعه‌ای از حقوق بنیادین شهروندی‌اند. کنشگری فعّال شهروندان نشان از زنده بودن جامعه دارد. یکی از ملزومات بستن راه نفوذ جاسوسان، توجّه به این کنشگری‌ها و به رسمیّت شناختن حق تحزّب برای منتقدین و حتی مخالفین است. و آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی از اولین گام‌ها در این مسیر است. امروز که هم‌چنان دشمنان داخلی و خارجی ایران در تداوم نقشه‌های شوم خود برای ویرانی ایران، یا بر طبل جنگ می‌کوبند و یا ندای سرکوب سر می‌دهند، قدم گذاشتن در این مسیر، ضرورتی ویژه دارد.

ما هم‌صدا و همراه با نیروهای مترقّی و میهن‌دوست ایران، نسبت به اقدامات و فشارهای نیروهای راست افراطی قدرت‌طلب و سرکوب‌گر هشدار داده و تنها راه برچیدن نقشه‌های ایران ویران‌کن آنان را رفتن به راه هم‌بستگی ملّی می‌دانیم.

چهارشنبه، ۱۷ تیر ۱۴۰۴ (۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵ میلادی)
هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)