طبق دادههای رسمی قوه قضاییه در حملات موشکی اسرائیل به زندان اوین هفتاد و نه تن کشته شده اند. به روایت سخنگوی قوه قضاییه، قربانیان حملات موشکی اسرائیل شامل سرباز وظیفه، کادر اداری، ملاقاتی، زندانی سیاسی و همچنین همسایگانی که در اطراف زندان اوین زندگی می کردند، بوده اند. در محکومیت رژیمی که در نوار غزه دستش به جنایت آلوده شدهاست =، تردیدی نیست، رژیمی که یک سال و اندی دست به کشتار مردمان بیپناه فلسطینی زدهاست؛ نسل کشی. رژیم اسرائیل بر آن است که اراضی نوار غزه را به اشغال خود درآورد.از این رو رهبران آن در دادگاه بینالمللی دادگستری سازمان ملل به عنوان مرتکبین فجایع و جنایات جنگی محاکمه و محکوم گردیدهاند. از سوی دیگر رژیمی در ایران حاکم است که کوچکترین توجهی به خواستهای کارگران، فعالان حقوق بشر، زنان و مردان آزاده میهنمان ندارد. رژیمی که دیروز مانعی برای ابراز عقیده آزاد شهروندان ایرانی بود . تمام سعی اش بر این بود که هویت و فرهنگ دیرینه ایرانی را زیر سؤال قرار دهد. حال از فرهنگ غنی و شوکت تمدن ایران سخن می گوید.
باری، مخاطبان میهنمان روایت رسمی سخنگوی قوه قضاییه را ا شنیده اند، اما از روایت زندانیان شاهدان عینی حادثه نه، فاجعه و مرگ تراژیک قربانیان حملات موشکی اسرائیلی بر زندان اوین خبری نیست. در روزهای اول یکی دو مورد بطور گذرا از زبان خانواده های زندانی ها «همسر مصطفی تاج زاده، همسر انیشا اسد اللهی، و همچنین همسر قدیانی» اخباری که حکایت از حالت و روز و سلامتی زندانیها بعد از بمباران موشکی اسرائیلی داشته باشد، در دست نداریم. سخنگوی قوه قضائیه از کشته شدن ۷۹ تن متشکل از سربازان وظیفه، کادر اداری، ملاقاتیها، و همچنین از مرگ کسانی که در همسایگی زندان اوین زندگی می کردند، خبر داده است. خبر کشته شدن آنان به تأیید مقامات قضایی رسیده است، اما مخاطب می خواهد بداند که چه بر سر زندانیان سیاسی - عقیدتی بویژه زنان زندانی که دیواره و سقف شیشه ای بند زنان دچار سانحه هوایی، حملات موشکی بوده است، آمده است. چه تعداد از آنها از دست رفته اند یا جراحات برداشته اند. نوشته اند گارد ویژه با خشونت و تهدید آنها را در حالی که بدستانشان دستبند زده بودند، به زندان بزرگ منتقل کردهاند. جایی بی بهره از حدقل امکانات رفاهی و پزشکی محبوس کرده اند.از آنجا که مخاطب اعتمادی به مقامات قضایی و مسؤلین سازمان زندانها ندارد، خواهان هر چه بیشتر شفافیت و وضوح در این رابطه است. در یک کلام ما خواهان روایت زندانی سیاسی هستیم. شهادت آنهایی که در بطن حادثه قرار گرفته و خود از قربانیان حملات موشکی اخیر بوده اند. می خواهیم بدانیم در روز ملاقات میزان خرابی بخوان ویرانی در سالن ملاقات تا چه میزانی بوده است و چه تعداد از ملاقاتی ها کشته شده یا زخمی شده اند. نام و مشخصات تک تک ملاقاتی ها. دوماً نام و مشخصات همه زندانیان سیاسی اعم از مردان و زنان محبوس در بند های اوین.باید مشخص شود چه تعداد از آنها به زندان بزرگ و سایر زندان ها انتقال یافته اند. چگونه و تحت چه شرایطی به آنها اجازه داده شده که با خانواده هایشان تماس تلفنی داشته و خبر سلامتی بدهند.
آن چیزی که در رابطه برای مخاطب حائز اهمیت است روایت مستقیم زندانی سیاسی است. می خواهیم آنچه را که بر آنان رفته است،از زبان آنها ،شاهدان عینی که خود هدف مستقیم بمباران موشکی قرار گرفته اند، بشنویم. از این رو برای روشن شدن قضایا و پرتو افکندن بر مجموعه فعل و انفعالات و عملکرد گارد ویژه، رفتارخشن و چگونگی و نحوه انتقال آنها بدون اینکه به آنها حتی فرصت اندکی داده شود که وسایل شخصی و حتی داروهای ضروری را در ضمن انتقال با خود داشته باشند، شهادت زندانی سیاسی مهم است. زیرا روایت زندانی سیاسی به ما کمک میکند که در جریان ریز فضای حاکم بر زندان از یک سو و آمادگی یا عدم آمادگی و هماهنگی مسؤلین زندان پیش از حملات غافلگیرانه موشکی باشیم. اینکه چرا در یک شرایط جنگی مقامات زندان محکومین را همچون گروگان در حبس دایمی در بندها و سلولهای انفرادی محبوس کرده بودند و چرا در این رابطه کوچکترین انعطافی بخرج نداده و شرایط آزادی زندانیان سیاسی را فراهم نکرده بودند. حداقل در حد آزادی مشروط.ازاین رو بنا به دلایل فوق ما به شهادت زندانی سیاسی نیاز داریم. این مهم بدست نمیآید مگر با روایت زندانی سیاسی. چرا که از نظر ما تنها زندانی سیاسی است که قادر است و میتواند حقایق را باز گو نماید. حقایقی از این دست می تواند در سطح جهان بازتاب پیدا نموده و وجدان های آگاه جامعه بشری به ارزیابی درست آنچه که در رابطه با حملات موشکی اسرائیلی بر زندان اوین و بر زندانیان سیاسی گذشته است، بیانجامد .حال، پرسش بنیادین ایناست که چرا مقامات قضایی و مأموران امنیتی همچنان بر آن هستند علیرغم بیدادی که بر زندانیان سیاسی رفته است، علیرغم مقاومت حیرتانگیز زندانیان در رابطه با نقل و انتقالات زندان ها نه تنها همچون گذشته زندانیان سیاسی را در حبس نگه دارند، بلکه آنان را همچون گروگان از منظر مردمان آزاده میهنمان پنهان کنند. در اینجا پرسشی که برای مخاطبان مطرح میشود این است، براستی حاکمیت این بار چه نقشه شومی در سر دارد، می خواهد یک بار دیگر ماشین سرکوبش را سازماندهی کرده و مثل سال شصت و هفت دست به قتلعام دیگر بزند. این مهم بر عهده کارگران، نیروهای مترقی و روشنفکران و هنرمندان متعهد جامعه است که دست به افشاگری زده و در یک کارزار جهانی مانع شوند که رژیم ج.ا در شرایط جنگ کنونی از فرصت استفاده کرده و دست به چنین جنایتی بزند.
رژیم ج.ا در شرایط فعلی در همه عرصهها در بن بستی گیر کرده که ممکن است برای بقای خود دست به هر کاری بزند .از این رو آزادی بی هیچ قید و شرطی زندانیان سیاسی -عقیدتی در این مقطع زمانی باید به یک خواست عمومی عاجل مردمان آزاده میهنمان تبدیل شود. نباید به حاکمان کتونی این فرصت را داد که یکبار دیگر بر ویرانههای زندان اوین که هنوز در همه زوایای نهفته آن خاطرات تلخ فراموش نشدنی زندان، باقی است، یک زندان دیگری مخوف تر از قبل بازسازی شود. زندانی سیاسی -عقیدتی آزاد باید گردد.
محسن حسام
پاریس، دوم ماه ژوئیه سال ۲۰۲۵.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد