logo





لیزا شنایدر، یولیا نویمن و نجم‌الدین قاسم

ایران و متحدانش
«محور مقاومت» با احتیاط عمل می‌کند

جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰ ژوين ۲۰۲۵



حزب‌الله آتش‌بس با اسرائیل را رعایت می‌کند. حوثی‌ها موشک شلیک می‌کنند، اما به‌طور کلی دچار سردرگمی هستند.

تورنتو، بیروت و برلین –در حالی که رویارویی میان ایران و اسرائیل شدت می‌گیرد، متحدان منطقه‌ای جمهوری اسلامی – آنچه «محور مقاومت» نامیده می‌شود – تا حد زیادی منفعل باقی مانده‌اند. این محور در واقع حلقه‌ای است که پیرامون اسرائیل شکل گرفته: در شمال، در لبنان، شبه‌نظامیان شیعه‌مذهب حزب‌الله مستقرند. در سرزمین‌های فلسطینی، یعنی کرانه باختری و نوار غزه، حماس و جهاد اسلامی فلسطین عناصر مهم این محور به شمار می‌روند. در عراقِ نزدیک نیز مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران فعال‌اند که تحت عنوان «مقاومت اسلامی» شناخته می‌شوند.

بسیار دورتر در جنوب، در یمن، گروه انصارالله قرار دارد که بیشتر با نام حوثی‌ها شناخته می‌شوند. در سوریه نیز تا دسامبر ۲۰۲۴ بشار اسد، متحد تهران، در قدرت بود. اما اکنون رژیم اسد سقوط کرده و حاکمان جدید این کشور به کشورهای عربی خلیج فارس نزدیک‌ترند تا به ایران. به این ترتیب، جمهوری اسلامی به‌نظر می‌رسد یکی از عناصر محور مقاومت را به‌طور برگشت‌ناپذیری از دست داده است. با این حال، چرا تا این لحظه حزب‌الله هیچ‌گونه دخالت مستقیمی در جنگ ایران و اسرائیل نداشته و حوثی‌ها نیز تنها به‌صورت محدود وارد میدان شده‌اند؟

در لبنان، روزهای دشواری برای رئیس‌جمهور ژوزف عون در جریان است. او با تمام توان در عرصه دیپلماسی تلاش می‌کند تا لبنان بار دیگر به جنگی با اسرائیل کشیده نشود. عون ناظر بر توافق آتش‌بس میان لبنان و اسرائیل است که از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ برقرار شده. از آن زمان تاکنون، حزب‌الله هیچ موشکی به‌سوی اسرائیل شلیک نکرده و عون در تلاش است این وضعیت ادامه یابد.

در همین حال، اسرائیل به حملات خود در جنوب لبنان و همچنین جنوب بیروت، پایتخت لبنان، ادامه می‌دهد. طبق گزارش روزنامه لبنانی L’Orient-Le Jour، دست‌کم ۱۷۶ نفر در این حملات کشته شده‌اند. رسانه‌های محلی گزارش می‌دهند که عون به‌طور غیرمستقیم از حزب‌الله اطمینان خاطر یافته که توافق آتش‌بس را رعایت خواهد کرد. علی فضل‌الله، نماینده حزب‌الله، روز شنبه تأکید کرد که ایران خودش «می‌داند چگونه از خود دفاع کند». یکی از اعضای حزب‌الله به L’Orient-Le Jour گفته است که این گروه اقدامات خود را با ارتش و رئیس‌جمهور هماهنگ می‌کند. نعیم قاسم، دبیرکل حزب‌الله، تاکنون تنها به محکوم‌کردن حملات اسرائیل بسنده کرده است.

تفاوت در توان نظامی

گذشته از این، ارتش اسرائیل رهبران ارشد حزب‌الله را از میان برده است؛ در صدر آن‌ها، حسن نصرالله، رهبر پیشین حزب‌الله که در سپتامبر گذشته کشته شد. اسرائیل همچنین بسیاری از انبارهای تسلیحاتی این گروه را نابود کرده، با حمله به نهاد مالی «قرض‌الحسنه» زیرساخت پولی حزب‌الله را تضعیف کرده و با انفجار غیرقانونی بی‌سیم‌ها و واکی‌تاکی‌ها ارتباطات داخلی آن را مختل کرده است. جنگ اخیر ساختار امنیتی درونی و شکننده حزب‌الله را آشکار کرده – از جمله نفوذ عناصر بیگانه در صفوف آن. افزون بر این، با سقوط رژیم اسد در سوریه، مسیر زمینی ارسال تسلیحات از ایران به حزب‌الله نیز قطع شده است.

جنگ اخیر همچنین شکاف فاحش در توانایی‌های نظامی میان اسرائیل و «محور مقاومت» را برجسته کرده: اسرائیل به جدیدترین فناوری‌های نظامی مجهز است، در حالی که در سوی مقابل، نیروهای شبه‌نظامی غیردولتی با روش‌های چریکی و موشک‌های کم‌دقت درگیرند. حزب‌الله به‌خوبی از این عدم توازن آگاه است.

همچنین ممکن است حزب‌الله دلخور باشد از اینکه ایران در زمانی که اسرائیل در پاییز گذشته علیه آن وارد عمل شد، پشتیبانی قاطعی از آن نکرد. به گفته‌ی آندریاس کریگ، تحلیل‌گر نظامی در کینگز کالج لندن، این تصور که اعضای «محور مقاومت» صرفاً نیروهای نیابتی تحت کنترل ایران هستند، از همان آغاز نادرست بوده: «در واقع با شبکه‌ای سست‌پیوند سروکار داریم که هر کدام از اعضای آن بیش از هر چیز درگیر بقای خود هستند.»

شبه‌نظامیان عراق نیز رفتاری مشابه حزب‌الله دارند: تا کنون موضع‌گیری‌های آن‌ها محتاطانه بوده است. پس از حمله‌ی سنگین پهپادی به نیروهای آمریکایی مستقر در عراق در سال گذشته، این گروه‌ها با حملات هوایی ایالات متحده در حالت خنثی نگه داشته شده‌اند.

تنها گروهی که باقی می‌ماند، حوثی‌ها هستند. آن‌ها در کنار حزب‌الله، قدرتمندترین شاخه‌ی «محور مقاومت» به‌شمار می‌آمدند. و با فروپاشی این محور، اکنون به‌نظر می‌رسد حوثی‌ها نیرومندترین نیروی نیابتی فعال جمهوری اسلامی در منطقه باقی مانده‌اند – و تاکنون نیز تنها گروهی بوده‌اند که به‌طور عملی به یاری ایران شتافته‌اند. در ۱۵ ژوئن، آن‌ها موشک‌های هایپرسونیک به سوی اسرائیل شلیک کردند. به گفته‌ی سخنگوی نظامی‌شان، چندین موشک پرتاب شده، اما شمار دقیق آن‌ها اعلام نشده است. طبق اعلام هلال احمر فلسطین، یکی از این موشک‌ها در کرانه باختری فرود آمده و سه کودک فلسطینی را مجروح کرده است. ایران در گذشته حمایت گسترده‌ای از حوثی‌ها کرده – از جمله با ارسال تسلیحات یا قطعات آن‌ها.

اکنون که جمهوری اسلامی ایران با موجی از حملات اسرائیل علیه فرماندهان بلندپایه سپاه پاسداران و ارتش روبه‌روست، به‌نظر می‌رسد خلأیی در رهبری ساختار امنیتی تهران ایجاد شده – و در پی آن، توانایی ایران در هدایت متحدان منطقه‌ای نیز تضعیف شده است. در نتیجه، حوثی‌ها نیز سردرگم‌تر و مرددتر از گذشته به‌نظر می‌رسند.

اسرائیل فضای بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند

طبق گزارش‌ها، ارتش اسرائیل در ۱۴ ژوئن تلاش کرده است در جریان نشستی محرمانه در شهر صنعا، رئیس ستاد کل حوثی‌ها، سرتیپ محمد عبدالکریم الغماری، را ترور کند. گرچه او از این سوءقصد جان سالم به‌در برد، اما این عملیات به‌نظر می‌رسد نشانه‌ای از تغییر راهبرد اسرائیل در قبال حوثی‌ها باشد: پس از آن‌که پیش‌تر تأسیسات غیرنظامی همچون فرودگاه‌ها، بنادر و زیرساخت‌های مدنی را هدف می‌گرفت، اکنون ظاهراً قادر است چهره‌های بلندپایه نظامی را به‌طور مستقیم هدف قرار دهد. این موضوع باعث ایجاد فضای تردید و اضطراب در میان این گروه شده است. در واکنش، حوثی‌ها آزادی رفت‌وآمد مقامات ارشد خود را محدود کرده و پروتکل‌های امنیتی را بازبینی کرده‌اند.

پیش از این نیز حوثی‌ها به‌شدت تضعیف شده بودند: یک عملیات هوایی گسترده به رهبری آمریکا از اواسط مارس تا اوایل ماه مه خسارات زیادی به آنان وارد کرد. در حالی که واشنگتن از «تسلیم» حوثی‌ها سخن می‌گفت، از عمان گزارش شد که توافقی برای آتش‌بس حاصل شده است که بر اساس آن، حوثی‌ها در ازای توقف حملات آمریکا، حملات خود در دریای سرخ را متوقف می‌کنند. در این عملیات، نیروهای آمریکایی از بمب‌افکن‌های B-2 و مهمات نفوذگر استفاده کردند، کارخانه‌های ساخت سلاح و انبارهای زیرزمینی را نابود ساختند و شماری از فرماندهان میدانی کلیدی را به قتل رساندند. ساختار سازمانی حوثی‌ها که شباهت زیادی به حزب‌الله دارد، به‌شدت وابسته به چنین فرماندهانی است.

ایران در مقابل، راهبردی مبتنی بر «تنش‌افزایی کنترل‌شده» را دنبال می‌کند. با وجود لفاظی‌های شدید، ایران و اسرائیل همچنان در حال تبادل ضربات بازدارنده‌اند، اما این درگیری‌ها هنوز فاصله زیادی با یک جنگ تمام‌عیار دارند. اگر جنگ به یمن و حوثی‌ها نیز کشیده شود، هزینه‌های آن برای ایران می‌تواند بسیار بیشتر و پیامدهای آن کاملاً غیرقابل پیش‌بینی باشد.

رهبری حوثی‌ها در شمال یمن با یک دوراهی راهبردی مواجه است: اگرچه پیوند ایدئولوژیک آن‌ها با جمهوری اسلامی ایران همچنان عمیق و پابرجاست، اما هزینه‌های یک جنگ آشکار – به‌ویژه جنگی که نتیجه‌ی آن تضمین‌نشده باشد – می‌تواند موجودیت این گروه را به خطر اندازد. حوثی‌ها بقای خود را در اولویت قرار داده‌اند و از رویارویی مستقیمی که ممکن است به فروپاشی‌شان بینجامد، پرهیز می‌کنند. در عین حال، برخی تحلیل‌گران بر این باورند که ایران نیز ممکن است عمداً حوثی‌ها را برای یک درگیری بزرگ‌تر در منطقه – احتمالاً با پیش‌بینی دخالت مستقیم آمریکا در جنگ – حفظ و از درگیر کردن کامل آن‌ها خودداری کرده باشد.

به نقل از روزنانه تاتس Taz به تاریخ نوزدهم ماه یونی 2025
https://taz.de/Achse-des-Widerstands-zoegerlich/!6091623/



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد