دونالد ترامپ خواهان توافقی هستهای با ایران بود – امیدی که احتمالاً پس از حملات اسرائیل باید آن را کنار بگذارد. با این حال، رئیسجمهور آمریکا طوری وانمود میکند که گویی همه چیز طبق نقشه خودش پیش رفته است.
پشت این ماجرا چه نهفته است؟
اگر حرف او را باور کنیم، همهچیز ایدهی خودش بوده است. دونالد ترامپ با صدای بلند گفت: «من بارها و بارها به ایران فرصت دادم. برخی تندروهای ایرانی جسورانه سخن میگفتند، اما نمیدانستند چه در پیش است. حالا همهشان مُردهاند، و اوضاع فقط بدتر خواهد شد!»
این پیام دهشتناک تقریباً دوازده ساعت پس از نخستین حملات هوایی اسرائیل به ایران منتشر شد. پیش از آن، بلندگوی رئیسجمهور آمریکا – یعنی حساب او در شبکه اجتماعی Truth Social – بهطرز چشمگیری ساکت مانده بود، که برای کسی چون ترامپ، که معمولاً تا نیمههای شب با پستهای خشمگین خود فعال است، غیرعادی به نظر میرسید. آخرین پست او پیش از آن، ناسزایی شبانه علیه گاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، بود.
در ساعتهای میان این دو پست چه گذشت؟ ترامپ از عملیات «شیر برخاسته»، با این نام کتابمقدسی، چه میدانست؟ چه چیزهایی را نمیدانست؟ تا چه اندازه در آن دخیل بود؟ یا صرفاً بیاختیار نظارهگر بود و از سوی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به نقش یک سیاهیلشکر تنزل یافته بود؟ هنگامی که نخستین بمبها فرود آمدند، ترامپ سرگرم خوشگذرانی با نمایندگان کنگره از هر دو حزب در پیکنیک تابستانی روی چمن کاخ سفید بود. گروه موسیقی نیروی دریایی آهنگ قدیمی بیجیز «Stayin’ Alive» را مینواخت.
همزمان، دفتر مطبوعاتی کاخ سفید بیانیهای مختصر منتشر کرد. پنج جملهی نسبتاً بیمفهوم که نه از سوی رئیسجمهور، بلکه از زبان وزیر امور خارجه ایالات متحده، مارکو روبیو، بیان شد: «ما در این حملات هوایی دخالتی نداشتیم.» سپس: دیگر هیچ.
شدیدترین تشدید تنش در خاورمیانه طی چندین دهه، اما تنها کسی که واکنش نشان داد، وزیر امور خارجه بود—آنهم از طریق کاخ سفید. (در حالی که روبیو دفتر مطبوعاتی مخصوص خود را دارد.) این بسیار غیرمعمول بود، بهویژه آنکه روبیو ظاهراً حرفی برخلاف چیزی زد که رئیس او چند ساعت بعد میخواست مردم باور کنند. ترامپ صبح روز بعد نوشت: «دو ماه پیش به ایران اولتیماتومی ۶۰ روزه دادم. باید عمل میکردند! امروز روز شصتویکم است.» یعنی: همهچیز طبق نقشه پیش رفته—نقشهی او.
بازندهی بزرگ
پنهان نیست که ترامپ اغلب انجام کارهای دیگران را بهنام خود ثبت میکند. همچنین، همواره شکستهایش را با علاقه بهعنوان «موفقیت» میفروشد. دونالد ترامپ همیشه پیروز است—حتی وقتی میبازد.
اما اینبار او نمیتواند مانند گذشته از پسِ آن برآید. اینبار در معرض آن است که بهعنوان بازندهای بزرگ جلوه کند — فرقی نمیکند چطور ماجرا را بچرخاند.
در حالیکه روز جمعه شورای امنیت ملی در کاخ سفید تشکیل جلسه داده بود (شورایی که هنوز رئیس جدیدی برای خود ندارد)، سایر محافل سیاسی واشنگتن سرگرم حدس و گمان درباره نقش ایالات متحده در عملیات گسترده اسرائیل بودند.
روز چهارشنبه، ترامپ تأیید کرده بود که دولت آمریکا در حال تخلیه دیپلماتها و سایر پرسنل از خاورمیانه است: «ممکن است منطقهای خطرناک باشد، باید ببینیم چه میشود.»
او این حرف را در حاشیه یک اجرای موزیکال بیان کرد که با آرامش تمام در آن حضور یافته بود. بنابراین ظاهراً اوضاع نمیتوانست چندان وخیم باشد.
اسرائیل ماهها بود که این عملیات علیه تأسیسات هستهای و نظامی ایران و همچنین برخی چهرههای کلیدی را برنامهریزی کرده بود. دستکم در دو نوبت، ترامپ توانسته بود نتانیاهو را از انجام حمله منصرف کند. آخرینبار، در ماه مه، نتانیاهو به او اطمینان داده بود که دست به حمله نخواهند زد تا مذاکرات هستهای جاری میان ایالات متحده و ایران به خطر نیفتد.
تنها چند ساعت پیش از حملات هوایی، ترامپ بار دیگر از نتانیاهو خواست که دست به اقدام نزند. او در کاخ سفید گفت: «نمیخواهم وارد عمل شوند.» چرا که این کار مذاکرات هستهای را – که قرار بود روز یکشنبه از سر گرفته شوند – «نابود خواهد کرد».
اما اینبار نتانیاهو به حرف او گوش نداد.
اکنون ترامپ تنها میتواند تلاش کند تا آبرویش را حفظ کند. روز جمعه، او یکی پس از دیگری مصاحبه داد تا خود را بهعنوان بازیگر محوری ماجرا معرفی کند—بهعنوان کارگردان نمایشی که در جای دیگری روی صحنه میرود. به خبرنگار سیانان، دانا بش، گفت: «ایران باید به حرف من گوش میداد.» به والاستریت ژورنال گفت: «هشدار قبلی؟ ما میدانیم چه خبر است.» و حمله را که «بسیار موفق» توصیف کرد، در نهایت «بهنفع بازار» دانست، چرا که ایران «دیگر به سلاح هستهای نخواهد رسید».
او در Truth Social نوشت که ایران اکنون بیش از هر زمان دیگر باید با یک توافق هستهای موافقت کند، «پیش از آنکه دیگر چیزی از آن باقی نماند»—گویی آنچه در خاورمیانه میگذرد صرفاً مرحلهای دیگر در راهبرد بزرگ شخصی اوست.
او افزود: «هنوز وقت هست برای پایان دادن به این کشتار، کشتاری که دور بعدی حملات—که از پیش برنامهریزی شدهاند—حتی بیرحمانهتر خواهند بود.»
با این حال، بسیاری از ناظران تردید دارند که دور بعدی مذاکرات که در برنامه قرار داشت، روز یکشنبه برگزار شود.
یک سیاستمدار ایرانی که ظاهراً در حمله هدفمند به آپارتمانش در تهران کشته شد، علی شمخانی، وزیر دفاع سابق و یکی از نمایندگان برجسته ایران در مذاکرات هستهای بود. فارنار فصیحی، خبرنگار سازمان ملل روزنامه «نیویورک تایمز» گزارش داد: «از نظر مقامات دولتی ایران، اسرائیل با این اقدام عمداً دیپلماسی هستهای با آمریکا را از بین برده است.»
هنوز مشخص نیست که آیا ترامپ اجازه انجام این حمله را صادر کرده است، همانطور که برخی مطرح میکنند یا خیر. مککوی پیت، دیپلمات آمریکایی، روز جمعه در شورای امنیت سازمان ملل در نیویورک گفت: «ایالات متحده پیشاپیش از این حملات مطلع بوده است، اما در حملات به صورت نظامی دخالت نداشت.»
چراغ سبز یا قرمز؟
اما بین «اطلاع داشتن» و «دخالت داشتن» فاصله زیادی وجود دارد. آیا آمریکا اطلاعات جاسوسی در اختیار اسرائیل گذاشته؟ حمایت دیگری ارائه کرده؟ کریستیان امانپور، خبرنگار شناختهشده سیانان، گزارش داد: «میزان هماهنگی میان آمریکا و اسرائیل بسیار بیشتر از آن چیزی است که علناً گفته شده است.»
او افزود: «این اولین بار است که چنین عملیاتی در این سطح توسط یک رئیسجمهور آمریکایی تأیید میشود.» این موضوع با آنچه نمایندگان اسرائیل به خبرنگاران در واشنگتن گفتهاند، همخوانی دارد: اسرائیل با واشنگتن «هماهنگ بوده است.» پس چراغ سبز داده شده است؟
منتقدان ترامپ، هرچند این اظهارات از سوی برخی محافل شنیده میشود، به آن باور ندارند. فیل گوردون، مشاور امنیتی پیشین معاون رئیسجمهور سابق آمریکا، کامالا هریس، با کنایه گفت: «او (ترامپ) ناامیدانه میخواست با ایران معامله کند و بهصورت علنی و خصوصی از اسرائیل خواست که حمله نکند.» و «نتانیاهوی بااعتمادبهنفس بلوف او را بهخوبی فهمید.»
اما انتقادهای تند حتی از اردوگاه محافظهکار خود ترامپ هم شنیده میشود. به هر حال، ترامپ در دوران رقابتهای انتخاباتی بارها قسم خورده بود که در خاورمیانه صلح برقرار کند و «تمام جنگها را پایان دهد.»
تاکر کارلسون، مفسر راستگرایی که قبلاً از طرفداران نزدیک ترامپ بود، در ماه مارس پیشبینی کرد که حمله اسرائیل به ایران «جنگی را شعلهور خواهد کرد که جنگ آمریکا خواهد بود.» پیامدهای احتمالی این جنگ عبارتاند از: «هزاران کشته در پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه» و «حملات تروریستی آینده در خاک آمریکا» که ممکن است هزینههای حتی بالاتری به دنبال داشته باشد.
کارلسون جمعه گذشته نیز افزود: «واشنگتن میدانست که این حملات رخ خواهد داد.» آمریکا «عمیقاً در مخمصهای گرفتار شده» و ترامپ «در این مسئله شریک جرم است.»
این همه موضوعی است که کمی طنزآمیز به نظر میرسد:
در سال ۲۰۱۱، ترامپ به باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، اتهام زد که قصد دارد جنگی با ایران به راه اندازد، چون «کاملاً هیچ مهارتی در مذاکره ندارد»، همانطور که آن زمان گفت: «او ضعیف است و ناکارآمد.» حالا خود ترامپ در این جایگاه قرار گرفته است.
اوباما از وقوع تشدید تنش مشابه جلوگیری کرد که نتیجهاش توافق هستهای وین با ایران در سال ۲۰۱۵ بود. اما ترامپ سه سال بعد بهصورت یکجانبه این توافق را لغو کرد، با این استدلال که این توافق یک «فاجعه» بوده است — اما احتمالاً بیش از همه به این دلیل که نمیخواست چیزی از دستاوردهای اوباما باقی بماند.
حالا ترامپ میخواست توافق خود را به نام خودش ثبت کند، هرچند این توافق چندان تفاوتی با توافق اوباما نداشت. اما مهارتهای ادعایی او در مذاکره از ابتدا فقط یک توهم بود، که در درامهای بیپایان و بیمعنای تعرفهایاش نیز به خوبی مشهود است.
وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، در مصاحبه با سیانان گفت: «راننده این ماشین اسرائیل است، نه دونالد ترامپ.»
«ما یک حاکم بسیار ضعیف بهعنوان رئیسجمهور داریم. او مسئله اوکراین را حل نکرد، مسئله غزه را حل نکرد.» و حالا توافق هستهای با ایران هم «به تکهپاره تبدیل شده است.»
به نقل از اشپیگل آنلاین به تاریخ چهاردهم ماه یونی ۲۰۲۵