logo





وقتی رژیم «ولایت فقیه» در ایران سقوط میکند ، جایگزین آن چیست؟

جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳ ژوين ۲۰۲۵

عباس هاشمی

دیگر هیچ راهی برای «رهبر» و «مقام عظما»ی نظام باقی نمانده ؛ چراکه همه راههایشان به بن بست رسیده است ؛ حجاب اجباری ، که رهبر «هم قانونی و هم اسلامی» خوانده بود ، در مقابل مقاومت جدی زنان ، تا اطلاع ثانوی معلق گردیده . عملیات «والفجر ۳» ، به «شلیک بخود» بدل شده ، . نیابتی هایشان را دیگر نمیتوانند بکار گیرند و « محور مقاومت» فعلا مرخص است .حتی مثلا فیلترینگ را ؛ چه اجرا کنند چه اجرا نکنند افتضاح است .افزایش قیمت بنزین ، «نفت روی آتش ریختن» است . میماند ساختن بمب که حتی تهدید به پیشرفتن در راه ساختن آن ، با مرگبارترین حملات اسراییل با پشتیبانی آمریکا و انگلیس مواجه شده است !

میماند اندک شانسی در مذاکره با آمریکا که آنهم تقریبا زمان اش به پایان رسیده ، و رجز خوانی های ابلهانه ایشان ، فقط تسلیم کامل را بعنوان راه حل نهایی برای رهبر «عظما» باقی گذاشته است ! اما آیا خامنه ای به این خفت تسلیم خواهد شد ؟!

اکثر ناظرین بنا به شناختی که از او دارند ، منطقا میگویند برای حفظ نظام جام زهر را خواهدنوشید و به این ظلالت تن خواهد داد . شاید آنها نمیبینند که نوشیدن جام زهر ، نیز به معنی نابودی نظام ولایت فقیه است و در حقیقت نظام به اضمحلال میرسد و توافقات فرضی به معنی امضای «رهبر» در پای جواز دفن آن است . و خامنه ای اگر خودش نبیند ، که میبیند ، مشاورانش توی چشمش میکنند .

حال پرسیدنی ست که خامنه ای به چنین خودکشی ظلالت باری تن میدهد، یا لااقل به اندازه ی هیتلر شجاعت و درایت دارد که بدست خودش این خودکشی را به انجام رساند و «درام» جمهوری اسلامی را با یک «تراژدی» دلنشین و مقبول مردم ، به پایان برساند؟!

با توجه به چند خطبه ی اخیر مقام عظما که مدام از «رسیدن به قله» خبر داده است ، به نظر می‌رسد که بهترین انتخاب این است که ایشان از همان قله خودشان را به دامن پوتین در کنار یار قار (!) خود «اسد» و یا نه ، کلا خود را به دره ای پرت بفرماید ، که هم خیال آشفته و پرت خودش را راحت کند و هم به جای نابودی بیشتر یک ملت ، اسباب آسایش آن را فراهم سازد .

ما و هم «دژمن» طی ۲۵ سال مذاکره ، دیده ایم ، که دیپلمات -تروریست های جمهوری اسلامی ، در پشت پرده بطور لاینقطع سناریو سازی می‌کردند که ملت را سر کار بگذارند و چون این سناریو منافع آمریکا را هم در چپاول اعراب منطقه ، تامین می‌کرد ، بازی ادامه می یافت . تا اینکه اسراییل بخش مهمی از استراتژی مشترکشان را برای خاورمیانه متحقق کرد و عملا ، تاکتیک آمریکا عوض کرد و به ایران هشدار داد که فکر نابودی اسراییل را کنار بگذارد و بیاید پای مذاکره و بساط غنی سازی اورانیوم را جمع کند . ایران اما که سالیانی طولانی از تاکتیک « چند صدایی» و پیام های متناقض از سوی نمایندگان مختلف و مقامات خاص ، جر میزد و دبه در می آورد و وقت میخرید ، باز با خیال همان روش دفع الوقت ، مذاکره را پذیرفت ، و به بازی قبلی اش ادامه داد ، در فاصله ی این بازیها انعقاد قراردادهای چند تریلیون دلاری امریکا با اعراب منطقه منجر به این باور شد که با چنین منفعت کلانی که در انتظار ترامپ است او هرگز حاضر به یک جنگی که میتواند خلیج را به آتش کشیده و دنیا را دچار بحرانی سیاه کند ، نیست !

اما ترامپ که پدیده ای غیر عادی ست با نتانیاهو وردست کهنه کارش که در نابودی غزه توانایی های بی مانندی از خودش نشان داده ، در این دور مذاکرات برغم چنین معاملاتی با اعراب که بهر حال دست و پای منافع اش را خواهد بست ، بر خلاف تصور خیلی ها از جمله تا حدی نویسنده ی این مقاله ، گزینه جنگ را روی میز نگهداشته و سفت و سخت پشت و درکنار ناتانیاهو ایستاده است . و اگر تزلزل هایی هم داشته و دارد، حملات امروز اسراییل که قطعا با پشتیبانی او صورت کرفته ، و در دو نوبت انجام شد ، او را وارد فازی بی بازگشت کرده است .

تا همین الان که ساعت ۱۶ روز جمعه ۱۳ ژوئن است اما نشانی از تصمیم به سرنگونی جمهوری اسلامی ، نه از سوی اسراییل و نه از سوی ترامپ به چشم نخورده است و به نظر می‌رسد همچنان خواهان دست برداشتن از غنی سازی و معقول شدن این گاو «نه من شیر» هستند تا همچنان در منطقه اسباب کاسبی صنایع نظامی و تجاری باشد …

اما آنچه ما مردم ایران باید بدانیم این است که نه جنگ و نه توافق این دو نیروی ارتجاعی، مسئله‌ی اساسی ایران را حل نمی‌کند و فقط با مداخله و حضور متشکل مردم در همه جا؛ با اعتراضات و اعتصابات وسیع و عمومی ست که می‌تواند رژیم را ساقط و جایش را حکومتی مردمی و از پایین بگیرد. پس وظایف مردم در این دوران سخت و تاریک، بدون هیچ توهم و تزلزلی باید هر چه سریع تر به ساختن پایه های دموکراسی؛،
یعنی تشکل های محلی و شغلی و منطقه ای و سراسری خود بپردازند و با هشیاری کامل مراقب تحرکات دشمن که اساسا(«همینجا ست همینجاست») باشند و در صورت تعرض به تجمعات اعتراضی و اعتصابیون، بدون هیچ ملاحظه‌ای مهاجمین را خلع سلاح و خنثی سازند. بی تفاوتی، خوش خیالی و اعتماد به بالا، باید جایش را به بی اعتمادی به بالا و هوشیاری و آمادگی رزمی و امید و اعتماد به پایین بدهد و تا پایان پاکسازی و ایجاد نظم جدید، بدون تزلزل آنرا ادامه داده و در کلیه امور با خرد جمعی و مشورت و تصمیم جمعی عمل کرده و سیستم انتخابات شورایی را در همه جا سازمان دهند. منتظر هیچ معجزهای از جنگ و اتفاقی از بالا نباید بود، آنچه بر هر اتفاقی فائق می آید، و سرنوشت را بدست مردم میسپارد؛ سازماندهی و آمادگی و هوشیاری جمعی و تکیه بر پایین است؛ نخستین کارها سازماندهی عادلانه ارزاق عمومی یا مسئله‌ی آب و معاش و بهداشت خواهد بود و همزمان زیر نظر داشتن تحرکات نیروهای سرکوبگر و برنامه های آنان و داشتن واکنشی مناسب به آن است .

عباس هاشمی
۱۳ ژوئن ۲۰۲۵


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد