دریک مصاحبه تلویریونی از یکی از کودکان کار پرسیدند «آرزوی تو چیست» و او در پاسخ گفت «آرزوو چیه» این پاسخ دردناک نشانگر تبعیض عمیق در جامعه از سویی و درد و رنج کودکی فقیر وزحمتکش از سوی دیگرست.
درکنفرانسی که درسال ۲۰۰۴ در س۴۰۰ میلیون کودک کار در جهان وجود دارد که بیشتر در آسیا و آفریقا وآمریکای لاتین بهکارهای سخت و شاق مشغول اند. درایران بر طبق ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است، اما مشکلات روز افزون اقتصادی و توزیع ناعادلانه ثروت موجب شده که کودکان بهجای تحصیل در مدارس یا بازی درپارک ها وارد بازا بیرحمانه کار کودکان شوند و برای تامین هزینههای زندگی از بام تا شام به کارهای توانفرسا بپردازند. این کودکان نه تنها از تحصیل بلکه از بازیها و تفریحات کودکانه نیز محروم اند.
انواع کارهای کودکان کار
۱- « کودکانی که ضایعات جمع آوری میکنند» این کودکان درخیابانها وکوچه ها وبیابانهای اطراف شهر و یا سطلهای زباله درجستجوی نان خشک، مقوا، روزنامه، بطری وپلاستیک هستند و غروب خسته و کوفته گونی حاوی دسترنج خودرا برشانههای نحیف خود حمل کرده و با بهای ناچیزی بهقروش میرسانند تا لقمهنانی بر سر سفره خالی خانواده بنشانند.
۲-" «دستفروشان» این کودکان معمولادر خیابانها با التماس عابران را به خرید اجناس خود ترغیب میکنند. کالاهای این دسته از کودکان عبارت اند از دستمال کاغذی، آدامس، شکلات، شاخههای گل و اسباب بازی. این کودکان با ابراز التماسهای هر روزه بهتدریج اعتماد بهنفس خود را ازدست میدهند.
۳- «شیشه شویهای اتومبیل» این گروه از کودکان درخیابانها در کنار چراغهای راهنمایی میایستند و هنگام روشن شدن چراغ قرمز سریعا شروع به شستن شیشه اتومبیلها میکنند و گاهی با تندخویی رانندهها روبرو شده و گاهی مبلغ ناچیزی دریافت میدارند.
۴- "«گدایان» این دسته از کودکان توسط خانوادههای فقیر و یا معتاد وادار به تکدی و گدائی میشوند و برای جلب ترحم عابران لباسهای ژنده برتن دارند و یا خود را بیمار و معیوب نشان میدهند.
۵- «اسارت درباندهای مواد مخدر و دزدی» این کودکان اغلب خانواده هایشان معتاد هستند بهوسیله باندهای قاچاق موادمخدر یا دزدی مورد سواستفاده قرار میگیرند و اغلب این کودکان را معتاد میکنند تا کاملا دراختیار باندها باشند.
۶- «اسارت در باندهای فخشا» سرنوشت این کودکان از همه کودکان کار دردناکتر است زیرا افزون بر احساس حقارت در معرض بیماریها قرار میگیرند.
۷- «کودگان کولبر» این کودگان در سرمای سخت از کوههای صعبالعبور میگذرند و خطراتی مانند اصابت گلوله، دستگیری، و سقوط از کوه آنانرا تهدید میکند. در سال ۱۴۰۱ دو برادر کولبر۱۵ 1 ۱۶ ساله بهنامهای آزاد و فرهاد در نزدیکی مریوان در میان برفها براثر سرما جان باختند.
۸- «کودکان کار در کوره پزخانهها» این کودگان معمولا با خانوادههای خود درکوره پز خانه ها کار میکنند. این کودکان درکوره پزخانهها از حمام و سرویس بهداشتی و بازیهای کودکانه محروم اند.
۹- «کودکان نوازنده» این کودکان که ممعولا از اعصای یک خانواده هستند در خیابانها با نواختن انواع آلات موسیقی هزینههای زندگی را تامین میکنند. این کودکان که دارای استعداد هنری در موسیقی هستند، بهجای آموزش در هنرستانهای موسیقی درخیابانها برای امرار معاش ساز مینوازند.
۱۰- «کارهای متفرقه» عدهای از کودکان به کارهایی مانند واکس زدن، فال گرفتن، و وزن کشی مشغولاند. یکی از کودکان «وزن کش» در حکومت عدل اسلامی که مورد تجاوز قرار گرفته بود، در بیمارستان درگذشت. این خبر دردناک نشانگر این واقعیت است که کودکان کار افزون بر فقر از عدم امنیت نیز آسیب میبینند.
کودکان کار این قربانیان بیعدالتی هنگامیکه ازخیابانها عبور میکنند وویترینهای رنگارنگ فروشگاهها را میبینند و بوی مطبوع غذا را از رستورانها حس میکنند وهمسالان خود را در اتومبیلها مشاهده میکنند، دچار حسرت و سرخوردگی میشوند و غروب با تنی خسته به کلبههای حقیرانه خود میروند. شب با هزاران حسرت وآرزو میخوابند و صیح بیرحم تر از دیروز در میان سرما و گرما برای لقمهای نان راهی خیابان بیرحم میشوند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد