روند مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا به طرز غیرمنتظرهای به حالت “اسلو موشن” درآمده است. به عبارتی، با این سرعت کُند، برای رسیدن به نتیجهای که جمهوری اسلامی در تلاش برای گرفتن امتیاز از آمریکا است، زمان بسیار بیشتری نسبت به جدول زمانی اولیه نیاز خواهد بود – البته آمریکا هم در پی امتیاز گرفتن از ایران است.
تا این لحظه، با نگاهی به تحلیل رسانهها و تیتر روزنامهها، میتوان گفت که هر دو طرف، یعنی تهران و واشنگتن، مدعیاند به «توافقی کلی» نزدیک شدهاند؛ توافقی که شاید در دور بعدی مذاکرات، به تحقق خواستههایشان نزدیکتر شود. این مذاکرات که تا کنون پنج دور را پشت سر گذاشته، به ششمی رسیده است. اما اینکه تا چه اندازه این گفتوگوها به واقعیت نزدیک هستند، کس نمی داند. جمهوری اسلامی همچنان روی خواستههایش پافشاری میکند؛ لغو کامل تحریمها و حفظ «حق مسلم» تولید بمب هستهای صلحآمیز – عبارتی متناقض که بیشتر شبیه به شوخی تلخ تاریخ است. این مطالبات، کار را برای آمریکا و کشورهای همپیمانش دشوارتر کرده است.
آمریکا هم تلاش دارد تا با حفظ ظاهر صلحطلبانه، بدون ورود به جنگ و خونریزی، حسن نیت خود را به جهانیان نشان دهد. از اینرو، هر بار با فرصت دادن به ایران، روند مذاکرات را به تعویق میاندازد – که هم برای خودش وقتخری است، هم فرصتی طلایی برای جمهوری اسلامی جهت بهرهبرداری از موقعیت. در این میان، شاید واژه «همه را سر کار گذاشتن» بهترین توصیف این وضعیت باشد.
از سوی دیگر، نه خبری از جنگ است، نه حملهای از طرف اسرائیل که بیشتر جنبه نمایشی دارد. منافع ایجاب میکند که این مذاکرات همچنان در قالب یک نمایش صلحآمیز ادامه پیدا کند، تا همه طرفها، از آمریکا و اروپا گرفته تا کشورهای عربی که خود را وابسته به امریکا کرده اند،سهم خود را از این میدان دیپلماتیک بردارند.
و در این میان، ملت ایران… بله، همان مردمی که گویا قربانی اصلی این بازیهای قدرت شدهاند. مردمی که تصدق سر حاکمانی میشوند که جز بقا و منافع خود به چیز دیگری نمیاندیشند.
—-----
۲ ژوئن ۲۰۲۵
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد