logo





گرایش کمونیستی انترناسیونالیستی

انتخابات در کانادا:
تیشه به ریشه‌ی طبقه‌ی سرمایه‌دار

ترجمه‌ی احمد سیف

جمعه ۱۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶ ژوين ۲۰۲۵


۲۸ آوریل، انتخاباتی دیگر بدون این که تغییری برای طبقه کارگرایجاد کرده باشد. با هر انتخاباتی که برگزار می‌شود، سیاستمداران وعده‌های بزرگی به طبقه کارگر می‌دهند، اما در نهایت هیچ‌چیز تغییر نمی‌کند. این بار نیز، تعرفه‌ها، از دست رفتن شغل‌ها، و رکود اقتصادی تبدیل به ابزار سیاسی برای احزاب مختلف شده تا به یکدیگر حمله کنند. همه‌ی احزاب تلاش می‌کنند با وعده رفع بحران سرمایه‌داری، خود را نماینده طبقه کارگر جلوه دهند — انگار که تغییر رنگ‌های سیاسی می‌تواند بحران ساختاری سرمایه‌داری را حل کند. هرچند این احزاب نماینده ایدئولوژی‌های مختلفی هستند، در یک چیز مشترکند: هیچ‌کدام نماینده طبقه کارگر نیستند. طبقه کارگر اکنون زیر فشار بحران اقتصادی ناشی از تعرفه‌های ترامپ و دهه‌ها رکود اقتصادی، که با شیوع کووید-۱۹ تشدید شده، قرار دارد. در حالی که دستمزدهای واقعی به دلیل تورم کاهش یافته‌اند، اجاره و قیمت مسکن بالا رفته و کارگران بیش از پیش برای تأمین نیازهای اولیه به بانک‌های غذا وابسته شده‌اند. هیچ حزب سرمایه‌داری این مشکلات را حل نخواهد کرد، هیچ‌کدام نماینده طبقه کارگر نیستند، و پارلمان سرمایه‌داری نیز جایی برای مبارزه طبقه کارگر نیست!

کاهش مالیات‌ها

از حزب دموکرات نو (NDP) تا محافظه‌کاران، همه‌ی احزاب وعده کاهش مالیات برای گروه‌های مختلف درآمدی می‌دهند تا رأی طبقه کارگر را جذب کنند. محافظه‌کاران وعده کاهش مالیات برای سالمندان کم‌درآمد را می‌دهند، حزب دموکرات نو به طبقه متوسط همین وعده را می‌دهد، و لیبرال‌ها در حال عملی کردن کاهش مالیات کربن هستند. اما این کاهش‌ها نهایتاً به چند دلار اضافی در پایان سال محدود می‌شوند؛ پولی که هرگز نمی‌تواند خسارت ناشی از بیکاری و تورم را جبران کند. این وعده‌ها تنها توهمی از بهبود شرایط اقتصادی ایجاد می‌کنند، بدون آنکه افزایش واقعی در دستمزدها اتفاق بیفتد. معافیت‌های مالیاتی همچنین هزینه‌هایی در بر دارند، چرا که به دولت‌های آینده این امکان را می‌دهند که از رفاه اجتماعی بکاهند و بودجه خدمات اجتماعی را کاهش دهند تا بتوانند اندک سودی را حفظ کنند.

ایجاد شغل

تمام احزاب وعده می‌دهند که با اجرای پروژه‌های ساختمانی، با این یا آن سیاست پردازی شغل ایجاد خواهند کرد. اما در واقع هدف، حفظ رونق بازار املاک از طریق دخالت دولت در چرخه‌ی سرمایه‌گذاری است. هیچ حزبی به نظر نمی‌رسد که مخالف برداشتن محدودیت‌ها برای ساخت زیرساخت‌های جدید باشد؛ امری که معمولاً زمانی رخ می‌دهد که نرخ سود در حال کاهش است و رقابتی برای جذب سریع پروژه‌های جدید سرمایه‌گذاری و گسترش دوره‌های سفته‌بازی به‌وجود می‌آید.

حذف محدودیت‌های ساخت، شاید به ظاهر به ساخت سریع‌تر خانه کمک کند، اما هدف واقعی، حفاظت از سرمایه ملی است. این روند همچنین به توسعه بی‌رویه در شمال و بهره‌برداری بی‌رحمانه از منابع معدنی می‌انجامد، در حالی که محیط زیست تخریب می‌شود. برای باقی ماندن در رقابت در بازار جهانی و تسریع عملیات استخراج معدن، باید محدودیت‌ها برداشته شوند؛ کاری که هیچ حزبی از انجام آن ابایی ندارد. کارگران هیچ سودی از هیچ‌یک از این برنامه‌ها نمی‌برند، و همه آن‌ها برای کارگران کار بیشتر، شرایط بدتر زندگی و کاری، و اقلیمی رو به وخامت به همراه دارند..

ملی‌گرایی کانادایی

ملی‌گرایی در کانادا در ماه‌های اخیر، به‌ویژه به دلیل تعرفه‌های ترامپ، تقویت شده است. کارگران تشویق می‌شوند فقط کالای کانادایی بخرند و به «میهن‌پرستان کانادایی» رأی بدهند. سیاستمداران از این حس ملی‌گرایانه سوء‌استفاده می‌کنند تا رأی جمع کنند و رقبای خود را طرفدار ترامپ نشان دهند تا خود را «دوست واقعی مردم کانادا» معرفی کنند. اما ملی‌گرایی تلاش دارد تمام طبقات اجتماعی را در قالب «ملت» در هم بیامیزد. در نگاه ملی‌گرایان، دیگر سرمایه‌دار و کارگر وجود ندارد؛ همه «کانادایی» هستند! ملی‌گرایی با ایجاد توهم اتحاد بین طبقات، مبارزه طبقاتی را پنهان می‌کند و کارگران کشورهای سرمایه‌داری رقیب را دشمن جلوه می‌دهد. ما باید با هر شکلی از ملی‌گرایی مخالفت کنیم. ما باید به‌عنوان یک طبقه مبارزه کنیم، چرا که جایگاه واقعی ما همین است، نه ملیتمان.

علیه انتخاب‌گرایی! برای مبارزه طبقاتی!

طبقه کارگر در هیچ‌کدام از احزاب سرمایه‌داری دوستی ندارد. فرقی نمی‌کند چه حزبی در انتخابات فدرال پیش‌رو یا در هر انتخابات دیگری پیروز شود — نتیجه برای طبقه کارگر یکی است: استثمار، رنج، و مرگ. فرقی نمی‌کند که سیاست سرمایه‌داری با چهره چپ‌گرا ظاهر شود یا راست‌گرا، در نهایت تمام احزاب این پیام را تکرار می‌کنند: «بزرگ‌ترین خطر برای شما، دشمن خارجی است. ما سرمایه‌داران خیرخواه، نجات‌دهندگان شماییم.» کارگران باید درک کنند که قدرتشان از طریق پارلمان‌های سرمایه‌داری اعمال نمی‌شود، بلکه از طریق مبارزه مستقل طبقاتی‌شان ممکن است. برای این کار، طبقه کارگر باید حزب خودش را بسازد. حزبی که نه پارلمانی است و نه اصلاح‌طلب، بلکه به‌گفته دامن: «حزب انقلابی تقلیدگر احزاب بورژوایی نیست، بلکه ساختار خود را مطابق با شرایط عینی مبارزه انقلابی سازمان‌دهی می‌کند.»(۱)

هرچند ما هنوز حزب طبقاتی نیستیم، اما اکنون در حال گردآوری آگاه‌ترین کارگران برای ساختن آن حزب هستیم — حزبی که، به‌قول دامن، از شرکت در پارلمان و طرح مطالبات اصلاح‌طلبانه خودداری می‌کند و به‌جای آن، مبارزه طبقاتی را پیش می‌برد، درون طبقه فعالیت می‌کند، و کارگران را برای کسب قدرت و سرنگونی سرمایه‌داری آماده می‌سازد.

لینک این یادداشت به انگلیسی:
https://www.leftcom.org/en/articles/2025-04-22/elections-in-canada-axe-the-capitalist-class


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد