در اردوگاه الهول در سوریه، هزاران زن و کودکِ جنگجویان سابق داعش زندگی میکنند. بسیاری از آنها همچنان به مبارزه برای دولت اسلامی وفادار ماندهاند.
سربازان با لباس استتاری و جلیقههای ضدگلوله زیر آفتاب سوزان ایستادهاند، رو به سیمهای خارداری که اردوگاه پناهجویان الهول را محصور کردهاند. کلاهخودهای سیاه و نقاب بر چهره دارند، و در دستانشان سپر و باتوم. در برابر آنها زنانی نشستهاند، در عبای سیاه پیچیده، مانند اشباحی بیچهره – دهها نفرند. برخی صندلیهای پلاستیکی کوچک و چترهایی با خود آوردهاند که آنها را از آفتاب محافظت میکند، اما نه از گرما. کودکانی نیز در میانشان دیده میشوند. در پشت سرشان، آن سوی سیم خاردار، دشتی خشک و بیآبوعلف از شن، سنگریزه و علفهای بیرمق بیابانی گسترده شده است.
نزدیک به سه ساعت است که آنها آنجا نشستهاند، میان گرد و غبار و سنگها. و دقیقاً همین مدتزمان است که نیروهای نظامی با تجهیزات کامل در برابرشان ایستادهاند، نگاه دوخته به جمع خاموش زنان. در این میان، کمتر از صد متر آنطرفتر، «آمانوس کوبانی» و تیمش مشغول بازرسی چادرهای زنان در بخش «ضمیمه» هستند.
«ضمیمه» برای کردهایی که اداره اردوگاه الهول را به عهده دارند، به واژهای هراسانگیز تبدیل شده است. در این بخش زنها و کودکان کمسنوسالِ جنگجویان سابق خارجی داعش زندگی میکنند. «جنگجویان خارجی» کسانی هستند که در جریان جنگ داخلی سوریه از پاکستان، ازبکستان، و حتی از انگلستان و آلمان به شمال سوریه آمدند تا رؤیای خلافت خود را محقق کنند – حتی اگر به زور اسلحه. آنها ایدئولوژیکترین، آموزشدیدهترین، و در نتیجه خطرناکترین نیروها بودند.
ضمیمه به واژهای هراسانگیز تبدیل شده است
کوبانی کلاهخود، نقاب (بالاکلاوا) و جلیقه ضدگلولهای بر تن دارد که روی یونیفرم سیاهرنگش نقش دو شمشیر متقاطع، نماد نیروهای نخبه ضدتروریسم کردها موسوم به YAT، دیده میشود. در دستهایش یک مسلسل نسبتاً فرسوده دارد؛ یک دست روی دستهای که با بانداژ پیچیده شده، و انگشت اشارهاش کنار ماشه قرار گرفته است.
در کنارش زنی ایستاده با نقاب بر چهره و موهای بلندی که از زیر کلاهخود پیشرفتهاش بیرون زدهاند. دستانش را روی جلیقه ضدگلولهاش گذاشته، از آن جلیقه چندین میکروفن و ابزار الکترونیکی بیرون زدهاند. با آهی میگوید آنقدر خسته است که نمیتواند به پرسشها پاسخ دهد، و سپس به چادری بازمیگردد که همکارانش در آن مشغول بازرسی کیفها و جعبهها هستند.
سربازی با چاقویی به طول حدود بیست سانتیمتر کیسه پلاستیکی بزرگ و سیاهرنگی را باز میکند، و سرباز دیگری فرشهایی را که بیرون آویزان شدهاند بررسی میکند. تروریستهای داعش بهخاطر پنهان کردن مواد منفجره در وسایل روزمره بدنام بودند: در فرشها، تشکها، کفشها، کلیدهای برق. سرباز دیگری مخزن آبی را که کنار چادر قرار دارد باز میکند، صورتش را روی دهانه آن خم میکند، به درون مخزن نگاهی میاندازد، و سپس درِ پلاستیکی سیاه آن را دوباره میبندد.
آنها در درجه اول به دنبال یافتن اسلحه هستند. «امروز صبح هنوز چیزی پیدا نکردهایم»، کوبانی با صدایی گرفته میگوید. اما جستوجو ادامه دارد. دو روز است که عملیات امنیتی – یا میتوان گفت یورش – در اردوگاه پناهجویان الهول در جریان است. این عملیات را نیروهای YAT انجام میدهند؛ گفته میشود این واحدهای ویژه سالها پیش توسط سازمان سیا برای مبارزه با گروه تروریستی «دولت اسلامی» (داعش) آموزش دیده و مجهز شدهاند – گرچه ایالات متحده هرگز این را رسماً تأیید نکرده است. این نیروهای ویژه مطلع شدهاند که هواداران داعش در بخش ضمیمه اسلحه پنهان کردهاند.
زنان و دختران با حجاب در اردوگاه: برخی خانوادهها خود را برای بازگشت به شهرهای زادگاهشان آماده میکنند. عکس: اورهان قرمان / رویترز
الهول شبیه یک اردوگاه فقیرانه است
روزنامه تاتس اجازه یافته که بهطور اختصاصی در این یورش حضور داشته باشد – رسانههای خارجی معمولاً اجازه شرکت در چنین عملیاتهایی را ندارند. در اغلب موارد فقط اجازه داده میشود از پشت سیمهای خاردار، از بیرون محوطه، اردوگاه را مشاهده کنند؛ چیزی شبیه بازدید از باغوحش انسانی. ساکنان داخل منطقه بسیار خطرناک تلقی میشوند. یکی از سربازان هشدار میدهد که کودکان ممکن است به سمت غریبهها سنگ پرتاب کنند. حتی برای خبرنگار تاتس نیز گفتوگو با زنان ساکت اردوگاه ممنوع است.
چادرهایی که در کنار هم فشرده شدهاند و چشمانداز بیابان را مانند یک اردوگاه بسیار فقیرانه قطع میکنند، سفید و نخودیرنگاند، با ورقهای پلاستیکی که با طناب و میخ بهطور موقتی به زمین محکم شدهاند. کنار چادری که در حال بازرسی است و خانوادهای در آن زندگی میکند، یک آشپزخانه کوچک ساخته شده – اتاقکی تک از آجر. بیرون، یک خودروی زرهی بژ منتظر نیروهای نظامی است؛ دو سرباز با لباس استتاری و ماسک جراحی روی دهان، بیخیال به آن تکیه دادهاند. آنها هنوز روزهای زیادی را در اردوگاه خواهند ماند تا سلولهای خفته داعش را جستوجو کنند.
مقامات کرد میگویند که ایدئولوژی خلافتی که مُرده اعلام شده، در بخش ضمیمه همچنان زنده است. مادران این ایدئولوژی را به فرزندان خود منتقل میکنند، در پناهگاههایشان وسط بیابان شمال شرق سوریه – به گفته سخنگوی نیروهای YPG، سیامند علی. کسانی که از این ایدئولوژی فاصله بگیرند یا با گذشت زمان میانهرو شوند، هدف حمله تندروها قرار میگیرند – به گفته کارکنان سازمانهای غیردولتی که نمیخواهند نامشان فاش شود. آنها میگویند برای تنبیه کسانی که از خط ایدئولوژیک منحرف شدهاند، حتی چادرهایی را آتش زدهاند.
زنی جوان که در الهول برای یک سازمان غیردولتی کار میکند، میگوید «وقتی میخواهم به ضمیمه بروم، این شلوار جین تنگ را نمیپوشم»، و تصاویری از خود در اردوگاه نشان میدهد؛ در عبای سیاهی بلند، در میان زنانی که کاملاً پوشیدهاند. این زن و چند همکارش در یک کافه در شهر حسکه – در ۴۰ کیلومتری اردوگاه – نشستهاند، آبمیوه مینوشند و قلیان با طعم نعنا و سیب میکشند. همه روسریهای رنگی به سر دارند. یکی از آنها با صدای بلند، برای غلبه بر موسیقی عربی در فضا، میگوید: «ما هم مسلمانیم، اما آن زنها ما را کافر مینامند». او ادامه میدهد: «آنها منتظر بازگشت خلافتاند».
بین ۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰ زن و کودک در بخش ضمیمه زندگی میکنند. آنها از ازبکستان، انگلستان، پاکستان آمدهاند. بیش از ۴۰ ملیت در اینجا حضور دارند – از جمله سه خانواده از آلمان، در مجموع نه نفر. در این بیابان، زنان همچنان در انزوای خود زندگی میکنند – درست مانند روزهای پایانی «خلافت» داعش. آب و غذا را سازمانهای غیردولتی برایشان فراهم میکنند. در مواقع اضطراری پزشکی، اگر مجوز داده شود، با اسکورت به درمانگاهها منتقل میشوند.
در اردوگاه همه چیز کم است، جز خشونت
هیچ برنامهای برای ترک افراطگرایی وجود ندارد. کمکهای روانشناختی به ندرت پذیرفته میشوند؛ به دلیل ترس از بدنام شدن در میان دیگر ساکنان اردوگاه، یا به خاطر بیاعتمادی به هر چیزی که رنگ و بوی «غربی» داشته باشد. دورههای آموزشی مثل آرایشگری یا خیاطی که توسط سازمانهای غیردولتی ارائه میشوند، باید با مقررات سخت امنیتی مطابقت داشته باشند. به گفته کارکنان این سازمانها، مثلاً قیچیهای تیز به دلایل امنیتی ضبط میشوند. مراکز اجتماعی انگشتشمارند و مدارس نیز به همان اندازه کماند. کارکنان NGOها میگویند آموزش کودکان در الهول «تقریباً صفر» است. این کودکان در بیابانی خشک و بیروح بزرگ میشوند ـ اما همین بیابان بستری حاصلخیز برای اندیشههای افراطی است.
به محض اینکه پسران به سن سیزده سالگی میرسند، سربازان کرد آنها را از مادرانشان جدا کرده و به مراکز موسوم به «تربیتی» یا گاه به زندانهایی خارج از اردوگاه منتقل میکنند؛ با هدف جلوگیری از تداوم رادیکالیزه شدن و تشکیل خانوادههایی جدید که در آنها ایدئولوژی داعش زنده میماند. اما «جیهان حنان»، مدیر اردوگاه الهول، این ادعا را رد میکند. میگوید: «برخی رسانهها ما را متهم کردند که بچهها را از مادرانشان جدا میکنیم»،.
حنان از «اقدامات تربیتی و بازپروری» سخن میگوید، اما از پاسخ صریح به پرسش درباره صحت گزارشهای رسانهای طفره میرود. و حالا، به گفته او، ظرفیت لازم برای این اقدامات نیز دیگر وجود ندارد. این کودکان معمولاً بدون پدر بزرگ میشوند ـ پدرهایی که یا کشته شدهاند یا در زنداناند. نوجوانها به مردانی تبدیل میشوند در زندانی باز، که در بیشتر موارد حق خروج از آن را ندارند. بعضیها تنها همین مکانِ اندوهبار را از جهان دیدهاند، و بعضی دیگر پیش از آن، جنگ و مرگ را هم تجربه کردهاند.
در این اردوگاه بیابانی، همهچیز کم است، جز خشونت. امدادگران میگویند نیروهای امنیتی با زنان حاضر در بخش ضمیمه بهشدت برخورد میکنند، چون آنها اغلب آنها را به مرگ تهدید میکنند. سربازان اکنون باید از خویشاوندان مردانی مراقبت کنند که دوستان و بستگان خودشان را شکنجه، و تجاوز کرده و یا کشتهاند. کارکنان NGOها از موارد متعدد خشونت جنسی علیه زنان و دختران در اردوگاه گزارش دادهاند. وضعیت بهداشتی نیز بسیار نامطلوب است: بارها شیوع بیماری وبا گزارش شده است.
مدیر اردوگاه، جیهان حنان، زنی در دهه چهارم زندگیاش با موهای بلند مشکی و گرمکن بژرنگ، با طمانینه و سنجیده درباره داعش و کمبود منابع اردوگاه صحبت میکند.
اوضاع متشنج است. در هفتههای پیش از یورش امنیتی، سازمان ناظر حقوق بشر سوریه بارها از حملات هواداران داعش به سربازان، ایستهای بازرسی و غیرنظامیان خبر داده بود.
سخنگوی نیروهای YPG، سیامند علی، میگوید داعش اکنون ده برابر قویتر از دسامبر گذشته شده است. خلأ امنیتی در شمال سوریه ـ که پس از خروج نیروهای روسی و ایرانی به دنبال سقوط اسد ایجاد شده ـ را نیروهای کرد نتوانستهاند کاملاً پر کنند، چرا که تا آن زمان درگیر نبرد با ترکیه و متحدانش در سوریه بودند. سلاحهایی که نیروهای اسد بهجا گذاشتهاند، به دست داعش افتادهاند. علی میگوید فقط در همین هفته سه حمله رخ داده است. «الهول، و همچنین سایر اردوگاهها، یکی از دلایلی هستند که داعش هنوز زنده است.» منظور او از «داعش» همان گروه تروریستی است، و از واژه «داعش» بهعنوان تحقیر استفاده میکند.
رئیس اردوگاه، جیهان حنان، معتقد است که همه افراد حاضر در اردوگاه العول باید به کشورهای خود بازگردانده شوند. عکس: سرنا بیلانچری
کل اردوگاه الهول یک زندان است
در گزارشی از سوی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) در سال ۲۰۲۲ آمده بود که زنان حاضر در اردوگاه در آن زمان نوعی «پلیس اخلاقی» تشکیل داده بودند، مشابه آنچه در دوران خلافت داعش وجود داشت. گفته میشود آنها نه تنها چادرها را آتش زدهاند، بلکه کسانی را که با آنها مخالفت میکردند، شکنجه داده و به قتل رساندهاند. بارها رسانهها گزارش دادهاند که مطالب تبلیغاتی داعش در شبکههای اجتماعی از سوی ساکنان بخش ضمیمه منتشر شدهاند.
یکی از کارکنان NGO در اینباره میگوید: «به نظر من، باید همه آنها را به کشورهایشان بازگرداند. اما این کار دشوار است، چون هر کسی که اینجا زندگی میکند، پیشزمینه و طرز فکر متفاوتی دارد.» او ادامه میدهد: «برخی نمیخواهند بازگردند، چون در کشورشان تحت تعقیباند، برخی دیگر هنوز به ایدئولوژی داعش وفادارند و میخواهند همینجا بمانند.» یکی از زنان پاکستانی ساکن در بخش ضمیمه به او گفته که حاضر نیست اردوگاه را ترک کند، چون در کشورش اجازه ندارد مثل اینجا با روبند مشکی صورتش را بپوشاند. وقتی از او پرسیدهاند در آینده چه برنامهای دارد، پاسخ داده که نقشهای در سر دارد ـ اما نمیخواهد آن را فاش کند.
در مجموع حدود ۱۶ هزار سوری، ۱۳ هزار عراقی و ۶ هزار شهروند دیگر کشورها در اردوگاه الهول ساکناند. جمعاً ۳۵ هزار نفر، عمدتاً زن و کودک. آنها پس از سقوط آخرین سنگر خلافت داعش، یعنی شهر مرزی کوچک «باغوز» در شرق سوریه، به اینجا آمدند. این واقعه در سال ۲۰۱۹ روی داد، زمانی که نیروهای سوریه دموکراتیک (SDF) با پشتیبانی حملات هوایی ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا، پس از نبردی طاقتفرسا توانستند آخرین پایگاه داعش را بازپس بگیرند. خانوادههایی که در ماههای منتهی به سقوط باغوز گریختند، بهاحتمال زیاد از بستگان جنگجویان داعش بودند. این که دقیقاً چند نفر از آنها رابطهای مستقیم با این سازمان تروریستی داشتهاند، مشخص نیست.
نیروی کافی وجود دارد، اما حمایت کافی نه
بیش از هزار نیروی پلیس و تقریباً هزار غیرنظامی در اردوگاه الهول مشغول به کارند. نیرو به اندازه کافی هست، اما پشتیبانی نه، به گفته جیهان حنان. این موضوع پنهان نیست که تصمیم دولت ترامپ برای کاهش کمکهای خارجی تأثیر منفی بر وضعیت الهول گذاشته است. این کاهش کمکها مستقیماً بر اداره اردوگاه تأثیری نداشته، اما سازمانهای غیردولتی فعال در آن را متأثر کرده است. یکی از امدادگران که نمیخواهد نامش فاش شود، میگوید به همین دلیل در پایان ژانویه کارش را از دست داده است. انجمنی که او در آن فعال بود، وظیفه بازپذیری و بازگشت اجتماعی زنان سابق اردوگاه را بر عهده داشته است. در سطح جهانی نیز بودجه پروژههای امدادی رو به کاهش است: شورای پناهندگان نروژ به دلیل کمبود منابع، یکی از مراکز آموزشی خود در الهول را تعطیل خواهد کرد.
حنان به نظر خسته میرسد، از اینکه مدام باید با رسانهها درباره همان مشکلات همیشگی صحبت کند، انگار دارد با آسیابهای بادی میجنگد. او قهوه تلخ تعارف میکند، شکلاتهایی در لفافهای براق کنار زیرسیگاریهای کریستالی روی میز چیده شدهاند. میگوید داعش بارها سعی کرده خانوادههایی را از اردوگاه فراری دهد. و گاه هم موفق شده. اینکه آن زنان و کودکان سپس به کجا رفتهاند ـ نامعلوم است.
اردوگاهی با چادرهای سفیدرنگ که آنقدر به هم فشردهاند که گویی دریایی یکدست از نایلوناند، در میان دشتی وسیع از خاک و سنگریزه. نزدیکترین روستا، الهول، یک اجتماع روستایی است. مردان، زنان و حتی کودکان کنار جاده زمین نرمشده را بیل میزنند یا گلههای خود را به چرا میبرند. خانهها بیشتر مکعبهایی آجریاند یا از گل ساخته شدهاند، به رنگ خاک، همرنگ با زمینی که بر آن ایستادهاند. تا شهر بعدی، حسکه، هشت ایست بازرسی و ۴۰ کیلومتر فاصله است.
اردوگاه پناهجویی الهول در دهه ۹۰ میلادی شکل گرفت. ابتدا پناهجویان عراقی در آن ساکن شدند، سپس در جریان جنگ داخلی سوریه، سوریها، عراقیها و دیگر خارجیها در آن جای گرفتند. اینکه این افراد از چه کسانی گریختهاند، یکی از پرسشهای اساسی است؛ پرسشی که پاسخدادن به آن برای ناظران خارجی دشوار است. از دست جنایتکاران داعش گریختند؟ یا از گلولههای ائتلاف کردها؟ از بمبهای اسد؟ یا بمبارانهای آمریکایی؟
این ابهام بازگشت پناهجویان به کشورهایشان را دشوار کرده است ـ چرا که هیچکس نمیداند ساکنان اردوگاه الهول تا چه اندازه خطرناکاند. پشت آن زنانی که ساکت و سیاهپوش زیر آفتاب نشستهاند، چه چیزی پنهان شده است؟
بسیاری از کشورها، از جمله آلمان، در بازگرداندن شهروندانشان تردید دارند. طبق اعلام وزارت کشور آلمان، تا سال ۲۰۱۹، حدود ۱۱۵۰ اسلامگرا از این کشور بهسوی خلافت رفتهاند و در جهاد شرکت کردهاند، از جمله شماری از زنان. وظیفه آنان عمدتاً زایش نسل جدید و دلگرمنگهداشتن جنگجویان بوده، اما برخی از این زنان در کشتارها و شکنجهها نیز نقش فعال داشتهاند. نمونه مشهور، پرونده «جنیفر و.»، زن ۲۷ سالهای از شهر لونه است که یک دختر ایزدی پنجساله را در حیاط خانهاش در فلوجه عراق، از تشنگی کشت.
از این ۱۱۵۰ نفر، تقریباً ۳۰۰ نفر در خارج از کشور کشته شدهاند، ۴۶۰ نفر بازگشتهاند و حدود ۴۰۰ نفر همچنان در سوریه، عراق یا ترکیه بهسر میبرند. به گفته وزارت کشور آلمان، نزدیک به ۷۵۰ نفر از این افراد به احتمال زیاد در درگیریهای مسلحانه شرکت داشتهاند. وزارت امور خارجه آلمان میگوید که بازگرداندن مردان زندانیشده در شمالشرق سوریه در دستور کار نیست.
در مورد زنان و کودکان، این بازگشت فقط بهصورت داوطلبانه و پس از بررسی مورد به مورد امکانپذیر است. با این حال، هزاران نفر از ساکنان اردوگاه الهول تاکنون به کشورهای خود یا به شهرهای زادگاهشان در سوریه بازگردانده شدهاند. تنها سه روز پیش از بازدید ما در اواسط آوریل، ۸۵۰ نفر اردوگاه را بهسوی عراق ترک کردند. همه این افراد بازگشت داوطلبانه داشتند؛ کسانی که از زندگی در اردوگاه به ستوه آمده بودند.
در پاسخ به این پرسش که آیا نمیترسد میان بازگشتکنندگان، تروریستهایی با آمادگی رزمی پنهان باشند، سخنگوی یگانهای مدافع خلق (YPG)، سیامند علی، میگوید: «اما ما در را همینطور باز نمیکنیم که بیرون بروند. با دولت عراق توافق داریم. و سوریهایی را که میخواهند به شهرهایشان بازگردند، بررسی میکنیم.» علی، مردی لاغراندام و خندان با لباس استتار نظامی و موهای خاکستری، در آن روز آوریل، جلوی میکروفونهای خاموش خبرنگاران در اردوگاه ایستاده بود. بعدتر نتایج عملیات تفتیش روزانه را اعلام کرد.
در ماه مارس، فرمانده نیروهای دمکراتیک سوریه (SDF)، مظلوم عبدی، و رئیسجمهور سوریه، احمد شَرا، توافقی را امضا کردند که طبق آن، نیروهای SDF باید در ارتش سوریه ادغام شده و همه نهادهای شمالشرق کشور به کنترل دولت مرکزی در دمشق درآیند. اینکه این توافق چگونه در عمل اجرا خواهد شد، هنوز روشن نیست. در عین حال، بنا بر گزارش رسانهها، ایالات متحده قصد دارد بیش از ۱۰۰۰ سرباز خود را از سوریه خارج کند، چیزی که کارشناسان ضدتروریسم را نگران کرده است.
نگرانی شدید در میان کردها
از منابع آگاه شنیده میشود که در میان کردها، نگرانی جدی دربارۀ واگذاری احتمالی اردوگاه الهول به ارتش سوریه وجود دارد. پیشینه جهادی احمد الشرا و نیز گرایشهای افراطی برخی از نیروهای او و متحدانش، موجب هراس کردها شده است. بیم آن میرود که جنگجویان پیشین داعش آزاد شوند. خود شرا چندینبار از گذشته رادیکال خود اعلام برائت کرده است.
درحالیکه عملیات تفتیش در بخش ضمیمه (Annex) ادامه دارد، زندگی در بازار مرکزی اردوگاه جریان دارد. در کوچهپسکوچههای خاکی میان چادرها، زنان سیاهپوش، با صورتهای کاملاً پوشیده جز چشمها، در کنار کودکان و مردان در رفتوآمدند. برخی تخممرغ یا سبزی در دست دارند، مگسها مدام روی لباسهای خیس از عرق مینشینند. بویی گندیده در هوا پیچیده. مغازهای لباسهای بلند رنگارنگ میفروشد، ولی کسی خریدار نیست.
هیچکس نمیخواهد ربطی به داعش داشته باشد. زنی با روبند سیاه و دستان چروکخورده با عصبانیت فریاد میزند: «هیچکس به حرفهای ما گوش نمیدهد!» پسرش که تنها نانآور خانواده است، در جریان عملیات بازداشت شده. او سوگند میخورد که پسرش بیگناه است. اما درستی این ادعا مشکوک است. خودش میگوید سال ۲۰۱۸ از باغوز، آخرین پناهگاه داعش، به الهول آمده است.
برخی مردها شکایت میکنند که عدهای از شلوغی عملیات سوءاستفاده کرده و وسایل از چادرها دزدیدهاند. زن دیگری به نام «میان» که روبند دارد و دستکشهایش پارهاند، میگوید دخترش عراقی است اما با یک سوری ازدواج کرده. دخترش چون خارجی است، اجازه خروج از اردوگاه را ندارد و بچههایش هم چون فقط تابعیت سوری دارند، نمیتوانند به عراق برگردند. مردی ۳۱ ساله با تیشرت آدیداس و لبخندی پهن، که در اتاقکی باریک لوازم جانبی موبایل میفروشد و خود را «ابو یوسف» مینامد، میگوید که با کاروان داوطلب بعدی به عراق بازمیگردد؛ چرا که برای پنج فرزندش در اینجا آیندهای نمیبیند: نه مدرسه خوبی هست، نه شغلی مناسب.
در همین حال، زنان و کودکان در بخش ضمیمه همچنان زیر آفتاب نشستهاند. بعدازظهر، سیامند علی در برابر خبرنگاران اعلام میکند که نیروهای SDF شانزده مرد عضو داعش را بازداشت و سه قبضه کلاشینکف، دو تپانچه و تعدادی فشنگ را ضبط کردهاند. عملیات بازرسی قرار است چند روز دیگر هم ادامه یابد.
چند هفته پس از این بازدید، نیروهای SDF با دولت سوریه توافقی امضا کردند. هدف، تسهیل بازگشت داوطلبانۀ شهروندان سوری به مناطقشان است. اما شهروندان خارجی همچنان در اردوگاه، در دل بیابان، زیر آفتاب سوزان، محبوساند.
به نقل از روزنامه تاتس آنلاین Taz