logo





روحانیت نهادی است مسیحی

شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۴ مه ۲۰۲۵

محمد حسین صدیق یزدچی

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، مدرس حوزه‌ی قم و منتقد درون‌حوزوی نظام، تأملی مهم دارد بر یکی از پرچالش‌ترین مفاهیم در الهیات اسلامی. او با نقد مفهوم "روحانیت" و "قدوسیت" در سنت شیعی، به این نتیجه می‌رسد که: «روحانیت نهادی است مسیحی و در ساختار سلسله‌مراتبی کلیسایی معنا می‌یابد، نه در اسلام.»

توضیحی درباره ی حرفهای این ملّا : عبدالرحیم سلیمانی اردستانی. بنابر اطلاعاتی که ویکی پدیا می‌دهد این آقا سلیمانی اردستانی مدرّس فقه و الهیات اسلامی در حوزه ی علمیّه ی قم است. بنظر میرسد که منتقد رژیم باشد و شاید مطرود. اما او چه می گوید یا گفته که برای من چشمگیر بود و هست که حرفهایش را باز نشر کردم و در باره ی حرفهایش می نویسم؟

او به دو مسئله ی بسیار مهّم و کلیدی اشاره می کند. چیزی که در کژ بینی و کژفهمی الهیّات اسلامی، مشخصا در سنت الهیات شیعی اثنی عشری ( شیعه ی دوازده امامی) بینهایت مهّم است. و آن امری یا پدیده ی " روحانیّت" معادل " قدوسیّت" است. یعنی اینکه : اساسا قدوسیّت یا همان روحانیّت sacré و بنابر آموزه های قرآن و نه حدیث، فقط برای الله تحقّق دارد، آنهم در قرآن و بسیار مجمل. یعنی در تمام متن قرآن هیچ آیه ای یا اشاره ای نیست که به نوعی محمد رسول الله را مشمول روحانیّت یا قدوسیّت کند. جالب آنجاست که نه تنها چنین چیزی یعنی وجهی یا بهره ای از قدوسیّت یا همان روحانیّت درباره ی محمد پیامبر نیست، بلکه محمد را مثل همه ی مردم خطا کار می داند.

قرآن صریحا می گوید : ( ...... و استغفر لذنبک و للمومنین و للمومنات..... سوره ی محمد ۱۸) یعنی برای خطاها یا گناه خود و گناه های مردان و زنان مومن " مسلمان" از الله طلب بخشش،کن!! این آیه به تنهایی اساس تئوری قلابّی یا جعلی " عصمت" و اعتقاد به " عصمت" یعنی ذات ربوبی و قدسی پیامبر و اولاداش،یعنی " چهارده معصوم" را متلاشی و نادرست بودن آنرا می نماید. بعلاوه آنکه اساسا در تمام متن قرآن و حتی حدیث معتبر نقل شده از محمد مطلقا اشاره ای به مفهومی بنام " عصمت" یعنی قدوسیّت یا بهره ای از قدوسیّت در محمد پیامبر یا فرزند یا فرزندان او نشده. چه برسد به دیگر مؤمنان.

مطلب بعدی آنکه " عصمت" یا معصوم بودن یا همان قدوسیّت محمد و دخترش فاطمه و دوازده امام ( علی و یازده امام) و موسوم به " چهارده معصوم"، بی تردید از جعلیّات شیعه است. با قاطعیّت می توان گفت که: قدوسیّت یا روحانیّت نسبت به شخص محمّد و در حرفهای قرآن اصلی ترین سند اعتقادات اسلامی مطلقا وجود ندارد.

مطلب بعدی اینکه : ما در الهیات اسلام شیعی و همزادش عرفان/ تصوّف اسلامی به ویژه گرایش شیعی تصوّف، روحانیّت یا قدوسیّت بطور بی نهایت گسترده و نزدیک به دوازده قرن بوجود آمده و پرورانده شده. اینکه مفهوم قدوسیّت پیامبر و علی بعنوان دو رکن شخصیّت های مقدّس در اسلام باطن گرا و تشیع و در مفهوم " ولایت" با بارهای هستی شناسانه در الهیات اسلام شریعت بنیاد و نیز باطنگرا/ عرفانی پرورانده شده. در واقع سقوط تاریخی ما و عامل کلیدی توقف فرهنگی ما و بسته بودن فرهنگ عمومی، در همین روحانیت یا قدوسیّت جعلی شیعی و عرفانی ست. [ یعنی مفهوم قدوسیّت برای محمد و علی، هیچ مبدئیتّی در قرآن و اعتقادات عصر محمد یعنی بیست و سه سال عصر وحی ندارد.]

من بخشی از چگونگی پدیده ی قدوسیّت در اعتقادات شیعی ایرانی را در آموزه های کتبی یا نوشتاری و شفاهی ام مثل درسهای ایران مدرنیته گشوده ام. اما هنوز در عرصه ی فکری ایران اهل فکر به چند و چون و بایستی پژوهش در الهیات اسلامی و شیعی و عرفانی پرداخته نشده است. ضرورت این پرداختن ها تا آنجاست که ما بدون پژوهش‌های وسیع و روشمند تحقیقی در بررسی و واکاوی ساختارهای سنت فکری مان یعنی اسلام و تشیع و تصوّف، نمی توانیم دریچه های عالم فکری و فرهنگی واقعگرا و عقل بنیاد یا راسیونل را به روی ایرانیان و نسلها باز کنیم. لذا انگیزه ی من در انتشار مثلا همین ویدئوی حرفهای این ملا سلیمانی اردستانی اینجاست. اما مطلب مهم دیگر آنکه این آقای سلیمانی اردستانی نخستین ملای ایرانی ست که درک کرده که مفهوم روحانیّت مختصّ مسیحیّت است. اما چگونه؟ تفصیل آنرا به بررسی دیگر می گذارم. اتفاقا این ملّا آقای اردستانی چیزی می گوید که بسیار مهّم است و آن کلید گشایش سیاسی و فرهنگی ماست. آن، چگونگی پیدایش سکولاریسم در فرهنگ مسیحی اروپایی ست. که من در آموزه هایم بویژه در ایران مدرنیته در گنجایش آن برنامه ها بدان پرداخته ام و باز می پردازم. و دوم آنکه اصلا "روحانیّت" در سلسله مراتب کلیسا تحقق دارد که همان clergé یا ecclésiastique می باشند. یعنی سلسله مراتب کلیسا از ساده ترین روحانی که مراسم ساده ی دعای کلیسایی را برای مؤمنان اجراء می کند تا عالی‌ترین مرتبه که " پاپ" است. یعنی مجموعه ی واسطه گان میان مؤمنان، مسیحیان ساده یا لائیکها با مبداء فیض که خداوند، عیسی مسیح " پسر" است. حال چنین رابطه ای در اسلام نه وجود دارد و نه شناخته شده است. در اسلام و بنابر آموزه های قرآن مطلقا قدوسیّت یا ربوبیت یا روحانیتی برای هیچ کس نیست. در قرآن حتی الله واجد آن ربوبیتی که ( پدر و پسر) در مسیحیّت داراست، ندارد.

نکته پایانی اینکه این ملا اردستانی تنها ملایی شیعی و ایرانی ست که به این پدیده ای کلیدی و مهمترین ابهام در شناخت اسلام پی برده.
24 می ۲۰۲۵


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد