logo





از پ ک ک تا ک ج ک و آپوئیسم

(مدخلی بر شناخت آپوئیسم)- قسمت اول

پنجشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲ مه ۲۰۲۵

بایز افروزی

اعلام خود انحلالی حزب کارگران کردستان (پ ک ک) با استقبال شماری از دولت های اروپایی و آمریکا، کشورهای عربی و نهادهای بین المللی، از جمله دبیرکل سازمان ملل متحد مواجه شده است.
جمهوری اسلامی ایران هم از آن استقبال کرده و تعدادی از احزاب و شخصیت های کرد نیز با انگیزه های متفاوت، از انحلال پ ک ک ابراز رضایت نموده اند.

در این میان شماری از افراد، جریانات و رسانه های جمعی این رویداد را بهانه و دستمایه ی تهاجم به نظریه ی ' مبارزه ی مسلحانه' قرار داده اند و با توسل به دروغ، تحریف و شبهه افکنی علاوه بر هم طراز دانستن مبارزه مسلحانه با 'مقاومت مسلحانه' سعی کرده و می کنند هر دو نظریه را مردود، به بن بست رسیده و مغایر با دموکراسی خواهی قلمداد کنند!

واضح است که این شارلاتانیزم سیاسی- رسانه ای در درجه اول به هدف بی اعتبار کردن مقاومت مسلحانه ی ملت هایی صورت می گیرد که مورد تهاجم امپریالیستی قرار گرفته و کشورهایشان اشغال شده است و در درجه ی دوم به منظور بی اعتبار کردن و تخطئه ی تئوری مبارزه مسلحانه صورت می گیرند.

آنها عمدا یا بر اثر نادانی و کژفهمی فراموش می کنند که در بسیاری از کشورها و مناطق جهان چنان رژیم های دیکتاتوری و خفقانی حاکم بوده و هست که امکان هرگونه مبارزه و مقاومت مسالمت آمیز سیاسی را از جامعه سلب کرده و هیچ گزینه ای جز مبارزه یا مقاومت مسلحانه در دیدرس مردم قرار نداشته است و به ناچار آن را اتخاذ کرده اند.

مقاومت و مبارزه ی مسلحانه ی تحمیل شده به ملت کرد، در هر چهار کشور ترکیه، ایران، عراق و سوریه را بایستی از این منظر دید و تحلیل و بررسی کرد.

بنابراین برای بسیاری از ملت ها مبارزه یا مقاومت مسلحانه گزینه ای نیست در میان چند گزینه، بلکه تنها گزینه ی ممکن است.

همچنین بی مناسبت نخواهد بود اگر یادآوری کنم مبارزه ی مسلحانه همواره و در همه ی کشورها به عنوان یکی از اشکال مبارزه، تحت شرایط ویژه ای می تواند نه تنها لازم بلکه ضروری باشد.

بنابر این نخست بایستی بین دو مسئله و موضوع 'مبارزه مسلحانه و مقاومت مسلحانه' تفاوت قائل شد. دوم اینکه نظریه ی مبارزه ی مسلحانه را نمی توان در هر شرایط و موقعیتی مردود شمرد و به طور کامل آن را نفی کرد.

من در نوشتار پیشین خود با عنوان 'پ ک ک منحل شد، مبارزه ادامه دارد' در باره ی ناچار شدن حزب کارگران کردستان به اتخاذ مبارزه ی مسلحانه توضیحاتی داده ام و در این نوشتار لزومی به تکرار آن نمی بینم.

همانگونه‌ که می دانیم حزب کارگران کردستان به همت و حول محور شخصیت و اندیشه های عبدالله اوجالان تشکیل گردیده و تا کنون نیز خود را پیرو اندیشه ها و نظریات او معرفی می کند و به طور جدی در مسیر پیشبرد و اجرای آنها گام بر می دارد.

اما پ ک ک تنها حزب و تشکیلاتی نیست که خود را پیرو اوجالان می داند، بلکه در حال حاضر چندین حزب سیاسی و ده ها نهاد مدنی و اجتماعی در مناطق کردنشین ترکیه، ایران، سوریه و عراق از دیدگاه های او پیروی می کنند و خود را 'آپوچی' معرفی می کنند.

بنابراین می توان آپوچی گری یا 'آپوئیسم' را یک جریان سیاسی، اجتماعی و فکری گسترده و فراگیر به شمار آورد که صدها هزار نفر را در همه ی مناطق کردنشین و اروپا (جمعیت کردهای مهاجر) به خود جلب و جذب نموده است.

آپو اسم مستعار عبدالله اوجالان است که بسیار پیش از تشکیل پ ک ک، همفکرانش (در محفل چپگرای کوچکی که داشتند) او را با آن نام می شناختند و تاکنون نیز مورد استفاده ی پیروانش قرار می گیرد.
بنابر این 'آپوئیسم' جریانی است که پایه گذار و رهبر آن عبدالله اوجالان است.

البته بسیاری از پیروان این جریان به جای آپوئیسم و آپوئیست خود را 'آپوچی' می نامند که به همان معنی است.

رهبران اصلی آپوئیسم که عمدتا همان کادرها و بنیانگذاران پ ک ک بودند (وهستند) پس از گسترش و تسری اندیشه ها و نظریات آپو در جوامع کرد کشورهای ایران، ترکیه، سوریه، عراق، ارمنستان و کردهای ساکن اروپا و سربراوردن و تشکیل احزاب و نهادهای گوناگون، به منظور هماهنگی، رهبری و هدایت همه ی انها مبادرت به تشکیل یک ستاد فرماندهی مرکزی با عنوان 'کنفدراسیون جوامع کرد' نمودند که به اختصار 'ک ج ک' نامیده می شود.

ستاد مرکزی ک ج ک در کوهستان قندیل ( منطقه ی تحت کنترل گریلا، که حریم محافظت شده ی میدیا نامیده می شود) مستقر است و نمایندگان همه ی احزاب آپوئیست در آن عضویت و مشارکت دارند که 'پ ک ک' تنها یکی از انها است.

واقعیت این است که عبدالله اوجالان، به عنوان رهبر اصلی جریان آپوئیسم بواسطه ی مطالعات وسیع و تجربیات عملی و عینی سیاسی، چه با نظریات او موافق باشیم چه نه، بنابر مقالات، سخنرانی ها و کتاب های فراوانی که نوشته و منتشر کرده است، رهبری است که در اغلب عرصه های سیاسی، اجتماعی، تاریخی و حتی زیست محیطی دارای نظر و نظریه است و توانسته است، اگر نه یک ایدئولوژی و جهان بینی کامل، دستکم چهارچوب های عینی و مشخص سیاسی اجتماعی روشن و منسجمی را برای پیروان خود ترسبم نماید.

به همین دلیل وقتی آنها از آپوئیسم سخن می گویند و خود را آپوچی می نامند به هیچ عنوان گزافه گویی نکرده اند.

اوجالان به ویژه بر مسئله ی رهایی زنان از ستم جنسیتی تاکید فراوان داشته و دارد و لزوم مبارزه ی همه جانبه در راه رفع ستم جنسیتی را می توان از اصول اصلی و اساسی اندیشه های او به شمار اورد.
اصلی که موجب ان گردیده که ده ها هزار زن کرد در کشورهای ترکیه و سوریه به میدان مبارزه قدم بگذارند و ضربات مشهودی را بر بنیان های فرهنگ پدرسالاری و مرد محور جامعه ی کرد وارد اورند.

حماسه ی مقاومت زنان کوبانی در مقابل تهاجم تروریست های زن ستیز داعش را بایستی مرهون اندیشه ها و مبارزات آپو و پیروان او به شماراورد که آوازه ی ان در سراسر جهان پیچید.

اوجالان طی ۵۰ سال گذشته از لخاظ فکری مراحل گوناگونی را طی کرده و تجدیدنظرها و تغییرات فروانی در افکار او -از زمان تشکبل پ ک ک تا امروز- به چشم می خورد.

او از نوعی برداشت افراطی از مارکسیسم – لنینیسم شروع کرد و با طی مراحلی اکنون تبدیل به یک سوسیال دمکرات (اندکی چپ تر از سوسیال دمکرات های اروپایی) گردیده است.

به همین دلیل، حزب ' دم پارتی' که شاخه ی قانونی آپوئیسم در ترکیه است و بیش از ۵۵ نماینده در پارلمان ان کشور دارد، عضو انترناسیونال – سسوسیالست است و با احزاب سوسیال دمکرات اروپایی رابطه دارد.

توجه به مسائل زنان و مبارزه با اشکال مختلف تبعیض جنسیتی، محیط زیست، رفع ستم ملی و نفی دولت- ملت را می توان از محورهای اصلی اندیشه های اوچالان و آپوئیسم به شمار آورد.

اما مسائل بسیار مهمی چون مبارزه ی طبقاتی و استثمار انسان توسط انسان عملا هیچ جایگاهی در سیستم فکری او ندارند و انچه در باره ی به اصطلاح ' کموناریسم' می گوید بیش از هرجیز یاداور اندیشه های سوسیالیست های تخیلی قرن ۱۸ هستند.

با امید به آنکه در آینده فرصتی دست دهد تا بتوانم طی گفتار جداگانه ای به نقد اندیشه های اوجالان بپردازم، موضوع این نوشتار را پی می گیریم.

جریان آپوئیسم دارای یک بازوی مسلح یا ارتشی از گریلاها و جنگجویان مسلح آموزش دیده و با تجربه است که عمدتا در کردستان سوریه (یگان های مدافع خلق و یگان های مدافع زنان) و کوهستان قندیل مستقرهستند و شمار جنگجویان آن بالغ بر صد و سی هزار نفر (۱۳۰ هزار) تخمین زده می شود.

بخش عمده ی این ارتش چریکی بزرگ در حال حاضر شمال و شمال شرقی سوریه را کنترل می کند و بخش دیگری از آن، کوهستان وسیع قندیل را که بالغ بر صدها کیلومتر مربع وسعت دارد را تحت کنترل خود دارد.

همچنبن واحدهای محدودی از آن (جنگجویان پژاک) در برخی مناطق کوهستانی کردستان ایران حضور دارند.

نکته دیگری که در باره ی این جنگجویان می توان گفت این است که آنها به سرعت می توانند جابجا شوند و خود را به مناطق مختلف کردستان برسانند. ( در زمان هجوم داعش به کرکوک و مخمور و شنگال، در مدت کوتاهی هزاران گریلا از کوهستان قندیل فرود آمدند و خود را به آن مناطق رساندند و با داعش به نبرد پرداختند)

همچنین بنابر سیاست های دوراندیشانه ی ک ج ک گردانهای این ارتش چریکی بر اساس تعلق منطقه ای گریلاها و جنگجویان سازناندهی نشده و اینگونه نیست که مثلا همه ی جنگجویان پژاک ایرانی، جنگجویان پ ی د سوری و گریلاهای پ ک ک همگی از کردهای ترکیه باشند. بلکه در صفوف چریکهای هرکدام از احزاب، جنگجویان و حتی کادرهای سیاسی مناطق دیگر حضور دارند.

دقیقا به دلیل همین درهم آمیختگی نظامی- سیاسی است که انحلال پ ک ک یا عدم انحلال آن هیچ تاثیر خاصی بر جریان آپوئیسم و مبارزات و فعالیت های آن ندارد و نخواهد داشت.

در واقع پ ک ک در حال حاضر تنها یکی از گردان های (ک ج ک) و جریان آپوئیسم است که حتی در صورت انحلال کامل هم، کادرهای سیاسی، رسانه ای و جنگجویان عضو آن به راحتی می توانند درصفوف بقیه ی گردان ها ( پژاک / پ ی د و غیره) قرار گیرند و یا با نام و عنوان دیگری به مبارزه ادامه دهند.

زیرا بنابر آموزه های اوجالان 'حزب وسیله است، هدف رفع ستم ملی از ملت کرد، رهایی زنان و استقرار یک سبسم اجتماعی دمکراتیک است'

دقیقا به همین خاطر بود که اعلام خودانحلالی پ ک ک هیچکدام از بقیه ی احزاب و نهادهای جریان آپوئیستی را نه شکه و بهت زده کرد و نه هیچکدام به آن اعتراض کردند.

در خاتمه بد نیست یک بار دیگر یاداوری کنم هرچند که اعلام انحلال پ ک ک مایه ی ابراز رضایت و خوشحالی بسیاری از دولت ها، رسانه، احزاب و نهادهای بین المللی گردید اما حتی در صورت شروع پروسه ی آشتی در ترکیه و تحقق همه ی شروط پ ک ک، نتیجه ی نهایی ان فقط خاتمه ی مبارزه ی مسلحانه در ترکیه خواهد بود و البته تقویت هرچه بیشتر جریان آپوئیسم هم در آن کشور و در بقیه ی کشورهای دارای اقلیت ملی کرد، یعنی ایران، سوریه و عراق.

بنابر این آپوئیسم، با یا بدون پ ک ک همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد و تا زمانی که یک بدیل جدی فکری، سباسی و اجتماعی آن را به چالش نکشیده است، به رشد و گسترش خود ادامه خواهد داد.
تردیدی وجود ندارد که گفتمان ناسیونالیسم سنتی کرد یا فرمایشات طرفداران حکمرانی متمرکز و تمامیت خواه ایرانی، ترک و عرب از هیچ لحاظ توان به چالش کشیدن این جریان را ندارند و تنها بدیل ممکن، چپ کمونیستی می تواند باشد که آن هم در حال حاضر، دستکم در مناطق کردنشین ضعیف تر و ناتوان تر از آن است که به مصاف چنین جریانی برود و آن را به چالش بکشد.

بایز افروزی ۲۰ ماه مه ۲۰۲۵


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد