معضل قدرت میانه ترکیه
هزینه های نادیده گرفته شده یک سیاست خارجی مبادله ای
مصطفی کوتلای
۱۵ ماه می ۲۰۲۵
Foreign Affairs
در عصری که عدم اعتماد فزاینده ای در باره آینده نظم بین المللی وجود دارد، به نظرمی آید که موقعیتی مناسبی برای پیشرفت قدرت های متوسط بوجود آمده باشد. ترکیه همراه با کشورهایی مثل برزیل، اندونزی، و عربستان سعودی در تلاش است که از چشم انداز ژئوپولیتیک کنونی استفاده کند، موقعیتی که کمتر با سیستم دوران پس ازجنگ و با اتحاد با ایالات متحده برنامه ریزی شده بود، بلکه بیشتر با تکیه بر روش دیپلماسی مبتنی بر قوانین و توسط مراکز قدرت های متعدد و روابط مبادلاتی شکل میگیرد. ترکیه، به ویژه از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ ، روابط نزدیکتری علاوه برمتحدین سنتی غربی خود، با روسیه و چین دنبال کرده است. این کشور، همچنین به دنبال گشترش دامنه بین المللی خود، در خارج از غرب هم می باشد- ترکیه درحال حاضر، سومین کشوریست که در گیر ماموریت های دیپلماتیک در جهان است، بعد ازچین و ایالات متحده . ترکیه بطور فزاینده ای در درگیری های قفقاز جنوبی، منطقه دریای سیاه، خاور میانه و شمال افریقا ، نقش قاطعانه ایفا کرده است.
سیاست های اخیر ترکیه درسوریه نمونه ای از روشی است که چگونه یک قدرت میانه می تواند تاثیر خود را در ناحیه اش نشان دهد، بخصوص زمانی که بتواند از بازیگران به ظاهر قوی تر، پیشی گیرد. در طول جنگ داخلی سوریه ، که از سال ۲۰۱۱ شروع شد، دولت ترکیه اشکارا با بشار اسد، رئیس جمهورسوریه، مخالفت نمود واز گروه های که برعلیه او میجنگیدند حمایت مادی و مقتضی میکرد. این کارها حتی در زمانی انجام می شد که اسد تحت حمایت ایران و روسیه و صاحب قدرت بود. این درگیری سبب پناهنده شدن میلیون ها سوری به ترکیه و ایجاد خطرات امنیتی در مرز طولانی ترکیه و سوریه نمود. با این توصیفات، سیزده سال بعد، در دسامبر ۲۰۲۴، رژیم اسد فرو پاشید و بر خلاف تمام حدسیات، سیاست ترکیه، با تاخیر به نتیجه مورد نظر خود رسید. دشمن آنکارا از بین رفت و پیروزی گروه مخالف مورد حمایت ترکیه به وی یک رابطه مستقیم به دمشق را داد . ژئوپولیتیک منطقه هنوز شکننده است، دولت سازی در سوریه فرایندی طولانی و ظریف را در بر خواهد داشت، اما ترکیه خود را به عنوان یکی از قدرت های اصلی خارجی، دارای امکانات برای شکل دادن به سیاست آینده سوریه، تثبیت کرده است. به نظرمیآید که سیاست ترکیه در قبال سوریه، حد اقل در زمان حاضر، نتیجه داشته است.
قدرت های میانه مانند ترکیه باید منافع خویش را دنبال نمایند، برای بقا در جهانی که درآن آشوب بصورت یک هنجاردر آمده است برنامه هایش را به خوبی محافظت نمایند، نمی توان بر قدرت های بزرگ حساب کرد، روابط جهانی به طور فزاینده مبادله گرانه شده است. دو دهه قبل، مسیر موفقیت های سیاسی خارجی این کشورها در تبدیل شدن به یک شهروند پسندیده در نظم بین المللی لیبرال بود، اما امروزه « خودمختاری استراتژیک»، نام بازی است. اگر ترکیه و کشورهای دیگر که مواضع مشابهی دارند، از رویکردهای مبادلاتی درک درستی نداشته باشند، این خطر موجود است که شراکتشان را آسیب پذیرتر، منابع دیپلماتیک خودرا پخش تر، و اولویت های اقتصادی خود را تضعیف نمایند. ایده ای که معتقد است مبادله کرائی، ذاتا برای قدرت های متوسط خوب است ، توهمی بیش نیست.
فراتر از غرب
سیاست گذاران ترکیه معتقدند که حرکت به سمت جهان چند قطبی درحال ایجاد نظم نوین جهانی است و ترکیه باید در این عصر بازی گر فعالی باشد. از نظر تاریخی ، دیپلماسی ترکیه بر همسایگان نزدیک و متحدان غربی خود متمرکز بود. ترکیه از اوایل جنگ سرد، بخش بزرگی از تجارت خودرا با اروپا انجام میداد و امنیتش را از سال ۱۹۵۲ به ناتو وصل نموده بود.
امروزه، اما، روابط ترکیه با دنیا غیرغرب در حال رشد است، و اعتبارگرفتن بیشتر درمنطقه جهان جنوبی به ستون اصلی سیاست استراتژیک ترکیه تبدیل شده است. در سال ۲۰۰۲ حجم تجارت ترکیه با کشورهای اسیايی از جمله چین و روسیه فقط نیمی از حجم تجارت آن با اتحادیه اروپا بود، اما دو دهه بعد، حجم تجارت ترکیه با آسیا از تجارت آن با اتحادیه اروپا پیشی گرفت. تجارت ترکیه با کشورهای افریقائی بین سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۴ بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت، و از ۲/۲۱ میلیارد دلار به ۳/۳۳ میلیارد دلار رسید. تعداد سفارتخانه های ترکیه در افریقا (۵۴ کشور) از ۲۴ سفارتخانه در سال ۲۰۰۲ به ۴۴ سفارتخانه در سال ۲۰۲۲ رسیده است، ترکیه درسال گذشنه برای بخشی از برنامه درازمدت خود، به عنوان میانجی، رهبران سوالی واتیوپی را برای مذاکره به پایان دادن به مناقشه دو کشور بر سر برنامه های اتیوپی برای ساخت بندری در سومالی لند ( منطقه ای جدائی طلب واقع در شمال سومالی)گرد هم آورد. «ترکیش ایر» که اکنون به ۱۳۰ کشور پرواز میکند، خودرا به عنوان شرکت هواپیمایی ملی ترکیه که به بیشترین کشورهای جهان پرواز دارد، معرفی میکند .
بی ثباتی منطقه ای و وخامت روابط امنیتی با هم پیمانان غربی نیز ترکیه را وادار به توسعه فناوری های دفاعی و هوافضای داخلی نمود، سرمایه گذاران بزرگ دولتی وخصوصی به رشد صنعت هواپیما سازی های بی سرنشین ترکیه کمک نمودند. پهباد« T B 2 » دردرگیری های مختلف از جمله در لیبی، غره باغ ، سوریه و اوکراین مورد استفاده قرار گرفته و اکنون به بیش از سی کشور صادر میشود. تا سال ۲۰۲۴، کل صادرات دفاعی وهوافضای ترکیه به ۲/۷ میلیارد دلار افزایش یافت، که این افزایش تقریبا ۳۰٪ از سال قبل بیشتر بود. تا سال ۲۰۲۳، سه پیمانکار دفاعی ترکیه در میان ۱۰۰ شرکت برتر در آمد تسلیحاتی در جهان بودند.
آنکارا مجموعه شرکای بین المللی خود را در زمینه های دیگر هم گسترش داده است و تلاش دارد که به عنوان یک کشور رابط و پشتیبان جریان سرمایه گذاری، حمل و نقل ، و انرژی بین آسیا و اروپا، شناخته شود. در سال ۲۰۱۲ ترکیه به « شریک دیالوگ» سازمان شانگهای به رهبری چین پیوست؛ همسوئی که سیاست گذاران ترکیه، انرا بیشتر بصورت صوری نه از روی اعتقاد، زمانی که تقاضای پیوستن عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا دچار مشکلی میشود، این گفتگوبرجسته ترمیگردد. ترکیه همچنین در ۲۰۱۵ به پروژه ابتکار کمربند و جاده چین پیوست و امیدوار بود تا بتواند پروژه کوریدور میانی خودرا که زیر ساخت های حمل و نقل شرق اسیا را از طریق آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه به اروپا متصل میکرد، را بااین پروژه متصل نماید و آنرا به یک شبکه بزرگ بین قاره ای تبدیل کند. از سال ۲۰۱۱، مشارکت های دولتی و خصوصی ترکیه برای بهبود بخشیدن به زیر ساخت کشور، حدود ۱۱۵ میلیارد دلار به ساختن بزرگراه ها، پل ها، بنادر و فرودگاه ها سرازیر کردند. سال گذشته ترکیه در مهمترین گام خود در جهت همسوئی با اقتصاد های غیر غربی ، درخواست پیوستن به بریکس را داد ، بلوکی که به طور فزاینده ای به رهبری برزیل، روسیه ، هندو چین و آفریقای جنوبی دارای اعتبار میشوند.
اقتصاد پوشش ریسک (حمایتی)
ترکیه در حالی که در چند همکاری با خارجی شرکت کرده است، اما گاهی آسیب پذیری موضع متناقض خود را در نظر نمی گیرد. در حالیکه چند قطبی بودن ممکن است فرصت اقتصادی فراهم کند، اما خطرات زیادی رانیز به همراه دارد. تقویت مشارکت در یک منطقه میتواند ایجاد مشکل برای روابط درمنطقه دیگری تمام شود. برای اینکه ترکیه بتواند با موفقیت این مرحله حساس را طی کند، مانند سایر قدرت های میانی، باید با خویشتن داری وشناخت واقع بینانه از محدودیت ها عمل کند.
بکی از نگرانی های اصلی ترکیه امنیت اقتصادی است. در دنیایی به طور فزاینده مبادله ای، قدرت های متوسط باید با تکیه به یک موضوع (جداگانه از موضوع های دیگر) با قدرت های بزرگ دنیا کار کنند. در حالیکه اقتصاد جهانی به جهت چند قطبی پیش میرود، تشدید جنگهای تجاری و فناوری توسط ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ ، بسیاری از کشورها را تحت فشار گذاشته است تا «قطب» خود را انتخاب کنند. وابستگی های متعددی به قطب های رقیب، موقعیت را برای ایجاد یک وضعیت متعادل چالش انگیزتر میکند، و ترکیه وابستگی های متعددی به بلوک های رقیب دارد. این کشور نمیتواند دسترسی خود به گاز روسیه ، کالاهای چینی، بازارهای اروپا، یا دلار امریکا را از دست بدهد. در قطب روسیه- چین، منافع ترکیه رو بفزونی است؛ در سال ۲۰۲۴، کل تجارت با این دو کشور به صد و یک میلیارد دلار رسید که تقریبا ۱۷٪ از کل تجارت خارجی ترکیه را تشکیل میداد اما روابط تجاری بسیار نا متقارنی بود. کل صادرات ترکیه به چین و روسیه در ۲۰۲۴ فقط ۱۲ میلیارد دلار بود- که بطور قابل توجهی به کسری تجاری ترکیه افزود. علاوه بر این، اقتصاد ترکیه برای حفظ رشد خود هنوز به بازارها و سرمایه غربی نیاز دارد؛ ترکیه تقریبا به اندازه واردات به اتحادیه اروپا صادر میکند وحدود ۷۰٪ از سرمایه گذاری مستقیم خارجی ازجانب اتحادیه اروپا و ایالات متحده تامین میشود. کشیده شدن به جنگ تجاری، فناوری و تحریم بین بازیگران غربی و محور روسیه- چین می تواند منجر به تلاطم اقتصادی قابل توجهی برای ترکیه شود.
چند قطبی ممکن است آورنده فرصت ها باشد اما خطرات را هم زیاد خواهد کرد
تنوع بخشیدن به روابط تجاری و سرمایه گذاری ممکن است بیمه نامه خوبی برای یک قدرت متوسط باشد. اما ترکیه تاحدی به دلیل آشفتگی های سیاست های داخلی که عدم اطمینان برای سرمایه گذاری ایجاد میکند، تاکنون با مشکل روبرو بود تا بتواند استراتژی محدود کردن ریسک را به دست آوردهای قابل توجه تبدیل کند. بعنوان مثال، در۲۰۱۹-۲۰۲۳، این کشور توانست۵۳ میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی جلب کند، - بسیار کمتر از ۸۴ میلیارد دلاری بود که ویتنام، یکی دیگر از کشورهای «میانه با محافظت برای ریسک» با اقتصادی کمتر از نیمی از اقتصاد ترکیه، در همان دوره وارد کرده است. علاوه بر این قرار گرفتن اقتصاد ترکیه در مقابل بلوک های رقیب میتواند فضای مانور آن را محدود کند. به عنوان مثال، اگر ترکیه تصمیم بگیرد روابط اقتصادی خود را با روسیه و چین عمیق تر کند در معرض خطر از دست دادن سرمایه خارجی با کیفیت بالا از کشورهای غربی قرار خواهد گرفت.
پیشگیری موثر از ریسک باید از خانه شروع شود. ترکیه برای کاهش ریسک اقتصاد ی و افزایش تاب آوری خود به یک سیاست صنعتی جامع و نهاد های قوی نیاز دارد. اين کشور در حال حاضر دارای مزایای مهمی است : داشتن اقتصاد باز، فقدان منابع طبیعی، داشتن بازار قابل توجه، محصولات متنوع و کارآفرینان زیرک و سازکار. با این حال ساختار اقتصادی ترکیه وابستگی به خارجی را تقویت میکند. مشکل اصلی این است که ترکیه برای بسیاری از محصولات گران قیمت به واردات احتیاج دارد؛ فناوری های پیشرفته فقط چهار در صد از صادرات تولیدی ترکیه را تشکیل می دهد که بطور قابل توجهی کمتر از میانگین جهانی ۱۹ در صد است . حداقل تا زمانی که ترکیه بتواند در این مسایل خود کفاتر شود و مشکلات اقتصادی فعلی خود را کاهش دهد، باید مراقب باشد که بعضی از شرکای اقتصادی را در حالی که اهداف سیاست خارجی دیگری را دنبال می کند، دلخور نکند.
برقرار کردن روابط متعادل:
تعهد ترکیه و دیگر قدرت های متوسط به خود مختاری استراتژیک در دنیائی که قدرت های بزرگ بطور فزاینده ای غیرقابل اعتماد میشوند، قابل درک است، اما پیگیری مشتاقانه چنین خود مختاری استراتژیک نیز خطرناک است. ترکیه در پی خیزش های عربی، زمانی که با درگیری با کشورهای همسایه و شرکای جهانی، نیروی خود را بیش از حد گسترده کرد و ازعواقب پیشبرد یک سیاست خارجی خیلی مستقل رنج برد. باعث ایجاد شکاف دیپلوماتیک یا سبب عمیق تر شدن شکاف ها با کشورهای مختلف شد: پس از سرکوب خشونت آمیز معترضان توسط اسد در سال ۲۰۱۱، عربستان سعودی پس از حمایت آنکارا از دولت محمد مرسی در مصر در سال ۲۰۱۲، مصر پس از قدرت رسیدن عبدالفتاح السیسی در سال ۲۰۱۳ و اتحادیه اروپا و ایالات متحده بر سر مهاجرت، سیاست سوریه، و سایر مسائل در طول آن دهه. با طولانی شدن این بن بستها ، سرمایه گذاری خارجی در ترکیه به میزان قابل توجهی کاهش یافت. دولت همچنین مجبور شد تا منابع بیشتری به امنیت اختصاص دهد و ظرفیت مالی خود را در سایر زمینه ها محدود کند و تصمیمات سیاست خارجی را به طور فزاینده بحث برانگیز نماید و به قطبی شدن سیاسی دامن زند. برای کاهش این مشکلات، ترکیه در چند سال گذشته انرژی دیپلماتیک قابل توجهی به ترمیم و کنترل آسیبها اختصاص داده است.
امروز آنکارا باید بین روابط بلند مدتی با متحدین سنتی غربی و استراتژی برای رابطه اش با جهان غیر غربی تعادل برقرار کند. روابط ترکیه با کشورهای غربی به ویژه نیاز به ترمیم دارد، بخصوص اینکه در دهه گذاشته که روابط بطور فزاینده ای مبادله ای شده است. طرفین بجای همکاری با همدیگر در جهت اهداف مشترک ، اغلب با معاملات اولیه رضایت میدهند، به عنوان مثال، برای دور نگه داشتن پناهندگان سوری از اروپا، اتحادیه اروپا بودجه ای را برای کمک به جبران هزینه ها فراهم کرد و بطور نا نوشته در توافقی، اتحادیه اروپا از پیروی نکردن هنجارهای دموکراتیک در ترکیه را تحمل میکند.
دیپلماسی مبادلاتی فوری ترین منافع ترکیه را پیش نبرده است
چون ترکیه یک کشورمعمولی غیر متعهد نیست ، لذا مبادله گرائی آنکارا پیچیده تر می شود. ترکیه از طرفی از نهاد هائی چون بریکس یا سازمان همکاری شانگهای حمایت میکند ،همچنین عضو ناتوو دربخشی از اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپاست ، عضواصلی شورای موسس اروپا و یک کشور نامزد پیوستن به اتحادیه اروپا هم هست. این وابستگی ها انتظاراتی از ترکیه ایجاد میکند و انجام اعمال متفاوت، برای ترکیه عواقبی در برخواهد داشت. به عنوان مثال ، پس از اینکه ترکیه در سال ۲۰۱۷قراردادی برای خرید موشک های اس -۱۴۰۰ با روسیه را امضا کرد، آن رااز برنامه جت جنگنده ۴-۳۵ ناتو خارج کردند. و پس از سالها روابط ضعیف با همسایگانش واروپا ، ترکیه از«مجموعه گاز مدیترانه شرقی»، یک بلوک منطقه ای که بطور رسمی در سال ۲۰۲۰ تإسیس شده بود، کنار گذاشته شد.
علاوه بر این، دیپلماسی مبادلاتی، کمکی به پیش برد هیچ یک ازمهمترین منافع ملی ترکیه نکرد. به عنوان مثال، ترکیه و اتحادیه اروپا در دهه گذشته مشغول صحبت در مورد برنامه های برای مدرن سازی توافق اتحادیه گمرکی خود بودند، این توافق به توسعه اقتصادی، انتقال به انرژی سبز و ادغام در زنجیره های تامین بازسازی شده اروپا کمک موثری میکند؛ اما تاکنون هیچ پیشرفتی در ان حاصل نشده است. ترکیه همچنین نتوانسته است در مورد روند بهتری برای درخواست ویزای شنگین، که برای شهروندان ترکیه ای که مایل به سفر و تجارت در اروپا هستند مذاکره موثری داشته باشد، ترکیه هنوزنتوانست یک مدل پر فایده برای همکاری پایدار با شرکای غربی خود در اوکراین ، شرق مدیترانه و سوریه ایجاد نماید.
پیشرفت در این مسائل ممکن است مستلزم تنظیم مجدد روابط ترکیه با اتحادیه اروپا باشد و ترکیه میتواند ازانتقال سوریه پس از اسد برای انجام این کاراستفاده کند. ثبات سوریه به یک نخ آویزان است، گر چه ترکیه روابط قوی با دولت جدید دمشق دارد، اما به تنهایی قادر به پرداخت بازسازی گسترده مورد نیاز این کشور نیست. ترکیه به اتفاق اتحادیه اروپا میتواند کارهای زیادی برا ی حمایت از سوریه انجام دهند؛ البته ، اگرهردو طرف رویکرد خود را تغییر دهند میتوانند : ازخروج پناهندگان بیشتر جلوگیری نموده و به ثبات کل خاور میانه کمک نمایند. این تغییرروش برای برکسل، به معنی رفتار کردن با ترکیه به عنوان یک شریک امنیتی واقعی است، نه فقط به عنوان یک کشورحايل که مانع ورود تعداد زیادی از پناهندگان به اروپا است. تردید دولت ترامپ در حمایت ازاوکراین و امنیت اروپا ممکن است یک تکان شدیدی باشد که اتحادیه اروپا احتیاج داشت که با ترکیه همکاری بیشتری داشته باشد. آنکارا، به نوبت ، باید بداند که عمیق شدن روابطش با جهان غیر غربی بگونه ای که متحدان اروپائی اش را نگران کند ، عمل پایدار نخواهد بود.
ضرورت قدرت متوسط
گذار به دنیای چند قطبی اغلب به عنوان یک رنساس برای قدرت متوسط تلقی میشود، فرصت های تازه برای تغییرروش و سیاست های منطقه ای و جهانی به کشورهای، غیر از چند کشور قدرت بزرگ میدهد. امروزه، بهترین شیوه عمل کرد قدرت های متوسط در سطوح بین المللی، اجتناب از تعهدات زیاد و محدود کردن خود به جانبداری یک قطب است. همانطور که لوئیز ایناسیو داسیلوا، رئیس جمهور برزیل، در ماه گذشته به مطبوعات گفت:« من نمیخواهم که انتخاب کنم... من میخواهم با ایالات متحده رابطه داشته باشم، میخواهم با چین رابطه داشته باشم، من نمیخواهم یکی یا دیگری را ترجیح دهم.» به نظر می رسد بازگشت ترامپ به کاخ سفید این طرز تفکر را بهتر و بیشتر تقویت میکند، زیرا سیاست خارجی ایالات متحده بطور واضح تری مبادله ای شده است، به معاملاتی اولویت میدهد که صرفا به نفع ملی خاصی باشد بجای ا حترام گذاشتن به منافع متحدین و هنجارها.
باپذیرش مشارکت های انعطاف پذیر، همانطورکه ترکیه با اعمال متعادل کننده خود انجام داده است، قدرت های متوسط ممکن است خطرات قابل توجهی را نادیده بگیرند. به ویژه برای اقتصاد هایی که مانند ترکیه که درمعرض خطر قرار دارند، کشورداری اقتصادی عاقلانه سعی دارد: برای محدود کردن پیآمدهای جنگی های تجاری و فناوری، اختلال در زنجیره تامین مواد، و همچنین در سایر مظاهر غیر روشن ژئوپولیتیک. یک سیاست خارجی فعال بدون حمایت نهاد های دولتی قوی و اقتصاد سالم پایدار نخواهد بود. علاوه بر این،استقلال عمل فقط می تواند تا حدی پیش برود . بازی با همه طرف ها، می تواند منجر به انزوا شود، و دنبال کردن هر فرصتی برای تعامل میتواند کشورهایی را که منابع ابر قدرت ها را ندارند تحت فشار قرار دهند. ترکیه و سایر قدرت های متوسط ممکن است رویکرد مبادلاتی را راهی جذاب برای پیشرفت در دنیای امرور بدانند. اما اگر آن را با انتظارات واقع بینانه تری تعدیل نکنند ، احتمالا بیشتر از بازده ، هزینه خواهد داشت.
مصطفی کوتلای مدرس ارشد سیتی سنت جورج در دانشگاه لندن، محقق ارشد در مرکز سیاست گذاری استانبول و یکی از نویسندگان مشترک با مینا توکسوز و ویلیام هیل در کتاب سیاست صنعتی در ترکیه: خیزش، عقب نشینی و بازگشت است.