هر سال، در روز ۲۴ آوریل، دهها هزار شهروند ارمنستان، شمار وسیعی از ارمنیان کشورهای دیگر، هم چنین شهروندان، کنشگران حقوق بشر و شخصیتهای برجسته از کشورهای دیگر در گرامیداشت یاد قربانیان نسل کشی ارمنیان در ۱٩۱٥در قلمرو دولت عثمانی، در بنای یادبود نسل کشی در ایراوان، پایتخت ارمنستان، به راهپیمایی می پردازند. راهپیمایی نمادی است از «رژه مرگ» قربانیان نسلکشی، که ۱۱٠ سال پیش توسط نظامیان عثمانی گروه گروه از خانه و کاشانه خود تبعید و به سوی بیابانهای سوریه، به سوی مرگ و هلاکت حتمی، هدایت می شدند تا ارکان امپراتوری عثمانی، مرد بیمار اروپا، سرپا بماند. در میانه این بنا شعلهای جاودان در بزرگداشت قربانیان این نسل کشی، برپاست.
بنای یادبود شهدای نسل کشی ارمنیان در ایروان
در این نوشتار، راجع به جزییات رویداد این نسل کشی صحبتی نخواهیم داشت. در این مورد به قدر کافی بررسی و تحقیق و واکاوی انجام شده است.
بحث ما حول ربط دادن وقایع آن زمان به اوضاع و احوال امروز خواهد بود. تلاش خواهد شد، هرجا که لازم یا مطلوب باشد با ایران و اوضاع و احوال ایران نیز ربط داده شود.
به هر جهت، شایسته ذکر است که واقعه نسل کشی ارمنیان در ۱٩۱٥به دست دولت عثمانی در سطح جهانی به رسمیت شناخته شده است. کشورها، پارلمانها و مجامع بین المللی متعددی واقعیت نسل کشی را به رسمیت شناخته اند، از جمله دادگاه دایمی خلق پاریس در ۱٩٨٥، اتحادیه اروپا در ۱٩٨٧، بیانیه ۱٢٠ نفر از کارشناسنان و دانشمندان حوزه نسل کشی در ٢٠٠٠، انستیتوی لِمکین علیه نسل کشی و غیره. در پاره ای از کشورها، مانند فرانسه، سوییس، هلند، بلژیک و غیره، انکار واقعیت نسل کشی ارمنیان قانونا منع شده و جرم تلقی می شود.
نسل کشی ارمنیان، ایران و ایرانیان
دوران نسل کشی مصادف با سالهای جنگ جهانی اول و سلطنت احمد شاه قاجار بود. در زمان سلطنت احمد شاه، دولت مشروطه ایران ضعیف ترین دوران خود را می گذراند. اوضاع ایران بسیار نابسامان و بهم ریخته بود. احمدشاه قادر نبود آن چنان که باید و شاید از تجاوزات نیروهای بیگانه جلوگیری و از اتباع خود در برابر تعرضات قشونهای بیگانه دفاع کند، چه برسد به اینکه به قتل عامی که در کشور همسایه روی می داد توجهی بکند.
به هر جهت، ایران، با وجود اعلام بی طرفی در جنگ مورد هجوم قوای بیگانه قرار گرفت: روسیه از شمال، انگلیس از جنوب و عثمانی از سمت شمال غرب به خاک ایران حمله بردند. با ورود سپاهیان عثمانی به صفحات شمال غرب کشور جمعیت ارمنیان و آسوریان آن صفحات صدمات بسیاری را متحمل شدند. البته، اتباع مسلمان نیز از این صدمات بی نصیب نماندند.
در مورد واقعیت نسل کشی گواهان ایرانی متعددی بر وقوع این فاجعه غیر انسانی شهادت داده اند، که از آن جمله محمد علی جمالزاده، نویسنده و مترجم، رضا علی دیوان بیگی، سیاستمدار، یحیی دولت آبادی، شاعر و نویسنده دوره مشروطیت، عبدالحسین شیبانی ملقب به وحید الملک، نویسنده و قانونگزار و بسیاری دیگر را می توان نام برد.
جالب است گفته شود که تا پیش از انقلاب در ایران صحبتی از نسل کشی در سطح رسمی نمی شد. طرح موضوع نسل کشی ارمنیان از بعد از انقلاب آغاز و به ویژه در دو-سه دهه اخیر مورد توجه و موضوع بررسی و واکاوی جامعه سیاسی و کنشگران مدنی ایرانی واقع شده است.
بعد از انقلاب، ایرانیان ارمنی تبار اجازه یافتند که در روز ٢۴ آوریل به راهپیمایی به سمت سفارت ترکیه در تهران بپردازند و به طور علنی مراسمی در گرامیداشت شهدای این فاجعه برگزار کنند.
بنای یادبود نسل کشی ارمنیان در کلیسای سرکیس مقدس واقع در خیابان کریم خان زند تهران
تا کنون فراخوانهای متعددی از جانب سازمانهای سیاسی و کنشگران حقوق بشر ایرانی، مانند جبهه ملی ایران، حزب پان- ایرانیست و غیره برای شناسایی واقعیت نسل کشی توسط دولت جمهوری اسلامی صادر شده است. بالاخره ، لازم است یادآوری شود که درسال ۱ ۲۰۰، لایحه ای مبنی بر (درخواست) شناسایی قتل عام مورد بحث توسط دولت جمهوری اسلامی توسط دو نفر نماینده ارمنی مجلس شورای اسلامی تسلیم مجلس شد. ازسرنوشت این لایحه اطلاعی در دست نیست. لکن، گفتنی است تاکنون چندین مقام عالیرتبه جمهوری اسلامی، ازجمله دو وزیر و سفیر پیشین و فعلی ایران در ارمنستان ازموضع شخصی به قربانیان نسل کشی ادای احترام نموده و دسته گل نثار بنای یادبود شهدا در ایروان کرده اند.
موقعیت فعلی
جنگ ۴۴ روزه، شکست ارمنستان، ادامه تعرضات جمهوری آذربایجان علیه ارمنستان، همسایه غربی اش، سپس پاکسازی قومی ارمنیان قره باغ (آرتساخ)، خودداری رژیم باکو از امضای قرارداد صلح با ارمنستان، همه این عوامل نشان دادند که ملت ارمنستان امروز نیز مانند صدو ده سال پیش در موقعیت آسیب پذیری قرار دارد. در واقع، ارمنستان با یک چالش اگزیستانسیالیستی مداوم روبروست.
دولت ترکیه و هم پیمان وی جمهوری آذربایجان همچنان هدف تضعیف ارمنستان در حد نابودی آن را دنبال می کنند.
روسیه پوتین، پس از شروع جنگ تجاوزکارانه اوکرایین، از متحد اصلی تبدیل به یک دشمن برای ارمنستان شد. ارزش و اهمیت ارمنستان برای روسیه پوتین در برابر نقشی که ترکیه و آذربایجان برای وی در جنگ اوکرایین می توانستند بازی کنند، در واقع به صفر رسید. پوتین نشان داده است که برای کسب حمایت از دو کشور یاد شده؛ حاضر است هر امتیازی را که این دو بخواهند به زیان ارمنستان - به آنان بدهد، چنانکه در قضیه قره باغ (آرتساخ) مشاهده شد. در واقع، اکنون سه کشور روسیه، ترکیه و آذربایجان با وجود دارا بودن منافع و مصالح متفاوت و بعضا متعارض، هدف مشترک ضربه زدن به ارمنستان را دنبال می کنند.
اهداف این سیاست
الف . تصرف استان سیونیک ارمنستان و در اختیار گرفتن کریدور کذایی زنگه زور (گذرگاه مقری) برای اتصال زمینی قلمرو اصلی آذربایجان با برون بوم خود نخجوان (و سپس ترکیه). استان سیونیک باریکه ای ۴٠ –٣٠ کیلومتری است که آذربایجان را از نخجوان و ترکیه جدا می سازد.
ب . به دست گرفتن کنترل کریدور کذایی زنگه زور، هم چنین "راه میانی انرژی بر"(1)، توسط روسیه.
روسیه و ترکیه هدفهای بالا را از طریق جمهوری آذربایحان با تشویق و ترغیب و حمایتهای سیاسی- دیپلماتیک و بعضا نظامی از وی، تعقیب می نمایند.
روسیه مرز مشترک با ارمنستان ندارد، لذا حمله مستقیم روسیه به ارمنستان امکان پذیر نیست. در مورد ترکیه و رویکرد وی نسبت به ارمنستان دو نکته را باید در نظر داشت: اول اینکه ترکیه، از جمله به دلیل زلزله مهیبی که در ٢٠٢٣ روی داد با مشکلات جدی اقتصادی به سر می برد و به کمک غرب نیاز دارد: دوم: عقب نشینی یا خروج احتمالی امریکا از سازمان ناتو، نگرانی جدی در این کشور به وجود آورده به نحوی که این کشور اکنون در تلاش است تا سرپناه قابل اطمینان دیگری به دست آورد و لا اقل در اتحادیه اروپا راه پیدا کند. عوامل بالا باعث شده که حمله یا تعرض احتمالی این کشور علیه ارمنستان هزینه های بالایی را دست ترکیه بگذارد به شکلی که زیانهای آن بر منافع احتمالی چنین ماجراجویی بچربد. بنابراین، بزرگترین خطری که موجودیت ارمنستان را به طور مستقیم تهدید می کند از جانب جمهوری آذربایجان است.
سقوط سیونیک (استان جنوبی ارمنستان، عمق استراتژیک ایران) در واقع آغاز تلاشی دولت ارمنستان و فاجعه ای برابر نسل کشی برای ارمنستان خواهد بود. بعلاوه، قطع ارتباط ایران با قفقاز جنوبی، از دست دادن عمق استراتژیک از طریق محصور شدن در دنیای ترک زبان نیز از نتایج چنین رویدادی برای ایرا ن خواهد بود. به همین جهت، جمهوری اسلامی، پس از اشتباهات قابل ملاحظه ای که در شروع جنگ ۴۴ روزه در سیاست خود نسبت به دو همسایه شمال غربی (آذربایجان و ارمنستان) مرتکب شد، اکنون به سیاست دیگری برای حفظ عمق استراتژیک خود در قفقاز جنوبی روی آورده است، رویکردی که در ضمن، حفظ مرزهای شناخته شده بین المللی، از جمله مرزهای ارمنستان، را در خود مستتر دارد. به این موضوع در سطور زیر باز خواهیم گشت.
گارد احترام در حال حمل تاج گل یرای نثار پای بنای یادبود قربانیان نسل کشی
در وسط، آقای پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان دیده می شود
در برابر این ریسکهای جدی امنیتی، ارمنستان چه عوامل و ایزارهای بازدارنده ای در اختیار دارد؟
1- دارای دولت مستقل و عضو سازمان ملل متحد است (در زمان نسل کشی دولت مستقل ارمنستان وجود نداشت)
2- دارای یک دیاسپورای بزرگتر از جمعیت کشور است که عمدتا براثر واقعه نسل کشی به وجود آمده است.
3- دارای نظام دموکراتیک مبتنی بر انتخابات آزاد و احترام به حقوق بشر است.
4- دارای روابط نزدیک با اتحادیه اروپا و ایالات متحده (مجموعا "غرب") است.
5- دارای روابط (نسبتا) خوب با جمهوری اسلامی ایران (ایران) است.
رویکرد و مشی ایران نسبت به مساله کریدور کذایی زنگه زور
پس از جنگ ۴۴ روزه، که طی آن جمهوری اسلامی موضعی به زیان ارمنستان و به نفع آذربایجان اتخاذ نمود، سیاست ایران نسبت به دو همسایه شمال غربی تغییر پیدا کرد. ایران مایل نبود که ارمنستان بیش از حد تضعیف گردد که نتواند در برابر تعرضات بیشتر رژیم باکو مقابله کند. از طرفی، غرب نیز شروع به ارائه کمک و حمایت از ارمنستان نمود، که حوزه های سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و مالی را در بر می گرفت.
ایران و غرب به طور ضمنی تفاهم و توافق دارند که نگذارند ارمنستان در برابر تعرضات احتمالی رژیم باکو تنها بماند.
اخیرا، دولتین ارمنستان و ایران رزمایشهای "مشترکی"(2) در دو سوی مرز انجام دادند، که هدف روشن آن دادن پیامی به رژیم باکو به عدم اقدام به ماجراجویی های تازه بود. گفته می شود که این رزمایش با اطلاع و تایید ضمنی اتحادیه اروپا بوده است.
اخیرا نیز، آقای پزشکیان، رییس جمهور ایران، به باکو سفر کرده و ضمن دیدار با مقامهای آذربایجان، از جمله آقای علی اف، موضع ایران در مورد دفاع از تمامیت ارضی آذربایجان وارمنستان و عدم قبول تغییر مرزهای شناخته شده بین المللی را به سمع آقای علی اف رسانده است.
مذاکرات میان ایران و امریکا
این مذاکرات، و به نتیجه رسیدن آن، دارای اهمیت حیاتی، نه تنها برای ایران، بلکه به ویژه برای ارمنستان، اما همچنین برای کل منطقه و جهان خواهد بود. برای ارمنستان از این منظر مهم خواهد بود که آذربایجان کارت بازی خود در حالت احتمالی حمله امریکا و اسراییل به ایران را از دست خواهد داد. در واقع، ثمربخش شدن مذاکرات به معنای کاهش احتمال جنگ و درگیری در منطقه و کاهش ارزش و اهمیت راهبردی رژیم باکو برای غرب خواهد بود. به عکس، شکست مذاکرات و افزایش احتمال درگیری، ثبات نسبی منطقه را به هم زده و به رژیم باکو این فرصت را خواهد داد تا با استفاده از بی ثبات شدن اوضاع و اشتغال فکری ایران و غرب به تعرضات جدیدی علیه ارمنستان دست بزند.
از منظر رژیم باکو، امضای پیمان صلح با ارمنستان به این کشور فرصت خواهد داد تا در مدت کوتاهی اقتصاد و ارتش خود را ترمیم کرده و تفوق نظامی- اقتصادی- سیاسی باکو را خنثی سازد. لذا، این کشور مدام در فکر ضربه زدن به همسایه غربی خود و تضعیف هرچه بیشتر بنیه نظامی- اقتصادی آن است.
هنوز هیچ چیز قطعی در باره مذاکرات ایران و ایالات متحده در عمان مشخص نیست
شقوق احتمالی خروجی مذاکرات
یک: شکست مذاکرات
مذاکرات به بن بست کشیده می شود، طرفین میز مذاکره را ترک می کنند و اقدام نظامی در دستور کار قرار می گیرد. این بدترین حالتی است که برای همه طرفها (و نیز ارمنستان) از نتیجه مذاکرات می تواند به دست آید. در این صورت، کل منطقه و احتمالا جهان، در یک آرماگدون هولناک با فجایع طولانی مدت در خواهد غلطید.
دو: کش آمدن مذاکرات و وقت کشی (عمدی) توسط طرفین بدون حصول نتیجه ملموس
در دو حالت بالا، ارمنستان باید با هوشیاری تمام عمل کند و در صورت امکان ابتکار عمل در پاره ای مقاطع را به دست گیرد. از جمله، نظر به اینکه ارمنستان روابط خوبی با جمهوری اسلامی و ایالات متحده، هر دو دارد، می تواند به سهم خود تلاش کند تا از شکست قطعی مذاکرات جلوگیری نماید و به عنوان کشوری که منافع طرفین دعوا در آن تلاقی می کند، قدم به جلو بگذارد و آنها را به ادامه مذاکرات در خاک خود تشویق و ترغیب کند.
سه: ثمر بخش شدن مذاکرات
طرفین به نوعی از توافق و تفاهم (طویل مدت) دست می یابند. دنیا نفس راحتی می کشید، باب مراودات با غرب (ولو ابتدا با محدودیتهایی) گشوده می شود. همزمان تحریمها از ایران برداشته شده، دست ارمنستان در همکاری نظامی با ایران باز و امکان عقد قرارداد راهبردی میان دو کشور به وجود می آید. با ادامه ثبات در منطقه خطوط مواصلاتی پس از دهه های متمادی گشوده شده، ارمنستان از محاصره اقتصادی- نظامی خارج شده و کل تصویر راهبردی منطقه دستخوش دگرگونی خواهد شد.
آرسن نظریان
لاهه، ٢٩ آوریل ٢٠٢٥ برابر با نهم اردیبهشت ۱۴٠۴
----------------------------------
پا نویس
1- مسیرهای انرژی فعلی: مسیر نابوکو: آذربایجان-گرجستان-ترکیه؛
مسیر ارس: آذربایجان-ایران-ترکیه.
مزیتهای راه میانی: آذربایجان-ارمنستان- ترکیه، که هنور موجود نیست، اما در صورت وجود نزدیکترین، هموارترین و باصرفه ترین مسیر خواهد بود.
2- رزمایشهای "مشترک" یادشده به این ترتیب بوده که نیروهای رزمی دو کشور هر کدام همزمان در داخل قلمرو خود و در امتداد مرزهایشان اقدام به مانور و تحرکات نظامی نموده اند.
***************