logo





دو گفتگو با مهرداد درویش پور

در دفاع از صلح و دمکراسی و علیه جمهوری اسلامی
و جنگ طلبی در آستانه دور دوم مذاکرات آمریکا وایران

يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۰ آپريل ۲۰۲۵

new/mehrdad-darvishpour4.jpg
درگفتگوی نخست با رضا گوهرزاد ضمن بررسی پدیده ترامپیسم و دلایل عروج آن و ضرورت آن گفتم جنگ شر بدتر است و به عقب راندن آن برای احیای اعتماد به نفس جامعه مدنی ایران مثبت است. هم از این رو بی آن که بپنداریم پیشرفت مذاکرات به معنای تامین خواست مردم درحوزه رفاه و دمکراسی و دیگر خواست های مردم ایران است، اما از آنجا که ابرهای جنگ را به عقب می راند مثبت است. هم از این رو ما باید به جای همسویی با جمهوری اسلامی در برابر آمریکا و اسرائیل یا همراهی با جنگ طلبان در اسرائیل و امریکا علیه جمهوری اسلامی از صدای سوم صلح و دمکراسی حمایت کنیم. با به نتیجه رسیدن مذاکرات همه خواست های مردم ایران بدست نمی آید. اما نفس برطرف شدن ابرهای جنگ و کاهش تحریم های کمرشکنی که دود آن به چشم مردم ایران می رود، از آن رو که به تقویت جامعه مدنی و پیکار آن برای دمکراسی و رفاه کمک می کند مثبت است. به ویژه این که این مذاکرات به معنای مهار برخی از جاه طلبی های حکومت خواهد بود و به مشروعیت زدایی بیشتر از نظامی که مخالف هرگونه مذاکره بود، منجر می شود. در گفتگو با منظر پور نیز ضمن توضیح تفضیلی نکات فوق در رابطه با مذاکرات ایران و آمریکا توضیح دادم که شکست مذاکرات احتمال حمله نظامی را قریب به یقین خواهد کرد. در آن صورت با حمله به زیر ساخت های ایران و فضای جنگی بیش از آن که شاهد سقوط احتمالی نظام باشیم ممکن است با ملیتاریزه شدن هرچه بیشتر فضای سیاسی روبرو شویم که هرگونه تحرکات جامعه مدنی را خفه خواهد کرد. تاکید کردم همه کسانی که به شمول رضا پهلوی مخالف مذاکرات و خواستار به بن بست رسیدن آن هستند، عملا مشوق حمله نظامی به ایران هستند. موضعی که بیشتر نتانیاهو، افراطی ترین گرایشات در دولت آمریکا و گرایشات افراطی در جمهوری اسلامی ایران و راست افراطی در اپوزیسیون ایران خواهان آن هستند. هم از این رو ضمن نکوهش و انتقاد از چنین موضعی، آن را در تخالف با امنیت، صلح، دمکراسی و میهن دوستی خواندم. در پاسخ به این پرسش که چرا رضا پهلوی با مذاکرات مخالفت کرده و به نام حمایت از مبارزات مردم ایران خواستار افزایش تنش ها که خطر حمله نظامی به ایران را دربر دارد، می باشد، چند دلیل را توضیح دادم : 1 خامی و بی تجربگی سیاسی و نداشتن کوچکترین دوراندیشی سیاسی 2 تاثیرپذیری از افراطی ترین مشاوران سیاسی آماتور مبلغ حمله نظامی به ایران 3 شاید از آن رو که بختی برای به قدرت رسیدن خود جز از طریق حمله نظامی اسرائیل و امریکا و سرنگونی جمهوری اسلامی نمی بیند؛ 2 الهام بخشی میراث سلسله پهلوی که یا تنها به اتکا دولت های خارجی به قدرت رسیده یا به همت آنها توانسته قدرت را حفظ کند و ایشان نیز می دانند که امروز بدون چنین فاکتوری بخت به قدرت رسیدن ایشان بسیار ناچیز است. در عین حال تاکید کردم پیامد تفاوت عقلانیت درازمدت و کوتاه مدت از جمله در برخورد به مذاکرات و حمله نظامی کاملا آشکار است. کسانی که تنها به سرنگونی حکومت می اندیشند مذاکرات را تهدیدی علیه آن و در راستای تضعیف موقعیت خود می ببیند. اما کسانی که به دمکراسی می اندیشند به مبارزات مسالمت آمیز مردم ایران تکیه می کنند ولو آن که این مبارزات در مدت زمان طولانی تری به نتیجه برسد. اشاره کردم پروژه چلبی در عراق تنها او را به برنده بدنام تاریخ بدل کرد. حال آن که بیم آن دارم مشوقان مستقیم وغیر مستقیم حمله نظامی به ایران، بیشتر به بازندگان بدنام تاریخ بدل شوند که نه به قدرت برسند و نه نام نیکی از آنها در حافظه تاریخی باقی بماند. اضافه کردم سکوت برخی از دیگر نیروهای در این زمینه نشانگر درس عبرت گرفتن آنها از مواضعی است که تشویق قدرت های خارجی به حمله نظامی می تواندن چگونه برایشان بدنامی ایجاد کند. تجربه ای که در هنگام جنگ ایران وعراق اپوزیسیونی که سرنوشت خود را به صدام گره زد، با آن روبرو شد. هم از این رو توصیه کردم رضا پهلوی به جای امید بستن به نتایاهو و گرایشات افراطی در آمریکا به خاطر آینده سیاسی خود هم که شده به تجدید نظر در این موضع گیری های خام بپردازد.

لینک نخست گفتگوی من و رضا گوهر زاد از آغاز تا دقیقه 30

https://www.youtube.com/watch?v=ykEbhwtuj0o


لینک گفتگوی من و محمد منظر پور از دقیقه 25 تا آخر

https://www.youtube.com/live/HkEagy78Tv8




نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد