رئیسجمهور آمریکا اکنون به جنگ با اتحادیههای کارگری نیز روی آورده است؛ مأمور اجرای سیاستهای سختگیرانهاش کسی نیست جز مدیرعامل تسلا، ایلان ماسک. تمرکز اصلی آنها بر کارمندان فدرال است.
با این حال، این احتمال وجود دارد که اتحادیههای کارگری در نهایت تقویتشده و پیروز از این نبرد بیرون بیایند.
«اگر آنها ۳۰ نفر از ما را اخراج کنند، باید فردای آن روز ۳۰۰ نفر در خیابان باشند»، این را کریس پولز در شعاری اعلام میکند. «اگر ۵۰ نفر را اخراج کنند، ما باید ۵۰۰ نفر باشیم. ما گروههای واکنش سریع تشکیل خواهیم داد. در سراسر ایالات متحده. و ما اعلام خواهیم کرد که این ما هستیم که برای آب پاک، غذای سالم، داروهای ایمن، هشدارهای هواشناسی و توزیع مستمری تلاش میکنیم.»
دهها هزار نفر در یکی از روزهای ماه مارس در یک میزگرد الکترونیکی در آمریکا شرکت کردهاند. کریس پولز، مهندسی در نیویورک، یکی از آنهاست. یکی از ۲٫۳ میلیون کارمند دولت فدرال که تا زمانی که دونالد ترامپ در نخستین ساعات دومین دوره ریاستجمهوریاش آنها را هدف قرار داد، به انجام وظایف خود مشغول بودند.
در دو ماهی که از آن زمان گذشته، دولت ترامپ دهها هزار کارمند فدرال را اخراج کرده، صدها هزار نفر را به استعفا واداشته، سازمانهای دولتی را منحل یا تا سر حد بیاثر شدن تضعیف کرده، پروژههای تحقیقاتی را متوقف ساخته، پایگاههای دادهها را سانسور کرده و دهها میلیارد دلار کمکهای توسعهای را قطع کرده است. لیز شولر، رئیس AFL-CIO، بزرگترین فدراسیون صنفی ایالات متحده با ۶۳ اتحادیه عضو و میلیونها عضو، میگوید: «ترامپ یک جنگ علیه کارگران به راه انداخته است.»
مهندس پولز یکی از بنیانگذاران شبکهی فدرال یونیونیستها (Federal Unionists Network) یا به اختصار FUN است. این شبکه را گروهی از اتحادیهگرایان جوان در سال گذشته راهاندازی کردند تا به ابزاری برای ارتباطات از پایین تبدیل شود. اما دونالد ترامپ و مسئول امور «بهرهوری» او، میلیاردر مشهور ایلان ماسک، بهناگاه این شبکه را به شهرتی ملی رساندند.
در مارس ۲۰۲۵، رهبران جنبشهای اتحادیهای نیز در میزگرد الکترونیکی یادشده که به دعوت FUN برگزار شده بود، حضور دارند. اورت کلی، رئیس بزرگترین اتحادیهی خدمات عمومی، AFGE، که طبق اعلام خود حدود ۸۰۰ هزار کارمند فدرال را نمایندگی میکند، در خطاب به فعالان میگوید: «ما یک خانواده هستیم»، و از همه میخواهد که متحد بمانند و اجازه ندهند که میانشان تفرقه بیفتد.
رقبای نابرابر
اعضای اتحادیههای کارگری در بخش خدمات عمومی با لابیگری و طیکردن روندهای شکایتآمیز آشنایی دارند. اما اقدامات سیاسی در فضای عمومی چالشی تازه برای آنان به شمار میرود—بهویژه زمانی که با رقبایی نابرابر روبهرو هستند. رئیسجمهور پشتوانهای منسجم و برنامهای مشخص دارد. این، لحظهی طلایی راستگرایان است. آنها کنترل کاخ سفید، هر دو مجلس کنگره و دیوان عالی را در دست دارند. از سوی حزب جمهوریخواه دیگر هیچ مخالفت علنیای شنیده نمیشود—even زمانی که رئیسجمهور خود را «پادشاه» مینامد.
با پروژهی ۲۰۲۵ (با عنوان "Mandate for Leadership. The Conservative Promise") که سال گذشته از سوی بنیاد هریتیج منتشر شد، ترامپ نقشهی راهی دقیق در اختیار دارد—شامل فروپاشی ساختار «دولت» و مبارزه با اتحادیههای کارگری. گرچه ترامپ ادعا میکند که متن ۸۸۷ صفحهای این پروژه را نخوانده، اما دقیقاً مطابق آن عمل میکند. او همانطور که در پروژهی ۲۰۲۵ توصیه شده، با سرعت آغاز به کار کرده، زمانی که «قدرت ریاستجمهوری در اوج خود است». حملات او دقیقاً متوجه همان نهادهاییست که در این سند هدفگذاری شدهاند: از نهادهای حفاظت از حقوق برابر و حمایت از مصرفکننده، گرفته تا وزارت آموزش فدرال و سازمان تأمین اجتماعی.
ترامپ با ایجاد هرجومرج، ارعاب و سردرگمی، فضایی مناسب برای تبلیغات علیه بخش خدمات عمومی فراهم میسازد. زمانی که دادگاهی اخراج گوئین ویلکاکس، که برای ریاست هیئت ملی روابط کار (NLRB) در نظر گرفته شده بود، را غیرقانونی اعلام میکند، او درخواست تجدیدنظر میدهد. در پروندهی دیگری که با شکست مواجه میشود، خواهان برکناری قاضی میگردد. او بهخوبی میداند که این حملات، نظام قضایی را سالها درگیر خود خواهد کرد.
سایهای از گذشتهی خود
وضعیت اتحادیههای کارگری در حال حاضر چندان روشن نیست. با وجود ۱۴.۳ میلیون عضو، آنها همچنان یکی از نیروهای سازمانیافتهی بزرگ در کشوری با جمعیتی ۳۴۰ میلیونی هستند. اما در مقایسه با اوج قدرت جنبش کارگری در دههی ۱۹۵۰، امروز آنها تنها سایهای از گذشتهی خود هستند. آن زمان، یکسوم از کارگران عضو اتحادیه بودند؛ امروز، این نسبت به یکدهم کاهش یافته است. حتی در دوران ریاستجمهوری جو بایدن—که خود را «رئیسجمهور حامی اتحادیهها در تاریخ آمریکا» نامیده، در صف اعتصابیون ایستاده و صندوقهای بازنشستگی چندین اتحادیه را نجات داده بود—این روند نزولی ادامه یافت. تنها در سال ۲۰۲۴، اتحادیهها ۱۸۴ هزار عضو را از دست دادند.
«اتحادیهها در بحرانی برای موجودیت به سر میبرند»، جان لوگان، رئیس مطالعات کار و اشتغال در دانشگاه سانفرانسیسکو میگوید. از نظر او، باید قوانین کار به نحوی تغییر یابد که از تضعیف روزافزون آنها جلوگیری شود. در دوران بایدن، پیشنویس قانون «PRO» به کنگره ارائه شد، قانونی که تشکیل اتحادیه را آسانتر میکرد—اما موفق به کسب اکثریت آرا نشد.
اتحادیهها بلوکی یکپارچه نیستند—حتی در مواجهه با ترامپ. اکثر رهبران اتحادیهها در جریان انتخابات از کامالا هریس حمایت کردند. در سطح پایگاه، حدود ۶۰ درصد از اعضا به این نامزد دموکرات رأی دادند؛ دو درصد بیشتر از رأیی که بایدن چهار سال پیش دریافت کرده بود. با این حال، در اقدامی جنجالی، رئیس اتحادیهی "تیمسترز"—بزرگترین اتحادیهی مستقل با بیش از یک میلیون عضو—در جریان کارزار انتخاباتی، یکی از خطوط قرمز را شکست و در کنگرهی حزب جمهوریخواه سخنرانی کرد. چندین شاخهی محلی بزرگ تیمسترز علیه او اعتراض کردند و خود به حمایت از هریس پرداختند. اما این رویداد، بهنوعی یک موفقیت برای ترامپ و ضربهای برای اتحادیهها محسوب شد.
در مسیری با فراز و نشیب
رئیس اتحادیه چپگرای کارگران خودروسازی (UAW) با حدود ۴۰۰ هزار عضو، مسیری پر فراز و نشیب در پیش گرفته است. در جریان انتخابات، شان فین، رهبر این اتحادیه، از کامالا هریس حمایت کرد. اما از زمانی که ترامپ شروع به اعمال تعرفههای گمرکی تنبیهی کرده، فین از او تمجید کرده است. او در نامهای به رئیسجمهور نوشت: «زمان آن رسیده کسی از منافع کارگران آمریکایی دفاع کند.» خشم او از تجارت آزاد، احساسی است که بسیاری از کارگران با او در آن شریکاند. آنها تجارت آزاد را مقصر از دست رفتن صدها هزار شغل صنعتی در ایالات متحده و دههها رکود دستمزدی میدانند.
بیل فلچر، فعال حقوق مدنی که سالها در اتحادیهها و فدراسیون سراسری AFL-CIO فعالیت داشته، سه نوع رویکرد مختلف اتحادیهها در قبال ترامپ را شناسایی میکند: «همکاران» (کسانی که با ترامپ همراهی میکنند)، «شترمرغها» (که سر در برف کردهاند)، و «مقاومتکنندگان» (که مبارزه میکنند). او بیشتر اتحادیههای بخش خدمات عمومی، معلمان، کارگران ارتباطات، مهمانداران هواپیما و دیگران را در گروه سوم، یعنی مقاومتکنندگان قرار میدهد. فلچر اظهار تأسف میکند که «اتحادیهها در زمینهی آموزش دربارهی نژادپرستی و تبعیض جنسیتی بسیار کمکاری کردهاند»—وگرنه امروز میتوانستند به جنبشی بسیار فراگیرتر بدل شوند.
روابط میان اتحادیهها و حزب دموکرات نیز پیچیده و پرتنش است. مطابق معمول، در انتخابات گذشته اتحادیهها از حامیان مالی اصلی دموکراتها بودند. اما اکنون که خود در وضعیت بحرانی قرار دارند، حمایت اندکی از سوی این حزب دریافت میکنند. چهار ماه پس از انتخابات، دموکراتها همچنان در حال ترمیم زخمهای شکست هستند، دچار تفرقهی عمیقاند، رهبری روشنی ندارند، و تمرکز خود را بر انتخابات میاندورهای نوامبر ۲۰۲۶ گذاشتهاند تا اکثریتهای ازدسترفته را بازپس گیرند.
با وجود کاهش اعضا، اختلافات درونی و فشارهای بیرونی، اتحادیههای کارگری اکنون از میزان همدلی عمومی برخوردارند که سالها بیسابقه بوده است. نظرسنجی مؤسسهی گالوپ در سال ۲۰۲۴ نشان داد که ۷۰ درصد از مردم آمریکا دیدگاه مثبتی نسبت به اتحادیهها دارند. نقش اصلی در این تحول را نسل جوان رادیکال برعهده داشتهاند؛ کسانی که به دل کار رفتهاند تا محیطهای کاری را سازماندهی کنند.
این نسل با روشهایی غیرمتعارف، صنایعی را فتح کردهاند که پیشتر برای فعالیت اتحادیهای غیرقابل نفوذ به نظر میرسیدند. در صدر آنها، کافیشاپها قرار دارند—در بیش از ۵۰۰ شعبه از استارباکس و دیگر زنجیرهها، باریستاها به تشکیل اتحادیه رأی دادهاند. کریس تاونسند، که ۴۶ سال بهعنوان سازماندهنده برای اتحادیههای مختلف کار کرده و امروز جوانان فعال در اتحادیهها را آموزش میدهد، ۱۷ صنعت شگفتانگیز را شمرده که در آنها اتحادیههای جدید شکل گرفتهاند—از جمله سازمانهای غیردولتی، آزمایشگاههای پژوهشی، موزهها، شرکتهای تولید انرژی خورشیدی و تولیدکنندگان کانابیس.
بدون درگیری مستقیم
رئیسجمهور آمریکا همیشه در محاصرهی میکروفنها و دوربینهاست—و ترامپ از این امتیاز برای دامنزدن به حسادت طبقاتی بهره میبرد. او بارها و بارها به «اسراف» و «فساد» ادعایی و نیز به «تنبلی» کارکنان خدمات عمومی حمله میکند. در تلویزیون NBC، با طعنه میگوید: «البته برای کسانی که کارشان را از دست میدهند متأسفم... اما بسیاری از آنها اصلاً کاری نمیکنند.»
ایلان ماسک، مأمور ترامپ برای «بهرهوری»، از احضاریههای قضات و نمایندگان مخالف در کنگره طفره میرود. وقتی میخواهند بررسی کنند که فعالیتهای او در "ادارهی بهرهوری دولت» (DOGE) قانونی و منطبق با قانون اساسی است یا نه، ماسک به «وبسایت بسیار شفاف» این اداره ارجاع میدهد. او در مصاحبهها مینالد که فعالیتش در DOGE او را «در معرض خطر جانی» قرار داده و در شبکه اجتماعی خودش، «X»، علیه کارکنان فدرال تبلیغ میکند. در ماه مارس، او حتی تا آنجا پیش رفت که پُستی را بازنشر کرد که کارمندان دولت را به نسلکشی متهم میکرد. در آن پست آمده بود که نه هیتلر، استالین و مائو، بلکه «کارمندان دولتیشان» میلیونها نفر را کشتهاند. پس از بالا گرفتن اعتراضها، ماسک پست را حذف کرد.
اعضای اتحادیهی FUN از درگیری مستقیم با ترامپ و ماسک پرهیز میکنند. آنها بهجای پاسخدادن به حملات، میکوشند روایت را تغییر دهند. بهجای صحبت از کار خود، بر آسیبی تمرکز میکنند که سیاستهای کاهش هزینهها بر کشور وارد میکند: اینکه میلیونها نفر از فقرا—بهویژه کودکان و سالمندان—از کاهش بودجهی کمکهای غذایی و بیمه درمانی آسیب میبینند؛ اینکه قربانیان تبعیض در مدارس دیگر پناهگاهی در وزارت آموزش ندارند؛ و اینکه ثروتمندان دیگر نیازی به نگرانی دربارهی بازرسی مالیاتی ندارند، چون پرسنل سازمان مالیات کاهش یافته است. مهندس پولس میگوید: «اینها هیچ ربطی به بهرهوری ندارند. این سیاستها فقط زندگی کارگران را سختتر و زندگی میلیاردرها را راحتتر میکند.»
رؤیای اتحادیه
«اگر تمرکز ما بر ترامپ باشد، از همین حالا بازندهایم»، این را سارا نلسون، رئیس اتحادیه مهمانداران پرواز، در برابر اعضای FUN میگوید. «ما باید منافع عمومی و همبستگی را در اولویت بگذاریم.» برای او، این حرف درسیست از اعتصاب کنترلکنندگان پرواز در سال ۱۹۸۱؛ زمانی که خودش فقط هشت سال داشت، اما آن ضربه هنوز هم بر جنبش اتحادیهها سایه انداخته است. اتحادیه کنترلکنندگان پرواز (PATCO) در انتخابات ۱۹۸۰ از جمهوریخواه، رونالد ریگان، حمایت کرده بود. اما پس از پیروزی او، دست به اعتصابی زد که آن زمان (و هنوز هم) برای کارکنان فدرال غیرقانونی بود. PATCO خواهان خواستههایی حداکثری بود، و ریگان بیدرنگ واکنش نشان داد: همهی ۱۱٬۳۴۵ کنترلکنندهی اعتصابی را اخراج کرد.
نلسون با نگاهی به گذشته میگوید: «آن زمان اشتباهی لعنتی کردیم... نباید میگذاشتیم کنترلکنندگان پرواز تنها بمانند—فرقی نمیکرد به چه کسی رأی داده بودند.» نلسون حالا ستارهای در حال طلوع در میان جوانان و چپگرایان اتحادیهای است. او امروز فرصتی میبیند برای جبران آن خطا. خودش از واژهی «رستگاری» استفاده میکند. شعار همیشگیاش این است: «آسیب به یک نفر، آسیب به همه است.»
در حالی که ترامپ به جنگ با خدمات عمومی رفته، در پایگاههای هواداریاش بسیاری گمان میکنند دوباره میتوانند یکتنه فرمانروایی کنند. صبح روزی که دولت قرارداد کاری با ۴۷٬۰۰۰ نیروی بازرسی مسافر و بار در فرودگاهها را فسخ کرد، مدیری در تگزاس با غرور میگوید: «از همین حالا دیگر خبری از مرخصی استعلاجی نیست.» در کالیفرنیا مدیری دیگر طعنه میزند: «با پروندههای شکایتتون خداحافظی کنین.»
در همین حال، ادارهی پست آمریکا هم هدف حملات ترامپ قرار گرفته. بانک بزرگ ولز فارگو به سرمایهگذارانش وعده میلیاردها سود در صورت خصوصیسازی پست را داده است. اما ۶۴۰٬۰۰۰ کارمند اداره پست—که رسماً جزو کارکنان خدمات عمومی نیستند—به مقابله برخاستهاند. آنها ۹۹ درصدشان عضو اتحادیهاند و میدانند اداره پست یکی از محبوبترین نهادها نزد مردم آمریکاست. مارک دایموندستین، رئیس اتحادیهی کارگران پست آمریکا (APWU) با ۲۰۰٬۰۰۰ عضو، این حمله را «کودتای الیگارشیها» مینامد.
قویتر از تعدادشان
در بسیاری از بخشهای خدمات عمومی، ترس حکمفرماست. به این وضعیت، این حقیقت هم افزوده میشود که صدها هزار کارمند فدرال باید ظرف چند روز تصمیماتی سرنوشتساز درباره آینده شغلیشان بگیرند—و آن هم بدون اینکه بتوانند پیامدهای تصمیم خود را دقیق ارزیابی کنند. یکی از معضلات اصلی این است که گزینهها مبهم و پرریسکاند. کسی که پیشنهاد خروج "داوطلبانه" با حداکثر ۲۵٬۰۰۰ دلار پاداش را رد کند، ممکن است بعدها باز هم اخراج شود.
کِلی، رئیس اتحادیهی AFGE، در این باره میگوید: «محیط کار آنقدر مسموم شده که دیگر نمیشود در آن دوام آورد.»
در جنبش کارگری، بسیاری همچنان به آیندهای روشن ایمان دارند. فِلِچِر میگوید: «اتحادیهها قویتر از آمارهایشان هستند.» او اقدامات ترامپ را بخشی از «حملهای گستردهتر به سازمانهای عدالتمحور» میداند. با این حال، خوشبین است: «اگر سرکوب گسترده و قتلهای سازمانیافتهای در کار نباشد، میتوانیم اوضاع را تغییر دهیم. میتوانیم اتحادیهها را دگرگون و تقویت کنیم.»
آمار نیز گواهی بر این امیدواریاند. از زمان آغاز «جنگ ترامپ علیه کارگران»، برخی اتحادیهها شاهد افزایش چشمگیر عضویت بودهاند؛ چیزی که سالها تجربه نکرده بودند. تنها در هفته اول فوریه، ۵٬۵۷۵ کارمند فدرال به اتحادیهی AFGE پیوستند. کریس تاونسند، از فعالان باسابقهی کارگری، امیدش را به نسل جدید اتحادیهسازها بسته است—همانهایی که در موفقیت اتحادیهسازی استارباکس نقش داشتند: «آنها جواناند، سفید، سیاه، مهاجر، اغلب تحصیلکرده. ما چیزهای زیادی را مدیون آنها هستیم.»
کریستی هافمن، دبیرکل فدراسیون جهانی UNI که اتحادیههای بخش خدمات در سراسر جهان را دربر میگیرد، اطمینان دارد که نگاه عمومی به اتحادیهها در آمریکا همچنان بهبود خواهد یافت. او میگوید: «در این روزها هیچکس جز اتحادیهها از کارگران دفاع نمیکند. هیچکس دیگر برای بیمه درمانی بهتر، حقوق در زمان بیماری و سایر نیازهای پایه نمیجنگد.» از نگاه او، دوران ترامپ «فرصتی بزرگ برای اتحادیهها» فراهم کرده، اما هشدار میدهد: «این دوران، دوران بقا خواهد بود، نه دوران رشد.»
در شبکه FUN، برخی حتی رؤیای یک روز کار متفاوت را در سر دارند: یک Labor Day در اولین دوشنبه سپتامبر که «دو میلیون نفر از ما به سمت واشنگتن راهپیمایی کنیم».
به نقل از شماره دوم ماهنامه Verdi Publivck ارگان اتحادیه کارگران خدمات عمومی آلمان