![]() |
|
آزاد سازی پاریس از اشغال ارتش نازیها زمان جنگ جهانی دوم انجام گرفت. بهعبارتی روشنتر لیبراسیون همزمان با پایان جنگ«پاریس» خاتمه پیدا کرد. در واقع می توان از آن به مثابه یک مرحله بزرگ و با اهمیت از آزاد سازی فرانسه نام برد.«la libération française» نهضت مقاومت فرانسه به مجموعه فعالیتهای مردم فرانسه علیه اشغال خاک فرانسه بهدست نازیها و همچنین علیه همدستی و همکاری «رژیم ویشی» با نازیها در خلال جنگ دوم جهانی اطلاق میشود.افراد نهضت مقاومت عمدتاً مسلح بودند.
در سالهای اخیر مستندهای زیادی در باره «لیبراسیون» مشاهده کردیم. اغلب این مستندها بهطور کلی درباره آزادسازی فرانسه بهویژه پاریس اشغالی بود که عمدتاً با ورود سربازان آمریکایی و مشارکت اعضای نهضت مقاومت فرانسه « résistance » همراه بود . گزارش های تصویری از اینجا آنجا. ورود ژنرال دوگل و افراد وفادار به او. تصاویری از خیابانهای پاریس تحت اشغال «رایش» ارتش نازی ها. نمایش آخرین درگیری résistance با بقایای پراکنده سربازان رایش سوم که دچار هزیمت شده بودند. در واقع بر اثر جنگ خانه به خانه گروه گروه تسلیم می شدند. همزمان شادی زایدالوصف پاریسیها در کوچهها و خیابانها. در آغوش گرفتن سربازان آمریکایی. یا سوار بر کامیون های ارتشی و به ویژه تانکهای آمریکایی. بازداشت زنان فرانسوی که با آلمان ها همکاری می کردند. اغلب این بازداشتها همراه با توهین و تحقیر و تراشیدن موهای سر در کوی و برزن همراه بود. اغلب تصاویر همچون ماده خام خاکستری بود. بدیهی بود که تصاویر ناشیانه پیوند زده شده بود. این تصاویر ناشیانه تنها قادر بود یک تصویر عمومی و خام را به بینندهها به نسلهای آینده القآ کند و اغلب «ما»شاهد پخش این مجموعه مستند «پراکنده» در یکشنبههای خاکستری پاریس بودیم. اما دیشب تلویزیون فرانسه مستند طولانی ای را به رایگان در معرض دید عموم قرار داد و وجدان های آگاه نه فقط فرانسوی، بل کل بشریت را بهداوری فرا خواند.در واقع بیننده برای اولین بار، هم روزهای تلخ اشغال پاریس زیر چکمههای سربازان رایش سوم را به وضوح بهچشم دید. هم شاهد گزارشهای خبری - تصویری « libération» آزاد سازی پاریس از دست نیروهای اشغالگر آلمانی بود. ما برای اولین بار شاهد حضور گسترده «پارتیزانها» اعم از کمونیستها ،سوسیالیستها، آنارشیستها و front populaire، دوگلیستها، روشنفکران و دیگر نیروهای رزمنده در سطح شهر پاریس بودیم. این نیروها همگی مسلح بودند. بعضاً کلاه بره بهسر داشتند و جوان و پر تحرک بودند. بهیاد بیاوریم چه تعداد زیادی از همرزمانشان در یک بر خورد نابرابر با سربازان تا دندان مسلح رایش سوم کشته شده یا زخمی و توسط ماموران «اس اس» بازداشت شده بودند و در سیاهچالها تا حد مرگ بازجویی و شکنجه شده و سپس به جوخه اعدام سپرده شده بودند.». اینک در روزهای لیبراسیون- از تاریخ نوزدهم ماه اوت تا بیست و ششم ماه اوت پاریسیها از خانه بیرون زده و در کوی و برزن با شادمانی زایدالوصفی در میادین رقص و پایکوبی می کردند. در مستند بلند دیشب گزارش تمام و کمال آزادسازی فرانسه - پاریس - را شاهد بودیم. پارتیزانهای مسلح سوار بر اتومبیلها در خیابانهای آزاد شده مانور میدادند. هم آنان با کمک مردم کسانی را که در زمان اشغال با آلمان ها همکاری کرده بودند «collaborer» جستجو کرده و از مخفیگاهها بیرون کشیده و مورد ضرب و شتم قرار میدادند. بر صورتها صلیب شکسته؛ آرم نازیها نقش میزدند. مردان را بر داربست که برای حلقآویز کردن آماده کرده بودند، از دو پا آویزان کرده و و با چوبی، چیزی مورد ضرب و شتم قرار میدادند، این اعمال خشونتبار اغلب توسط مردمان اعماق انجام میگرفت. در واقع اعمالی از این دست بیان کینه و نفرت انباشته شده آنها بود. یک بار جوانی را که پارتیزانها از دوپا بر داربست آویخته بودند، زمانی که سر طناب را شل کرده و آن جوان مچاله شده پای داربست افتاده بود، زنی کهنسال با بالا پوش سیاه و گیسوان سپید پیشاپیش مردم نوک عصا را بر سر colabeure مچاله شده می کوفت. این صحنه و صحنههای مشمزکننده مشابه از یکسو بیان نفرت انباشته شده مردمان پاریس بود که در دوران اشغال توسط آدم های خودفروش بهشدت تحقیر شده و حد انسانی آنان هم توسط ماموران امنیتی که ما از آنها تحت نام «اس اس» نام می بریم، بهخاطر منافع حقیرانه توسط پا اندازها و آدامهای اجیر شده به نحو چشمگیری مورد ضرب و شتم قرار می گرفتند. اما کار به همین جا ختم نمی شد بهطور مثال زنان پارتیزان، زنی را از مخفیگاه پیدا کردند و او را با خشونت در یکی از سلولهای پاریس انداختند، این زن فرانسوی نه تنها با مقامات آلمانی همکاری میکرد، بلکه در بازداشت و ضرب و شتم جوانان فرانسوی نقش مهمی ایفا کرده بود. حتی کاشف بهعمل آمد که در بازجویی و شکنجه آنان شرکت می کرد. از این در آن شرایط ویژه و در حال و هوای انتقام گیری زنان داوطلب پارتیزان از مراقبت شدید انجام میدادند که مبادا بازداشتی از دستشان قسر در برود .این زن فرانسوی درشت اندام، قوی و بسیار پر زور بود. اما زنان داوطلب پارتیزان که تازه همراه دیگر پارتیزانها از دامنههای کوهستانی به شهر آمده بودند، در آن مقطع، لیبراسیون پاریس همزمان با جنگ خیابانی با سربازان آلمانی کسانی را که با نازیها همکاری کرده بودند، شکار کرده و بهدست مردم پاریس می سپردند.در این مقطع زمانی خشونت در سطح شهر پاریس حاکم بود .هم مردم هم پارتیزانها با همکاران نازی با خشونت رفتار میکردند .هنوز فرصت این را پیدا نکردهبودند که «خائن»ها را در یک«تریبونال» بهطور عادلانه محاکمه کنند. مردم پاریس حدوداً این افراد را در زمان اشغال شناسایی کرده و اعمال آنها را زیر نظر گرفته و برای روز انتقام روز شماری می کردند. این افراد در مقطعی که نان بهاندازه کافی نبود، آذوقه و دارو و دوا و درمان نبود، از تمام امتیازات بهرهمند بودند. به احوالات مردم در پاریس بی اعتنا بودند. خوش بودند. خوب می پوشیدند و حتی این خوشی را از شهروندان پاریسی پنهان نمیکردند. در مقابل فقر و بیکاری و بیماری دیگران شانه بالا می انداختند. بعد از آزادسازی شهر پاریس دهها زن جوان؛ اعم از زنان پارتیزان و زنان جوان پاریسی بهطور داوطلب به همکاری با با رهبران مقاومت پرداختند. هزاران «فیش» از نام و مشخصات زنان و مردانی که با نازی ها همکاری کرده بودند، به شهروندان پاریسی پشت کرده و به خدمت نازیها در آمده بودند، تهیه کرده و در محاکمات سریع و عجولانه یک سری از همکاران نازی را به جوخه آتش سپردند، یک سری را به حبس های طولانی مدت محکوم کردند. یک سری را به نقاط دور افتاده و بد آب و هوا تبعید کردند. ناگفته نماند تعداد زیادی از همکاران نازی توانسته بودند جان سالم بهدر برده و از پاریس و حتی فرانسه فرار کنند. اما همیشه در چنین شرایطی، مواردی پیش می آمد که به هنگامهی تصفیه حساب خشک و تر با هم بسوزد. یک عده بیگناه هم قربانی شوند. بدون تردید از یکسو فشار مردم پاریس از سوی دیگر شدت عمل مسؤلین مسبب اینگونه اعمال غم انگیز بود. از زمان لیبراسیون پاریس ده ها کتاب و سند در رابطه با کسانی که در زمان اشغال با آلمانها همکاری میکرده اند، در فرانسه انتشار یافته است. همانگونه که در سطور بالا اشاره کردم تلویزیون در اغلب یکشنبههای خاکستری به پخش مستندهایی از این دست مبادرت میورزد. اما مستند اخیر یک استثنا بود هم از نظر ارایه تصاویر عریان هم از لحاظ نظری. جا دارد در اینجا اضافه کنم که در گزارش اخیر به تفصیل به گروه بندی ها، موضعگیری احزاب چپ از جمله حزب کمونیست فرانسه پرداخته شده است. بهویژه در رابطه با چگونگی حکومت آینده بعد از آزاد سازی فرانسه. و همچنین جدال طبقاتی و جر و بحث های بیپایان و کشمکش بر سر منافع کارگران و کشاورزان و مردمان زحمتکش اعماق. و اینکه چگونه نیروهای چپ در رابطه با دادن امتیازات بیشتر با بورژوازی در کشمکش دایم بودند. از یاد نبریم که در مقطع لیبراسیون و زمانی بعد از آن احزاب چپ فرانسه بسیار قوی بودند و در میان کارگران و دهقانان و زحمتکشان پایگاه وسیعی داشتند. در نوشته کوتاه می خواستم تاثراتم را با دیدن این مستند بلند و نقش عمده پارتیزانها در آزاد پاریس و چگونگی برخورد شهروندان پاریسی یا کسانی را که در زمان اشغال با نازی ها همکاری کردهاند، برای مخاطبان میهنمان باز گویم. باشد که در فردای رهایی میهنمان از دست حاکمیت کنونی مردمان آزاده با درایت و هوشمندی به مقولههایی از این دست بپردازند. آن روز دیر نیست.امیدوارم در چنین روزی رضا علامه زاده ها، مرجان ساتراپیها، جعفر پناهیها و محمد رسولافها به مستندهایی در زمینه دادخواهی بپردازند . پاریس، چهارم ماه آوریل ۲۰۲۵. محسن حسام نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|