ـ «مایکل وولف»، روزنامه نگار و نویسندۀ کتاب «همه یا هیچ: چگونه ترامپ آمریکا را بازپس گرفت»، توضیح میدهد که چرا ترامپ معتقد است حملات ۷ اکتبر در صورت حضور او در قدرت رخ نمیداد و چرا او فکر میکند «تقصیر نتانیاهو است!»
دونالد ترامپ هنگامی که برای شرکت در یک گردهمایی انتخاباتی در واترلو، آیووا، در راه بود، با خبر حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ غافلگیر شد. مایکل وولف، روزنامه نگار باسابقه، در کتاب جدید خود با عنوان «همه یا هیچ: چگونه ترامپ آمریکا را بازپس گرفت» مینویسد: «این موقعیتی بسیار مناسبی بود برای ارائۀ یک دفاع قوی از اسرائیل و پیشی گرفتن از بایدن در حمایت از برنامه های نظامی اسرائیل».
با توجه به پایگاه قوی مسیحیان انجیلی در آیووا که حامی اسرائیل هستند، وولف خاطرنشان می کند که «یک نمایش ترامپی از خشم و خشونت نسبت به فلسطینیها قطعاً تأثیرگذار خواهد بود.» اما ترامپ به جای استفاده از این فرصت، بیانیهای ضعیف صادر کرد که برای کسی که به ندرت فرصت استفاده از سخنان پرطمطراق را از دست میدهد، بویژه زمانی که برای منافع سیاسی اش مفید باشد، عجیب بود.
وولف در مصاحبهای با هاآرتص توضیح میدهد که یکی از دلایل اظهارات رقیق ترامپ، بیعلاقگی کلی او به سیاست خارجی، به ویژه خاورمیانه است. او میگوید: «او از دینامیک اسرائیل و فلسطین خسته شده است» و اضافه میکند که ترامپ به هر چیزی که توجه را از خود او منحرف کند، واکنش منفی نشان میدهد. «حتی اگر یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ اسرائیل باشد. فرقی نمیکند، موضوعی است که توجه را از او دور می کند و این او را ناراحت میکند».
اما عامل دیگری نیز در کار بود: انتقام. ترامپ بنیامین نتانیاهو را مقصر میدانست و او را مسئول حملات می شناخت، نه بخاطر شکست در سیاستها، بلکه به خاطر خیانت نهایی: تبریک گفتن به جو بایدن برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰. تلاش نتانیاهو برای ترمیم روابط در آن زمان، نتوانست کینۀ ترامپ را کاهش دهد.
وولف میگوید: «او دربارۀ برخی مسائل وسواس دارد. نتانیاهو سوژۀ دائمی حرفهای اوست».
به گفتۀ وولف، ترامپ معتقد است که اگر او رئیس جمهور بود، رویدادهای ۷ اکتبر رخ نمی داد، نه به دلیل اقدام خاصی که انجام می داد، بلکه صرفاً به این دلیل که این حملات «علیه او» می بود و هیچکس جرأت نمیکرد او را به چالش بکشد.
در نظر ترامپ، او ریاست جمهوری را از دست داد زیرا نتانیاهو به بایدن تبریک گفت. وولف توضیح میدهد: «اگر نتانیاهو به او تبریک نمیگفت، دونالد ترامپ هنوز رئیس جمهور بود؛ در ذهن او. البته، این از بسیاری جهات مضحک است. اما در واقعیت دونالد ترامپ، اینطور فکر میکند» .
وولف در کتاب خود مینویسد که ترامپ معتقد است در دورۀ اول ریاست جمهوریاش، «او بیش از هر رئیس جمهور آمریکایی دیگری کار کرده است، نه تنها در دفاع از اسرائیل، بلکه در کمک به نتانیاهو برای ماندن در قدرت و دور ماندن از زندان.» با این حال، همان نتانیاهو، به نوشتۀ وولف، «سهم بزرگی در اجماع بینالمللی داشت که بایدن، و نه ترامپ، انتخابات را ببرد».
استقبال ترامپ از نتانیاهو در کاخ سفید(عکس: الکس براندون، AP )
وولف میگوید از نظر ترامپ، ۷ اکتبر در نهایت نتیجۀ ریاست جمهوری بایدن بود، ریاستی که نتانیاهو به مشروعیت آن کمک کرد. وولف در کتاب خود نتیجه گیری ترامپ در روز حملات را اینگونه خلاصه میکند: «تقصیر نتانیاهو بود!»
از آن زمان، به نظر می رسد خشم ترامپ نسبت به نخست وزیر اسرائیل تا حدی کاهش یافته است.
وولف میگوید: «نتانیاهو به کاخ سفید آمد، پای او را بوسید و هر کاری که لازم بود انجام داد، و این همه چیز را جبران میکند. به محض این که میزان مناسبی از وفاداری نشان بدهید، خطاها بخشیده میشود.»
ـ بسیاری، در اسرائیل، معتقدند که ترامپ یک دوست واقعی است. آیا فکر میکنید او واقعاً به اسرائیل اهمیت می دهد؟
ـ نه، نه، نه، نه! البته که نه. او به اسرائیل اهمیت نمی دهد. او به هیچ چیز جز خودش اهمیت نمی دهد. قطعاً به اسرائیل اهمیت نمی دهد. منظورم اینست که برای او مهم اینست که به عنوان بزرگترین دوست اسرائیل دیده شود، اما به خود اسرائیل اهمیت نمیدهد.
ـ سؤال دربارۀ نگرش ترامپ نسبت به اسرائیل، به شدت با موضع او نسبت به یهودیان گره خورده است. در سال ۲۰۲۲، واشنگتن پست تاریخچۀ اظهارات ضدیهودی او را بررسی کرد و نتیجه گرفت که او بارها ادعا کرده است یهودیانی که به دموکراتها رأی می دهند، وفادار نیستند، یا بدتر از آن، از اسرائیل متنفرند. عده ای این را بازتابی از کلیشۀ ضدیهودی (وفاداری دوگانۀ یهودیان) می دانند. یکی از تبلیغات انتخاباتی ترامپ در آن زمان هم این تصور را تقویت کرد، پوستری مرکب از تصویر سه چهرۀ برجستۀ یهودی، یعنی میلیاردر «جورج سوروس»، رئیس وقت فدرال رزرو «جنت یلن»، و «لوید بلنک فاین» مدیرعامل گلدمن ساکس، و جالب این که گوینده هشدار میداد که ساختار قدرت جهانی در حال دزدی از طبقۀ کارگر است.
ـ ترامپ با درک آسیبهای ناشی از برچسب ضدیهودی بودن، به داماد یهودی خود، «جرد کوشنر» روی آورد و امیدوار بود که او و ایوانکا ترامپ بیانیه ای صادر کنند برای اطمینان بخشیدن به حامیان یهودی تا شاید بتوانند جنجالهای قبلی را پاک کنند.
اما کوشنر مقاومت کرد. وولف مینویسد: «کوشنر از تأیید رسمی پدرزنش طفره می رفت». حتی زمانی که حلقۀ داخلی ترامپ برای صدور بیانیهای ملایمتر به او فشار آوردند که صرفاً تأیید کند ترامپ ضدیهودی نیست، کوشنر امتناع کرد. وولف پاسخ ناامیدانۀ او را نقل میکند: «نه، ایوانکا و من این کار را نمی کنیم. ما قرار نیست ناممان را روی چیزی بگذاریم و وسط ماجرا قرار بگیریم. این بار این کار را نمی کنیم».
وقتی از وولف پرسیده شد که آیا کوشنر فکر میکند ترامپ ضدیهودی است، گفت که نمی داند چرا کوشنر از ضمانت او خودداری کرد، اما مطمئن است که این اتفاق افتاده است، زیرا چندین منبع آن را تأیید کرده اند. او گمان می کند که کوشنر و ایوانکا، خیلی ساده، احساس کردند دور ماندن از این موضوع امنیت بیشتری دارد.
در مورد نظر شخصی، وولف ترامپ را «به شیوۀ قدیمی ضدیهودی میداند، که به هیچوجه توجیه پذیر نیست. او معتقد است که «یهودیان با او متفاوت هستند»، اگرچه اصرار دارد که آنها «ویژگیهای خوبی» دارند و بسیاری از بهترین دوستانش یهودی هستند.
ـ اما آیا او فکر می کند که یک فرد یهودی اساساً با کسی مثل او متفاوت است؟
ـ بله. به هر حال متفاوت است؛ بهتر یا بدتر.
کوشنر و ایوانکا ترامپ با وجود ارتباط نزدیک با ترامپ در دورۀ اول ریاست جمهوری اش، توانستند تصویری نسبتاً تمیز از خود حفظ کنند. وولف خاطرنشان می کند که یکی از دستاوردهای کلیدی کوشنر، توافقهای ابراهیم بود. وولف میگوید: «ترامپ به هیچوجه به سیاست خارجی یا خاورمیانه علاقه ای ندارد. سیاست داخلی اسرائیل نیاز به درک عمیق و توجه به جزئیات دارد، و برای ترامپ، این یک کسالت بزرگ است. در ذهن او، این یک مشکل یهودی است، کوشنر یهودی است، بنابراین باید آن را مدیریت کند. و این کاری است که کوشنر انجام داد.»
ایوانکا ترامپ و جرد کوشنر (عکس: اوان ووسی، AP)
مایکل وولف، ۷۱ ساله، ظاهری آراسته و جوان دارد. گرم و خوش برخورد است و با احتیاط صحبت میکند، مراقب است اسرار زیادی را که بدون شک در اختیار دارد فاش نکند.
این روزنامه نگار کهنه کار خود را از جنجال دور نگه می دارد و از ارائۀ تفسیر خودداری می کند. وقتی از او پرسیده شد که چرا ترامپ علیرغم این که ظاهراً فقط به خودش اهمیت میدهد، گروگان سابق، «الی شرابی»، را به اقامتگاه خود دعوت کرد؟ وولف به سادگی از پاسخ دادن خودداری کرد.
هفت سال پیش، وولف کتابی منتشر کرد که نام او را در آمریکا و خارج از آن بر سر زبانها انداخت: «آتش و خشم: درون کاخ سفید ترامپ». این کتاب پرفروش سیاسی، نگاهی از درون به اولین کمپین ترامپ و اولین روزهای ریاست جمهوری او ارائه میداد.
این کتاب به سرعت به یک اثر پرفروش بدل شد و پس از آن دو کتاب دیگر هم دربارۀ ترامپ منتشر شد؛ یکی دربارۀ مشکلات قانونی او و دیگری دربارۀ ماههای آخر حضورش در کاخ سفید. «همه یا هیچ»، چهارمین کتاب از این مجموعه، در اواخر فوریه امسال منتشر شد و با استقبال زیادی روبرو شد. این مطلب اولین مصاحبۀ وولف با یک رسانۀ اسرائیلی پس از انتشار کتاب فوق است.
ـ پس از یک دهه پوشش ناخوشایند، او چگونه همچنان به نحوی بیسابقه به حلقۀ داخلی ترامپ دست می یابد؟
ـ بسیاری از اطرافیان ترامپ در یک دنیای دوگانه زندگی میکنند؛ در «دنیای ترامپ»، اما در عین حال، افرادی عادی هستند، آنها خانواده دارند، ثروتمند نیستند، و می بینند که اینجا، این دنیا، یک مکان واقعاً فوقالعاده است، اگر نگوییم یک «شهر دیوانه»، همانطور که اغلب آن را می خوانند. آنها به یک راه حل نیاز دارند تا دیدگاه روشنبینانۀ خود را بیان کنند.
ترامپ به این کتاب با خشم واکنش نشان داد و آن را در پستی در پلتفرم رسانۀ اجتماعی خود، (تروث سوشال)، به عنوان «یک کار جعلی کامل» رد کرد. بعد هم تهدید کرد که علیه هر کسی که اطلاعاتی دربارۀ او بر اساس منابع ناشناس منتشر کند، اقدام قانونی انجام خواهد داد.
ترامپ و میریام ادلسون (عکس: الکس براندون AP )
کتاب وولف تصویری نه چندان روشن از رابطه بین دکتر «میریام ادلسون»، بیوۀ «شلدون ادلسون»، سرمایهدار کازینوها، و ترامپ ارائه میدهد.
شلدون ادلسون بزرگترین حامی مالی ترامپ در دو انتخابات قبلی بود. گزارشها حاکی از آنست که او بیش از ۳۶۹.۲۸ میلیون یورو به کمپین ترامپ کمک کرد. میریام ادلسون نیز مبالغ نجومی به ترامپ اهدا کرد، اما این کار جایگاهی در قلب رئیس جمهور برای او به ارمغان نیاورد. وولف از قول ترامپ مینویسد: «او خیلی خسته کننده است». زمانی که یکی از مشاورانش به او توصیه کرد با میریام ملاقات کند تا کمک مالی بیشتری دریافت کند، گفت «او فقط ادامه می دهد و ادامه می دهد. من دیگر نمی توانم. او قرار نیست چیزی به ما بدهد».
وولف خودش، اعتراف می کند شخصاً با میریام ادلسون صحبت نکرده است، می گوید که اطرافیان ترامپ او را «نه به ناخوشایندی همسرش، اما به همان اندازه کسل کننده» توصیف می کنند.
وقتی وولف سعی می کند دینامیک فعلی بین آنها را توضیح دهد، به ویژه با توجه به گزارشهایی دربارۀ تأثیر قابل توجه ادلسون بر ترامپ در مذاکرات مربوط به معاملۀ گروگانها، می بیند در اطراف او هیچکس واقعاً فرصت زیادی برای حرف زدن در این موارد را ندارد، قطعاً نه «حرف زدن و صحبت کردن».
به گفتۀ وولف، ترامپ احساس می کرد که ادلسون از خط قرمز عبور کرده است؛ ادلسون معتقد بود کمکهای مالی، در مجموع حدود ۱۶۶.۱۷ میلیون یورو، به او حق می دهد نظر خود را بیان کند. نتیجه، این بود که ترامپ «مجبور بود بنشیند و به صحبتهای او گوش دهد، و این او را به شدت عصبانی می کرد.»
روشترین نمونه از یک میلیاردر که موفق شد راه خود را به حلقۀ داخلی ترامپ باز کند، البته «ایلان ماسک» است، که حدود یک چهارم میلیارد دلار به کمپین ترامپ کمک کرد و پس از انتخاب مجدد ترامپ، نقش قابل توجهی در کاخ سفید به او اعطا شد.
وولف در کتاب خود می نویسد که ماسک حمایت خود را مشروط به انتخاب سناتور «جی.دی.ونس» از اوهایو، به عنوان معاون رئیس جمهور ترامپ کرد. این انتخاب برخلاف توصیۀ افراد بیشتری از مشاوران ترامپ انجام شد، آنها سناتور «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجۀ فعلی ایالات متحده، را ترجیح میدادند، در حالی که ترامپ خودش در ابتدا تمایل داشت یک زن را به عنوان معاون انتخاب کند.
با دانستن تأثیر قابل توجه ماسک بر چنین تصمیم مهمی، یعنی انتخاب معاون رئیس جمهور توسط ترامپ، سخت است که ادعاهای مبنی بر این که ماسک اساساً حتی اکنون نیز ترامپ را کنترل میکند، رد کرد.
وولف خاطرنشان می کند که پول ماسک برای ترامپ جذابیت زیادی داشت. وقتی مشاورانش به او اصرار کردند که در رویدادهای جمع آوری کمک مالی شرکت کند، ترامپ این نیاز را رد کرد و گفت: «من مجبور نیستم این کار را انجام دهم چون مرد کریپتو به من هر چیزی که بخواهم میدهد»، به گفتۀ وولف، ماسک به وعدۀ خود عمل کرد و مبالغ قابل توجهی را به حساب کمپین ریخت. وولف میگوید: «و تا به امروز، این تأثیر بزرگی بر ترامپ دارد».
اما در ضمن، وولف می گوید که هیچ مشارکت واقعی با ترامپ وجود ندارد: «هیچ برابری با ترامپ وجود ندارد. حتی امکان بحث زیادی با ترامپ وجود ندارد.». ماسک در حال حاضر به نفع ترامپ عمل میکند، اما همانطور که وولف میگوید، «ایلان میتواند همۀ این کارها را انجام دهد و اگر اشتباهی پیش بیاید، این ایلان است که مقصر شناخته می شود، نه ترامپ».
علاوه بر این، تاریخ نشان میدهد که تأثیر ماسک پایدار نخواهد بود. وولف میگوید: «از بین همۀ افرادی که در ۱۰ سال گذشته، در حرفۀ سیاسی ترامپ او را احاطه کرده اند، هیچکس سالم بیرون نیامده است. صد درصد آنها تحقیر شده اند، بی آبرو شده اند، اخراج شده اند یا تحت تعقیب قرار گرفته اند. همه چیز برای همه به گریه ختم میشود.» وولف اعتقاد ماسک به این که او استثنا خواهد بود را ناشی از غرور محض می داند.
ـ شما اغلب تأکید می کنید که ترامپ سیاست خارجی را کسل کننده می داند، هیچ علاقۀ واقعی به سیاست ندارد و هیچ ایدئولوژی فراتر از خودش ندارد. آیا می فهمید که چه چیزی او را به عنوان رئیس جمهور به حرکت وا می دارد؟ چرا او تصمیم گرفت دوباره نامزد شود در حالی که قبلاً به قدرت و موقعیت دست یافته بود، همانطور که شما نوشتهاید؟
ـ انگیزۀ او، به نظر من، اینست که دونالد ترامپ باشد. و برای این که دونالد ترامپ بماند، یا باید برای ریاست جمهوری نامزد شود و یا رئیس جمهور باشد. در غیراینصورت، خطر این که شخص دیگری کنترل حزب جمهوریخواه را به دست بگیرد وجود دارد. بنابراین فکر می کنم او چاره ای نداشت.
وقتی وولف برای اولین بار پس از اعلام کمپین ۲۰۱۶ ترامپ با او مصاحبه کرد، پرسید که چرا نامزد شده است: « به او گفتم، ‹چرا این کار را میکنی؟› و او گفت، ‹برای این که مشهورترین مرد جهان باشم›».
مایکل وولف. (عکس: جن هریس)
ـ و این برای چهار سال دیگر چه معنایی دارد؟ آیا نگران هستید که او پس از دو دوره در کاخ سفید از کناره گیری خودداری کند؟
<7b>
ـ آیا من نگران ۲۰۲۸ هستم؟ بله، فکر می کنم همه نگران هستند. نمی دانم چطور می توانید نگران نباشید.
با این حال، با ترامپ، همیشه مسئله خود اوست. وولف میگوید: «این در نهایت فوق العاده سطحی است. او هر روز تیتر می سازد، اما تیترها دربارۀ اوست. عمدتاً دربارۀ ایجاد تغییر نیست، دربارۀ جلب توجه به خودش است. رویکرد او اینست که با پیشی گرفتن از خودش، گردش اخبار را تسخیر کند. افزایش تیترها، هر روز یک تیتر جدید، هر روز انجام کاری غیرمنطقی تر از روز قبل، و در نهایت، این خودش فرو می ریزد. شما نمی توانید همه را از خود برانید، که به نظر می رسد او در این مسیر است، و انتظار نداشته باشید که عواقبی نداشته باشد».
ـ پس از ده سال کار و پیگیری در مورد ترامپ، آیا می توانید چیز مثبتی دربارۀ او بگوئید؟
ـ ترامپ می تواند جذاب، سرگرم کننده و گاهی حتی بامزه باشد. به نوعی، او یک نابغه است، منظورم یک نابغۀ سیاسی است. او قطعاً قوانین سیاست، و این که یک سیاستمدار چیست را بازنویسی کرده است. می توانید بگویید که به هر حال، در حال حاضر، به نظر بدتر است.
ـ خانمی بنام سارا در توصیف ترامپ می نویسد: "ترامپ یک خودشیفتۀ بدخیم است"
- او نشانه های خودشیفتگی شدید را در کنار رفتارهای پرخاشگرانه، بازی با شخصیت آدمها و رفتار و گفتار توهین آمیز نشان می دهد، با تمایل به لذت بردن از آسیب رساندن به دیگران و تحقیر آنها، اغلب هم بدون پشیمانی. اساساً ترکیبی است از خودشیفتگی با ویژگیهای اختلالات شخصیتی ضداجتماعی مثل:
ـ احساس شدید خودخواهی و خود بزرگ بینی،
ـ داشتن منظره ای باشکوه از خود...،
ـ اعتقاد به برتری نسبت به دیگران و مستحق برخورد ویژه،
ـ عدم همدلی
ـ بازی با شخصیت آدمها با استفاده از جذابیت، چاپلوسی یا فریب برای استثمار دیگران در جهت منافع شخصی،
ـ پرخاشگری و بدرفتاری، بکارگیری آزارهای کلامی، عاطفی و گاهی فیزیکی بدون عذاب وجدان،
ـ ذهنیت پارانویا و قربانی بودن: باور داشتن به این که دیگران علیه آنها توطئه می کنند، و اغلب سرزنش این دیگران بخاطر مشکلاتی که دارند،
ـ تمایلات سادیستی: کسب لذت از ایجاد درد، آزار یا تحقیر دیگران.
هاارتص ـ ۶ مارس ۲۰۲۵
https://www.haaretz.com/