شب،شب هول، شب مرگ؛ مرگ صدا و نور، مرگ طرحها و رنگها، مرگ عشقها و ترانهها، مرگ آسمان، مرگ زمین، مرگ انسان؛ شب پایان انسان.
ستونهایی از دود،شناور در روشنایی اول صبح. افق، خط سرخ افق. آتش، دریایی از آتش. جنگل،جنگلی از آتش.
برگریزان: درختان سیاه و پوک، سیاه همچون ذغالی که روزها درون گودالی از خاکستر رها شده باشد، پوک، همچون چوبی که سالها موریانهها از درون خورده باشند.
برگریزان؛ زمین پوشیده از تودههای سیاه برگ. لای شاخ و برگ درختان بیبرگ جای جای طرح سیاه اندام پرندهای.
پرندهها: خشکیده با نوکهای بلند و چنگالهای سیاه. پرندهها نشسته، خفت کرده، گشودهبال.
دوده، ذرات دوده، معلق در فضا همچون انبوه پر کلاغها. دیگر نه نسیم خنکی، نه سرخی نور خورشید، نه پرتو نقرهای ماه، نه درخشش شبانهی ستارهها، و نه هیچ چیز دیگر.
خاموشی بلند.
دریا، دریای سیاه: قیر اندود. کف، کف سیاه آب نشسته بر ساحل شنی.
باد، باد سیاه خفت کرده درون کاکل سیاه درختها.
مرغان، مرغان دریایی؛ مرغان سیاه بر دریایی از آب. آب، آب های سیاه. مرغان دریایی گشوده بال بر فراز آب، مرغان دریایی خفته بر روی آب. مرغان دریایی با چشمهای سیاه، پرهای سیاه، چنگالهای سیاه بر دریای بی موج، بی کف، بی چین و شکنج. آنسوی آبهای سیاه، خط خاکستری افق، و خورشید گرد و سیاه و بیفروغ آویخته بر شانه سیاه ابر.
دریا، خفته زیر غلظت تیره مه. انبوه ماهیها شناور بر قشر سیاه آب.
غبار مه شناور در آسمان.
زمین، دریای قیر اندود. اسب ها خفته بر زمین سوخته.
از آسمان غباری سیاه فرو میریزد.
دستها و پاها. پاها و دستها. چشمها، گوشها، مچ انگشت ها، جمجمهها؛ جمجمههای شکسته با دو حفره سیاه.
اندامهای بیسر، بیدست، بیپا.
سرهای بیچشم، بیگوش، اندامهای شقه شده آویخته بر چنگک سیاه شب.
زمین دریای قیر اندود؛ دست ها برون شده از خاک.
زمین دریای قیر اندود، سرها برون شده از خاک.
تنهای سوخته، تاولها، تاولها.
مرگ من، مرگ ما؛ مرگ زودرس من، مرگ زودرس ما.
کودکان خفته در جادهها، در شهرها، در بیابان ها، در کوهپایهها. کودکان خفته در مزارع، دشتها و صحراها، کودکان خفته در کارخانهها. کودکان خفته در گهوارهها، گورها، در رحم مادران.
بوی سوختهی گندمزار ها، شقایق کوهی، لالههای صحرایی، درختها، باغچهها، خانهها.
بوی سوختگی گوشت و استخوان پرندگان، ماهیها، بوی سوختگی گوشت و استخوان اسبها، بوی سوختگی گوشت و استخوان انسان.
بوی سوختگی قلب انسان.
خانهی ویران، شهر ویران، دهکده ویران، میهن ویران.
جهان ویران، جهان ویران.
خورشید مرده، ماه مرده، ستاره مرده.
ظلمت.
خون، رودی از خون، خون تن من، خون تن تو، خون تن ما.
شب پوست اندازان.
دستها برکشیده از شط خون.
تاولها ، تاولها.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد