گفتگوی بی بی سی با مهرداد درویش پور و مهرزاد بروجردی و کی یر جایلز
درباره دلایل کاهش اعتبار دمکراسی در جهان امروز
در صفحه دو آخر هفته - بیبیسی
شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲ فوريه ۲۰۲۵
مهرداد درویشپور: در این گفتگو که صحبت های من و مهرزاد بروجردی مکمل یکدیگر بودند به چند مسئله اشاره کردم. ۱ نظام لیبرال دمکراسی اگر با توسعه پایدار، رفاه و عدالت اجتماعی و امنیت جامعه محور همراه نباشد، می تواند به بحران های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منجر شود که کاهش مشارکت اجتماعی، سرخوردگی، نگرانی از آینده و افزایش ناباوری نسبت به دمکراسی می تواند از نتایج آن باشد. ۲ هم از این رو اگر پس از جنگ جهانی دوم شاهد گسترش رونق و تثبیت دمکراسی از طریق در هم آمیختن آن با دولت رفاه بودیم، در دهه های اخیر با قصابی دولت رفاه و گسترش شکاف طبقاتی شاهد در روند شتابان جهانی شدنی از بالا شاهد فرایند عکس آن هستم. ۳ جهانی شدن از بالا و نئولیبرال که عامل اصلی قصابی دولت رفاه وافزایش شکاف های طبقاتی است، از جمله به افزایش جامعه چند فرهنگی و مهاجرت های گسترده ای منجر شده بی آن که سیاست در خورد مشارکت و ادغام مهاجران را در بر داشته باشد. امری که گسترش حاشیه نشینی، خارجی ستیزی و نژادپرستی را بیش از پیش در بر داشته است و این خود باعث کاهش فرهنگ رواداری و بستر ساز تمایلات اولتراناسیونالیستی، افراطی راست و بازگشت به گذشته شده است. ۴ دور ماندن میلیون ها نفر از قطار جهانی شدن و به حاشیه راندن آنان همراه با کاهش فاصله احزاب چپ و راست، اعتماد به دمکراسی برای تغییر اوضاع را کمرنگ کرده است. به جای آن "حزب ناراضیان" از کل سیستم، قدرتمندترین گرایشی در حال رشد است. قدرت گیری احزاب راست پوپولیست و افراطی در اروپا و آمریکا که مدافع سیاست های انزواجویانه و بازگشت به گذشته و اولتراناسیونالیسم و تقویت اقتدار گرایی و خارجی ستیزی و سکسیسم هستند، جلوه هایی از تضعیف اقبال به دمکراسی در سراسر جهان است. ۵ برخی کارایی های نظام های اقتدارگرا همچون روسیه و چین وچند کشور دیگر همراه با تقویت اقتدارگرایی در غرب و شکل گیری دولت اولیگارشی در عصر ترامپ، تردید در کارایی دمکراسی را بیش از پیش تقویت کرده است. ۶ این واقعیت که زمانی در عصر روشنگری شاهد راز زدایی از استبداد، اقتدار، خرافات و رویکرد انتقادی بودیم، امروز جای خود را به عصر پساحقیقت داده است که در آن باور به رسانه ها، احزاب و نهادهای دمکراتیک و و روشنفکران و "نخبگان" فرهنگی و سیاسی تضعیف شده و هر دروغی را می توان از طریق فضای مجازی به خورد مردم داد. هم از این رو برای نمونه ترامپ می تواند به راحتی به دروغ مدعی شود اوکرائین شروع کننده جنگ بوده است یا از تقلب در انتخابات پیشین آمریکا سخن بگوید، اما این همه دروغ پردازی باعث کاهش اعتماد به او ومانع پیش روی هایش نشود. ۷ با افزایش نفوذ اقتصاد در حوزه سیاست و بی رنگ تر شدن سیاست دمکراتیک همچون نماد اراده جمعی در جامعه، شاهد افزایش خودکامگی بازار، نه تنها از طریق تبدیل دولت به یک الیگارشی مالی نظیر دولت ترامپ (و پیش تر روسیه) هستیم، بلکه شاهد ورود به نوعی عصر گانگستریسم هستیم. این که ایلان ماسک به خود اجازه می دهد نه تنها در سیاست آمریکا بلکه در امور داخلی آلمان واروپا نیز مداخله کرده و خواستار تقویت راست افراطی در آن کشورها شود و دمکراسی اروپایی را به دلیل تن ندادن به راست افراطی "مشکل آفرین" می داند، یا ترامپ از تملک غزه و گرین لند و... سخن می گوید (همراه با سیاست پوتین در اوکراین و نتانیاهو در باره فلسطین) جلوه های گوناگونی از این گانگستریسم است. ۸. تا زمانی هم که مبارزه برای دمکراسی به عدالت ورفاه و گسترش سیاست مشارکت و دربرگیرندگی وتبعیض زدایی همراه نشود، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد. تاج پادشاهی گذاشتن ترامپ بر سر خود (استبداد پادشاهی؟) تنها نمادین ترین جلوه رویکردهای اخیر است. با تدوام وضع کنونی با آینده تیره تری روبرو خواهیم شد که اگر نتوان آن را بازگشت به عصر فاشیسم خواند، تقویت اقتدارگرایی راست افراطی در جهان اصلی ترین مشخصه آن است.
این گفتگو در نیم ساعت نخست برنامه صفحه دو بی بی سی در لینک زیر قابل مشاهد ه است که نیم ساعت دوم آن نیز به مناظره مهدی فتاپور و فروغ کنعانی در باره تحرک اخیر رضا پهلوی و راست افراطی اختصاص داد.