logo





پایان شب سیه سپید است؟

دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰ فوريه ۲۰۲۵

شهریار حاتمی

new/shahryar-hatami1.jpg
بی‌گمان، "در نومیدی بسی امید است"، اما آیا می‌توان به این باور بود که "پایان شب سیه، سپید است"؟ این پرسشی ست که از دوران نوجوانی در ذهنم ریشه دوانده و هنوز هم پاسخی قانع‌کننده برای آن نیافته‌ام.

می‌گویند امید، آخرین رشته‌ی اتصال آدمی به زندگی است؛ رشته ی باریکی که اگر گسسته شود، زندگی دیگر معنایی نخواهد داشت. اما پرسش این است که آیا این امید همواره توانسته است شب‌های تیره و تار را به سپیده‌دمی روشن بدل سازد؟

اگر گذری کوتاه بر تاریخ بشر داشته باشیم، خواهیم دید که امید، همچون ستاره‌ای در شب‌های ناامیدی درخشیده است، اما آیا این فروغ توانسته است پرده‌ی سیاه را بدرَد و صبحی روشن را نوید دهد؟ آیا درِ سرنوشت بشری بر پاشنه‌ای دیگر چرخیده است یا همچنان در بر همان پاشنه می چرخد که ده ها هزار سال پیش چرخیده است؟

تحولات و انقلاب‌های پی‌درپی در بسیاری نقاط جهان، نوید آینده‌ای نو را داده‌اند، اما کافی است نگاه ژرف‌تری بر گذشته بیفکنیم تا ببینیم که این چرخش، بیش از آنکه تغییری بنیادین باشد، تکراری است از آنچه پیش‌تر نیز رخ داده است. امید، نیرویی شگفت است که انسان را از ظلمت عبور می‌دهد، اما آیا این عبور به روشنی مطلق می‌انجامد؟

تاریخ، خود بهترین گواه بر این پرسش است. نسل‌های بسیاری به امید آینده‌ای سپید، پا بر این خاک نهادند و در دل تاریکی‌ها زیستند و از دالان های وحشت گذر کردند، اما آیا شب‌هایشان به سپیده انجامید؟ مردمانی که با عرق جبین و خون دل، اهرام ثلاثه را بنا کردند، آنان که در ژرفای دیوار چین مدفون شدند، آنان که زنجیر در دست و پایشان گره خورد و در بازارهای برده‌فروشی، دست به دست گشتند، آیا سپیده‌ی رهایی را دیدند؟ آنان که در یورش‌های بی‌رحمانه ی متجاوزان، بی‌دفاع، تکه‌تکه شدند، آنان که در گورهای دسته‌جمعی بی‌صدا آرمیدند، آنان که در دخمه‌های نمور و سیاه‌چاله‌های تاریخ پوسیدند، آنان که در کوره‌های آدم‌سوزی در لهیب آتش نازیسم جان سپردند، آیا پایان شب سیاه‌شان سپید شد؟

آنان که تازیانه‌های بردگی و ستم را بر پشت خویش احساس کردند، آنان که در لابه‌لای سنگ‌های عظیم بناهای کهن، آخرین نفس‌ها را کشیدند، همگی تا آخرین دم، بدون تردید، دل به امید سپرده بودند. اما آیا این امید توانست شب سیاهشان را به سپیدی برساند؟

اگرچه در دل نومیدی، بارقه‌هایی از امید نهفته است، اما تاریخ تاکنون گواهی نداده است که پایان شب سیه، سپید بوده باشد.

شاید امید، بیش از آنکه راهی برای رسیدن به سپیده‌دم باشد، افیون تسکین بخشی باشد برای تحمل تاریکی. انسان در طول تاریخ خود، همواره در رویای رسیدن به صبحی روشن زیسته است، اما در حقیقت، روزی که شب پایان یابد، آیا همان سپیده‌ای خواهد بود که در انتظارش بوده‌ است؟

اما با همه‌ی این پرسش‌ها، امید، در عمیق ترین تاریکی ها همچنان زنده است می درخشد. شاید راز بقای بشر در همین توانایی او برای امید داشتن است. شاید امید، خود مقصدی است که انسان قرن‌هاست در پی آن می‌دود، بی‌آنکه هرگز به آن برسد. اما شاید این دویدن، خود بخشی از ذات زندگی ست و اساساً پایان شب سیه سپید نباشد.

شهریار حاتمی
استکهلم ۲۲ بهمن ۱۴۰۳



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد