آنچه در الگوی انتقال قدرت اخیر در سوریه برجستگی دارد همانا سپردن ناگهانی قدرت به یک گروه اسلامیستی و نشاندن فردی در جایگاه ریاست کشور است که سابقه جهادی - اسلامیستی دارد و پیشتر از سوی دولت آمریکا ( طراح اصلی برنامه گذار ) برای سرش جایزه چند میلیون دلاری تعیین گشته بود! چنین رخدادی و چنین طرحی، گرچه عجیب و غافلگیر کننده بود، ولی به هیچ رو امری تازه و یا نیآزموده نبود. | |
انتقال قدرت در سوریه، آشکارا نوعی " تعبیه " یا Installation یک ساختار جدید قدرت در کشوری است که از ۱۳ سال پیش از جنگ داخلی رنج می برد. این مدل یا الگوی تغییر قدرت، دستپخت قدرت های بزرگ با کمک چند قدرت منطقه ای بود. به ظاهر برای پایان دادن به حکومتی جبار ولی در اصل برای چیدن دُم مزاحم جمهوری اسلامی ایران در راستای ریختن طرح مبهم موسوم به " خاورمیانه جدید ". آنچه در الگوی انتقال قدرت اخیر در سوریه برجستگی دارد همانا سپردن ناگهانی قدرت به یک گروه اسلامیستی و نشاندن فردی در جایگاه ریاست کشور است که سابقه جهادی - اسلامیستی دارد و پیشتر از سوی دولت آمریکا ( طراح اصلی برنامه گذار ) برای سرش جایزه چند میلیون دلاری تعیین گشته بود! چنین رخدادی و چنین طرحی، گرچه عجیب و غافلگیر کننده بود، ولی به هیچ رو امری تازه و یا نیآزموده نبود. بلکه باید گفت که آن، تکرار الگوئی است که اینک برای سومین بار در خاورمیانه شوربخت پیاده می شود. به این صورت: در جریان انقلاب ایران، وقتی آمریکا و متحدانش شانس ماندن رژیم پهلوی را بسیار ناچیز دیدند، در کنفرانس گوادلوپ الگوی تازه ای را به اجرا نهادند: آنها نفوذ خمینی و ارتقای روزافزون او به جایگاه رهبری را به رسمیت شناختند و در مقام انتقال قدرت به آن روحانی دشمن آمریکا بر امدند. بقیه داستان، دیگر برای همگان روشن است. دومین مورد به کارگیری الگوی مورد بحث، سپردن قدرت سیاسی به طالبان در افغانستان در سال ۲۰۲۱ بود. در آنجا نیز آمریکا و متحدانش همانند مورد ایران، طراح و عامل انتقال قدرت به یک جریان جهادی - اسلامگرا بودند. و اینک، آن الگوی کذایی - که عواقب فاجعه بار کوتاه مدت و درازمدت آن انکار کردنی نیست - در سوریه پیاده شد.
به سخن دیگر، در عرض چهل و پنج سال گذشته، در سه نقطه خاورمیانه، قدرت های بزرگ گَند کاشته اند و جنایت و خیانتی عظیم را به زندگی صلح آمیز و متمدنانه مردمان منطقه روا داشته اند. آنها عنان اختیار سه کشور باستانی را آگاهانه، با تعمد آشکار و با محاسبات خودغرضانه صِرف، به کف عقب مانده ترین و خطرناک ترین نیروهای سیاسی سپرده اند. از نگاه من، اقدام قدرت های بزرگ به اجرای چنین الگوی فاجعه آفرین و بد فرجام و بدتر از آن، تکرار سه باره* چنان رویکردی، همواره به عنوان یکی از برگ های سیاه و شرم آور تاریخ سیاست جهانی و زندگی بازیگران اصلی آن ثبت خواهد شد.
___________________
* در واقع می توان گفت که الگوی یاد شده نه سه بار بلکه سه و نیم بار تکرار شده است!: به یاد آوریم که نخستین تلاش آمریکا برای بازیگری در سوریه ی به پا خاسته علیه رژیم اسد، ایجاد داعش و تجهیز آن بود. با این استدلال که در صورت سرنگونی رژیم اسد، جلوی " خلاء قدرت " در منطقه گرفته شود. آن تلاش، در زمان خود نوعی " تمرین با لباس " دولت آمریکا بود که اینک به اجرای رسمی و کامل نمایشنامه با شرکت الجولانی انجامیده است.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد