logo





چگونه سورئالیسم هنری می تواند جهان پلشتی ها را تغییر دهد

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۷ دسامبر ۲۰۲۴

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
میدانم که باورش آسان نیست بخصوص اگر به رونوشت برداشتن از اصل، در هنر خو گرفته، قضاوتمان از اٍثر دیگران، میزان توانمندی آنها در خلق مجدد جهان سیاسی اجتماعی بیرون، بوده باشد.

چاینا میه ویل، نویسنده انگلیسی، از کسانی ست که چنین نمی اندیشند. او در کتاب «آخرین روزهای پاریس جدید» به طور عمیق به این اندیشه پرداخته است که سورئالیسم می‌تواند عامل از بین بردن جنگ‌ها باشد. همان‌طور که در رمان‌ او این جریان هنری در خدمت نابودی نازیسم قرار می‌گیرد. در همین اثر تلاشی برای به چالش کشیدن نظم‌های موجود از طریق کاربست سورئالیسم به چشم می‌خورد.

این اندیشه در نگاه اول شاید غیرعملی به نظر آمده و خواننده ممکن است با تردید وارد مسیر داستانی میه ویل شود. اما نویسنده در واقع داستان خود را بر اساس دو اصل اساسی شکل می‌دهد. اولاً، اندیشه‌ها فقط در ذهن فردی واحد تولید نشده و همانجا نمی مانند بلکه توسط شبکه‌ای وسیع از انسان‌ها در سطح قاره‌ای و حتی سیاره‌ای تأثیرمی گذارند. این شبکه‌ای جهانی است که اندیشه‌ها و تغییرات را از فردی به جمعی و از محلی به جهانی گسترش می‌دهد.

ثانیاً، زمانی که اندیشه‌ها قالب‌های بسته و سخت‌شده را می‌شکنند، قادرند به درجه‌ای از ترکیب‌های جدید برسند که از همان نقطه، جهان فعلی را به سوی نوآوری و تجدید حیات هدایت ‌کنند.

در این راستا، نقش هنرمندان ـ از نقاشان و شاعران تا داستان‌نویسان ـ در ایجاد تغییر و تحول‌های بنیادین نمایان می‌شود. هرچند انواع مختلف ایدئولوژی‌ها انسان‌ها را به زیستن در فضاهای بسته و محدود دعوت می‌کنند و حتی از خروج از این فضاها می‌ترسانند یا تهدید به تنبیه می‌کنند، تنها با پا بیرون نهادن از این چارچوب‌های ایدئولوژیک است که می‌توان جهان را دگرگون ساخت. چرا که در دنیای هنر، بازتولید همان چیزی که هم‌اکنون وجود دارد، نه تنها قادر به آزاد کردن زندانیان نمی‌شود، جنگ‌ها را متوقف نمی‌کند و بی‌عدالتی‌ها را از میان نمی‌برد، بلکه آنها را فعال ساخته چرخ های تازه برای حرکتشان ایجاد میکند.ابتدا در ذهن و روح و از آنجا داخل خیابانها.

برعکس، تنها با خلق جهان‌های جدید، سرشار از آزادی، عدالت و زیبایی، می‌توان چهارچوب‌های پلشتی که جهان را در خود محبوس کرده‌اند، فرو ریخت. باعث شد این جهان‌ها دیگر با قرار گرفتن در مرکز توجه، تکرار نشده و تداوم نیابند.

تنها با آفریدن جهانی که مطابق با آرمان‌های ما باشد، از طریق هنر، می‌توانیم جهان‌های فعلی را دود کرده و به پایان برسانیم.شاید بتوان در رمان میله ویل، مولفه دیگری، هر چند پنهان را شناسائی کرد. آن اینکه برای تغییر جهان پلشتی ها، باید از آن فاصله داشت، در ذهن و در عمل، و نسبت به برقراری سیطره نیکوئی ها، عشق داشت و شور و شوق آفریدن.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد