logo





الی پری

«ما از دولت خواستیم تا حد امکان خاک سوریه را تصرف کند»

چهار شنبه ۵ دی ۱۴۰۳ - ۲۵ دسامبر ۲۰۲۴


این مطلب را یک دوست یهودی صلح طلب برایم فرستاد از باب افشای برادران دینی خودش. و من به برای ترجمۀ آن از گوکل عبری به عربی کمک گرفتم. حماد شیبانی

نویسنده : الی پری 9-12-2024

تنها ارتش اسرائیل نبود که به سرعت به فروپاشی رژیم بشار اسد واکنش نشان داد [شاید بخاطر هماهنگی اش با ترکیه از طریق ناتو. ح.]، بلکه سازمانها ونهادهای مشوق اسکان در مناطق اشغالی هم که خواستار اسکان یهودیان (در بلندیهای جولان، از جمله فلات سوریه و در تمام منطقۀ کوه حرمون) هستند، هم همینگونه بودند. شش خانواده به سرعت محلی برای سکونت خود در نزدیکی مارون الرأس، در خاک لبنان برپا کردند. رهبر (جنبش برای اسکان) در لبنان در گفتگو با سایت «داغ ترین مکان» می گوید: «تا رود لیطانی بخشی از الجلیل است».

پس از روزهای پرتنش پس از سقوط رژیم بشار اسد، که چشم نهاد امنیتی اسرائیل به سوریه دوخته شده بود، ارتش اسرائیل تجهیزات خود را در این نقاط مستقر و اعلام کرد که: «کوه حرمون سوریه فتح شده است و نیروهای ما در عمق خاک سوریه مستقر شده اند». اما ارتش تنها نهادی نبود که به سرعت واکنش نشان داد، سازمانهای شهرک سازی و «بازخرید زمین» نیز لحظه ای تأخیر نکردند.

"شما باید تسخیر کنید و نابود کنید. تا آنجا که ممکن است و در اسرع وقت» آخرین عضو گروهی در واتس اپ به نام «شمال بیدار» نوشت که ماه هاست تلاش می کند اسکان یهودیان را در لبنان، و از دیروز در سوریه، ترویج کند. یکی دیگر از اعضای این گروه نوشت: «ما باید طبق قوانین جدیدی که برای سوریه وضع می کنیم بررسی کنیم که آیا اسرائیلی ها مجاز به سرمایه گذاری در املاک و مستغلات و خرید زمین در آنجا هستند یا خیر.» و گروه دیگری از این دست، نقشه هایی از سوریه منتشر کرد در جهت تلاش برای یافتن مناطق بالقوه مناسب برای اسکان یهودیان.



«دانیلا وایس»، یکی از رهبران و بنیانگذاران «گوش امونیم»، در صفحه فیسبوک (جنبش نهله) نوشت: «آنچه اکنون در سوریه اتفاق می افتد بیشتر از نتایجی است که همۀ ما دیده ایم؛ این که چگونه اعضای فتح از پشت بامهای غزه به پائین پرتاب شدند، این که چه دولت تروریستی تحت رهبری «یونیفیل» در لبنان شکل گرفت، و نیز شورشهایی که بعد از هفتم اکتبر تجربه کردیم.» وایس به عنوان کسی که چند هفته پس از 7 اکتبر کنفرانسی در مورد بازگشت به غزه ترتیب داد، دیروز تردید نکرد و گام بعدی را، که دور از ذهن به نظر می رسد، مشخص کرد: حل و فصل در مسئلۀ سوریه.

آنها می گویند: «اسکان یهودیان در غزه، در لبنان، در سرتاسر بلندیهای جولان؛ از جمله فلات سوریه و در کل کوه حرمون»، تنها چیزی است که ثبات و امنیت منطقه ای را برای دولت اسرائیل به همراه اقتصاد پایدار، ان عطاف پذیری ملی و بازدارندگی به ارمغان می آورد.آنها نقشه ای را ضمیمه کردند و افزودند که در آن نقشه مرزهای اسرائیل شامل کل قلمرو سوریه تحت عنوان «مرزهای ابراهیم» مشخص است.

جلیل شمالی

در ماه های اخیر، تحت حمایت گفتمان عمومی در مورد شهرک سازی در نوار غزه، جنبش «خیزش شمال» که اسکان یهودیان در لبنان را ترویج می کند، بدور از نگاه عمومی شکل گرفته است. این جنبش توسط «عاموس عزاریا» استاد علوم کامپیوتری در دانشگاه آریل، ایجاد شد. آزاریا در گفتگو با «داغ ترین مکان» می گوید: «این جنبش یک سال پیش به نام اسرائیل سوکول نامگذاری شد»، سوکول که در جنگ شهید شد. «او که در غزه کشته شد. همیشه رؤیای سکونت در لبنان را داشت، چند روز پس از کشته شدنش، تصمیم گرفتیم این جنبش را تأسیس کنیم.هدف، ایجاد یک شهرک در لبنان بوده و هست و ما منتظر نیستیم که دولت به ما بگوید بیائید، ما تلاش می کنیم تا این اتفاق بیفتد».



در وب سایت این جنبش نوشته اند که مرز شمالی اسرائیل با «دولت لبنان ـ کشوری که واقعاً وجود ندارد یا در عمل فعلاً کاری نمی کند، به اندازۀ دیواری که اسرائیل در سالهای اخیر در امتداد آن ساخته است، مصنوعی است. هیچ چیز مقدسی ، وجود ندارد. یک خط روی نقشه، آن را هم که پیمان سایکس- پیکو ایجاد کرد».

عزاریا می گوید: «ما فعالیتهای آرام تری انجام دادیم، از دولت و ارتش خواستیم که به جنگ در شمال بروند، به شهر بمباران شدۀ کریات شمونا رفتیم، از آنجا به کوه مارون در پای پایگاه نیروی هوایی رفتیم و به سمت لبنان نگاه کردیم». و بلافاصله تصریح می کند که اقدامات بی سر و صدا تنها یک امتیاز در راه رسیدن به هدف است، هدف ایجاد یک شهرک در لنون بود و هنوز هم هست».

پنجشنبۀ گذشته، آزاریا و شش خانوادۀ دیگر در تلاش برای ایجاد یک پاسگاه به نام «می ماروم» در منطقۀ مارون الرأس در حدود دو کیلومتری خاک لبنان از مرز عبور کردند و وارد این کشور شدند. آزاریا می گوید: «ما با هدف حل و فصل آمدیم. این فعالان درختان سروی را به یاد سرباز یهودا «درور یحالوم» که دو ماه پیش در نبردی در جنوب لبنان کشته شد، کاشتند. چند ساعت گذشت تا این که نیروهای ارتش اسرائیل آنها را از آنجا بیرون کردند. ولی به هرحال این خانواده ها موفق شدند در خاک لبنان درخت بکارند و چادری برپا کنند.



آزاریا می گوید: «حزب الله ماه های متمادی را در چادرها در داخل خاک اسرائیل گذراند، اما نیروهای ارتش به سرعت به طرف ما آمدند تا ما را بیرون کنند. و ما با وجود این که خیلی بیشتر از آنها بودیم، رفتیم. چهار سرباز آمدند، ما شش خانواده بودیم. اگر می خواستیم، می توانستیم مدت زیادی در آنجا بمانیم. می توانستند در کوهستان ما را تعقیب کنند».

«لیطانی بخشی از جلیل است»

به گفتۀ وی، این جنبش در حال حاضر هزاران عضو دارد که «بسیار به آن علاقمند هستند و واقعاً طالب موفقیت آن هستند. اگر قصد خود را از قبل اعلام می کردیم جلویمان را می گرفتند و نمی توانستیم به آنجا برسیم. موفقیت برای ما مهمتر از این بود که تا حد امکان افراد بیشتری داشته باشیم.»

ـ چگونه توانستید وارد لبنان شوید؟

ـ ما با وسایل نقلیۀ خود و از حصار وارد شدیم، یک گشت مقدماتی وجود داشت، نقطۀ مورد نظر را پیدا کردیم. دروازه باز بود و ما فقط وارد شدیم. تا لیطانی بخشی از جلیل است. در مرحلۀ اول، هر جا که بتوانیم خانه می سازیم و ساکن می شویم. هیچ علاقه ای به مکان خاصی وجود ندارد، مهمترین چیز این است که در آن طرف حصار باشید. ما باید با تابوی مرزی که درتوافق بین فرانسه و انگلیس در صد سال پیش ایجاد شده است مبارزه کنیم. اولین باری که اخراجمان کنند، می رویم. بار دوم که می گویند "تخلیه"، ما بیشتر می مانیم. دفعۀ بعد، شب را می مانیم. تا زمانی که یک جامعه عملاً ساکن شود. اینطوری است».

اقدام بعدی ما، احتمالاً در عید حنوکا خواهد بود. ما تبلیغ خواهیم کرد که خواهیم آمد، ما وارد لبنان نخواهیم شد. حرکتی قانونی وجود خواهد داشت. این فقط برای افزایش آگاهی، برای آمدن عموم و بازدید است. ما به یاری خدا در مرز لبنان زندگی خواهیم کرد و اگر آنجا باشیم، مرز خودش به سمت شمال حرکت خواهد کرد و ارتش از آن محافظت خواهد کرد. حضور در آنجا بسیار ایمن تر از یک سال و نیم پیش در میسگاو آم یا متولا خواهد بود».

وقتی از آزاریا پرسیده شد که چرا فکر می کند در ایجاد شهرک در قلمرو یک کشور مستقل دیگر موفق خواهد شد؟ او دستورالعملهای مربوط به شهرک سازی را در طول نسلها بیان کرد: «همانطور که گفتم، اولین باری که فرمان تخلیه می دهند، می رویم. بار دوم که می گویند "تخلیه کنید"، بیشتر می مانیم. دفعه بعد، شب را می مانیم. تا زمانی که یک جامعه کیبوتص تثبیت نشود اینگونه است. در ابتدا، آنها آن را تخریب می کنند، و سپس به توافق می رسند که یک کیبوتص وجود دارد، و تمام. در این میان، کار بر روی شهرک بعدی آغاز شده است. این واقعیت که دولت امکان ساخت آن را ندارد به این معنی نیست که دولت باید جامعه ای را که ما ساخته ایم نابود کند.»

همزمان که ارتش هم در غزه و هم در شمال می جنگد، شهرک سازیها ادامه دارد: ما باید در همه جا ساکن شویم. در غزه، نچالا و چندین منطقۀ دیگر وجود دارد. در حال حاضر در شمال، ما تنها جنبشی هستیم که واقعاً به این موضوع می پردازیم. البته این کارها بیشتر با مجوزانجام می گیرد». او تصریح می کند که سبک او متفاوت است: ما مثل «پیشگام» عمل می کنیم.

و ادامه می دهد: وقتی من جنبش اسکان یهودیان در جنوب لبنان را تأسیس کردم، کسی در مورد آن صحبت نکرد. اما ما در حال تغییر گفتمان هستیم. گفتمان و شکل گیری آن، عنصر اساسی کل جنبش شهرک سازی بوده است. این به نوعی بخشی از فرآیند است. ما با اعضای کنست در تماس هستیم. من گمان می کنم همانطور که جلب موافقت آنها برای صحبت در مورد شهرک سازی در غزه زمان می برد، صحبت کردن در مورد شهرک سازی در لبنان نیز زمان می برد. کم کم و بتدریج افرادی جرئت می کنند در مورد آن صحبت کنند مثل آریل کلنر یا لیمور سون هار که هر یک به آرامی نکاتی را بیان کردند. حمایت وجود دارد. اما برای دولت که بیاید و بگوید "بیائید و مستقر شوید" کار سخت است، به قول نخست وزیر واقع بینانه نیست. آنها از سراسر جهان تحت فشار قرار دارند. گفتن این که (ما پول می دهیم، شما آن را بسازید) غیر منطقی است. اما واقع بینانه چیست؟ به نظر من اینست که بگویند بیائید و اینجا ساکن شوید.

ایلی سوریا

تا همین اواخر، آزاریا در یک چادر اسکان موقت در کنار دیوارغزه در نزدیکی مرز غزه زندگی می کرد و قصد داشت در زمان مناسب آن را به داخل غزه منتقل کند. در همان زمان هم ایدۀ اسکان در لبنان را ترویج می کرد: «ما شش ماه در ایلی غزه زندگی کردیم و اکنون حتی با وجود باران و قطاری که در شُرُف بازگشت به کار است، از آنجا اخراج شدیم، دور آن محل حصار کشیده شده بود و ما احساس کردیم که به اندازۀ کافی سر و صدا برپا کرده ایم. البته هدف این نیست که در زیر پل راه آهن مستقر شویم، بلکه می خواهیم در داخل غزه مستقر شویم. ما به فعالیتهای خود ادامه می دهیم» و بلافاصله تصریح می کند که «نه برای شهرک سازی در منطقۀ مرزی، بلکه تلاش برای اسکان در داخل غزه. شهرک سازی برای ما امنیت به ارمغان می آورد و ما واقعاً می توانیم به چشم ببینیم که ساکنان "گوش کثیف" چگونه اخراج شدند، و چه اتفاقی در جنوب افتاد. دشمن اهمیتی نمی دهد که چند نفر از آنها را می کشند. برایشان مهم اینست که ما در کجا مستقر می شویم. اگر به پشت خط ابتدای غزه برگردیم، آنها، یعنی فلسطینیها، برنده شده اند. ما با هر یک نفر تلفات مشکل داریم، اما تعداد کشته شده ها برای آنها مهم نیست. اگر زمین ثابت بماند، این یک پیروزی برای آنها است. تنها مسئلۀ ناخوشایند برای آنها، اینست که ما به سرزمین اصلی خود برگردیم».

در ماه ژوئن، جنبش آزاریا «نخستین کنفرانس در رابطه با اسکان در لبنان» را برگزار کرد. حتی در آن زمان اعضای این جنبش در مورد سوریه هم صحبت می کردند، قبل از این که کسی در اسرائیل حتی به این موضوع فکر کند. اولین کسی که در این مورد صحبت کرد، دکتر هاگای بن آرتزی، برادر سارا نتانیاهو بود خودش در جنبش «بیداریهای شمال» شرکت داشت. به گفته بن آرتزی، مرزهای دولت باید همان مرزهایی باشد که در کتاب مقدس به مردم اسرائیل وعده داده شده است: «ما حتی یک متر از رودخانۀ فرات را نمی خواهیم. ما فروتن هستیم. آنچه به ما قول داده شده بود، را باید بگیریم. آنچه وعده داده نشده، در حال حاضر به یک پادشاه و یک قهرمان نیاز دارد. اما ما به کمترش بسنده می کنیم».



در این کنفرانس افراد دیگری هم حضور داشتند، مثل دورون بن زوی، وکیل، از سازمان Honenu، پروفسور یوئل الیتسور که ادعا می کرد قتل عام ۷ اکتبرمجازاتی الهی برای اعمال زشت جنسی بود، ایاد کوهن، مدیرعامل بنیاد تیکوا، که یکی از اهداکنندگان انجمن کوهلت است، یهودیت کاتسوور، بنیانگذار جنبش اعمال حاکمیت در یهودا و سامره، و دانیلا وایس.

آزاریا نیز مانند ویس و بن آرتزی برای لحظه ای از وقایع دیروز سوریه سردرگم به نظر نمی آید. می گوید «شورشیان آنجا دقیقاً مثل حماس هستند. شاید اکنون آنها سر و صدای خوبی ایجاد می کنند، اما همین سنیها هستند که دشمن مشترک را، که ما هستیم، پیدا خواهند کرد. ما باید تا حد امکان پیشگیری کنیم».

وقتی از او پرسیده شد که آیا فکر می کنید هنوز هم لازم است در آنجا مستقر شوید، گفت: «وقتی یک جنگ واقعی جریان دارد، زمان حل و فصل مشکل نیست. آنها به دنبال آتش بس وارد لبنان شدند. اگر بمباران واقعی همیشه ادامه داشته باشد، آزار نمی دهد، بلکه کمک زیادی هم می کند. وقتی جنگ باشد، آیا داشتن غیرنظامیان خوب است؟ احتمالاً نه، زیرا ارتش باید همیشه مراقب باشد به آنها آسیب نرسد».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:
https://www.ha-makom.co.il/1057049-2/



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد