logo





هایکه کلین

افسانه پرده بکارت؛ نادانی درباره آناتومی زنان

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۳ دسامبر ۲۰۲۴



و این‌گونه بود که زنان از اولین تجربه خود دچار ترس شدند.

افسانه پرده بکارت، داستانی است که برای مردان بسیار مناسب است. اما برای زنان، بیشتر به ترس و رنج می‌انجامد.

خبر مهم: زنان حتی چیزی به نام پرده بکارت ندارند.

و این‌گونه بود که در آن زمان داستانی شکل گرفت که به سراسر جهان راه یافت. داستانی درباره پرده‌ای، آن‌چنان ظریف و ناپیدا که هیچ‌کس هرگز آن را ندیده بود. و با این حال، همه به آن باور داشتند.

افسانه‌ای که زنان را در ترس فرو برد

نسلی این داستان را به نسل بعد منتقل کرد – درست مثل داستان کریسمس. اما بدون فرشتگان و شبان‌ها. در عوض، با قدرت (مردانه) و شرم (زنانه).

در این داستان آمده بود که هر زنی دارای چنین "پرده‌ای" است. و این پرده نمادی است: از پاکی، دست‌نخورده بودن، معصومیت و ارزشمندی. گویی مُهری کیفیت‌بخش به شکل یک "روکش تازه‌نگهدار داخلی" که ارزش زن را تضمین می‌کرد. گفته می‌شد که این پرده باید در اولین تجربه جنسی پاره شود – و پس از آن، زن دیگر پاک نیست. پاکی فقط متعلق به مریم مقدس، مادر عیسی مسیح است. او قدیسه‌ای است، نمادی بزرگ، اما پیش از هر چیز: یک باکره.

و این‌گونه شد که زنان از اولین بار خود وحشت داشتند.

مردم به پرده بکارت باور داشتند، درست مثل ستاره‌ای که راه را نشان می‌دهد. مردان به دنبال آن می‌گشتند. زنان از دست دادن آن را ترس داشتند. جامعه بر این تأکید داشت که این پرده پیش از ازدواج زن دست‌نخورده باقی بماند. خونریزی در شب عروسی به اندازه معجزه بیت‌اللحم اهمیت داشت.

در سراسر جهان، نگهبانانی برای این داستان وجود داشتند:

ناظران اخلاق "آزمایش‌های باکرگی" انجام می‌دادند. برخی پزشکان حتی در صورت بروز مشکلات، زنان باکره را معاینه نمی‌کردند. رهبران مذهبی به پاکدامنی موعظه می‌کردند.

و این‌گونه شد که زنان از اولین تجربه جنسی خود وحشت کردند.

زنان از داشتن رابطه جنسی اجتناب می‌کردند تا "هرزه" خطاب نشوند. زنانی که رابطه داشتند، شرمنده می‌شدند. برخی دیگر رابطه داشتند، اما هرگز نیاموختند که از آن لذت ببرند. زنان از دست دادن "آبرو" خود می‌ترسیدند. و برخی حتی از جان خود در هراس بودند، اگر پرده‌شان در اولین بار خونریزی نمی‌کرد.

اما، مانند بسیاری از داستان‌های قدیمی، مدت‌ها هیچ‌کس این افسانه را به چالش نکشید که آیا اصلاً صحت دارد یا نه.

هیچ فرشته‌ای نزد زنان نیامد که بگوید: "نترسید!" اما روزی، در شبی آرام، کسی شروع به شک کرد: "اگر این داستان حقیقت نداشته باشد چه؟" صدایی نجوا کرد.

زنان تعجب کردند که چرا در اولین تجربه جنسی‌شان خونریزی نداشتند. اما آیا آن‌ها باکره نبودند؟ پزشکان شروع به بررسی آناتومی بدن زنان کردند. آیا ممکن است زنان چیزی فراتر از مردانی کوچک باشند که فقط آلت تناسلی ندارند؟

سرانجام زنان اجازه یافتند تحصیل کنند و خواهان پزشکی برابر و عادلانه شدند.
هیچ‌کس، واقعاً هیچ‌کس، نمی‌تواند تشخیص دهد که آیا زنی پیش از این رابطه جنسی داشته است یا نه.
در نهایت، دانشمندان حقیقتی تازه را اعلام کردند:
چیزی به نام پرده بکارت وجود ندارد! بلکه چین‌خوردگی الاستیک و کشسانی از بافت در ورودی واژن وجود دارد که در اولین تجربه جنسی یا خونریزی نمی‌کند یا به‌ندرت چنین اتفاقی می‌افتد.
دکتر "مندی منگلر"، یکی از مروجان این حقیقت، می‌گوید:

"هر زنی این چین مخاطی را دارد، مهم نیست که چقدر جوان یا مسن باشد، آیا رابطه جنسی داشته یا نه، یا حتی اینکه فرزندی به دنیا آورده یا نه. این چین همیشه وجود دارد و به‌اندازه رنگ چشم یا مو فردی و منحصر‌به‌فرد است."

می‌توانید این چین را مانند یک کش موی مخملی تصور کنید. و هیچ‌کس، واقعاً هیچ‌کس، نمی‌تواند از روی این چین تشخیص دهد که زنی قبلاً رابطه جنسی داشته است یا چندین بار یا حتی بچه‌دار شده است. نه، حتی خدا هم نمی‌تواند – و مگر او این را خلق نکرده؟ یا شاید هم نه؟

پرده بکارت چیزی فراتر از یک اطلاعات غلط آناتومیکی است

و همه از آنچه این "چوپانان علمی" به آن‌ها می‌گفتند، شگفت‌زده شدند.

در داستانی که در آن چیزی به نام پرده بکارت وجود ندارد، دیگر چیزی به نام "از دست دادن بکارت" هم وجود نخواهد داشت. بنابراین، یا از نظر آناتومیکی همه زنان باکره‌اند – یا هیچ‌کدام. حتی مریم مقدس هم نه.

مریم مقدس! زن کامل، تجسمی که همه کسانی که زنان را دست‌نیافتنی می‌خواهند نه مستقل، به او نسبت می‌دهند.

برخی افراد شروع به بازگو کردن داستان جدید درباره پرده بکارت کردند. اما حتی تا سال ۲۰۲۴ میلادی، این افسانه همچنان در مطب‌های پزشکی زنده است. بسیاری از این افسانه قدیمی سود می‌برند، از جمله پزشکانی که "عمل بازسازی پرده بکارت" انجام می‌دهند و از شرم زنان پول درمی‌آورند.

آن‌ها زخمی ایجاد کرده و آن را بخیه می‌زنند که در شب عروسی دوباره باز شود و خونریزی کند. اما شاید این کار از زنان آسیب‌دیده نیز محافظت می‌کند. چرا که تا زمانی که پرده بکارت در ذهن‌ها وجود دارد، بدن‌های ما آزاد نیستند. پرده بکارت چیزی فراتر از یک اطلاعات غلط آناتومیکی است.

این یک ساختار است که زنان را در قالب‌های محدودکننده قرار می‌دهد و لذت آن‌ها را سرکوب می‌کند. مردان را به داوران تبدیل کرده و رابطه جنسی را فقط از منظر آن‌ها می‌بیند.

در داستان جدید، پاکی دیگر یک مقوله نیست. زنان دیگر بر اساس بدنشان تعریف نمی‌شوند، کنترل نمی‌شوند و شرمنده نمی‌شوند. هر زنی خودش تصمیم می‌گیرد که چه زمانی، با چه کسی و به چه روشی رابطه جنسی داشته باشد. او با احساس لذت، ارزشی از دست نمی‌دهد. وقتی این را درک کنیم، باید داستان مریم را هم دوباره تعریف کنیم:

مریم بزرگ نیست چون باکره بود. او بزرگ است، چون مریم بود.

و این‌گونه داستان ابزاری برای کنترل و قدرت به پایان می‌رسد، ابزاری که زنان را به دو دسته "هرزه" و "قدیسه" تقسیم می‌کرد.

پرده بکارت نشانه‌ای از معصومیت نیست، بلکه یادگار یک روایت مردسالارانه است. روزی خواهد رسید که دیگر کسی از این افسانه رنج نخواهد برد.

و صلح خواهد بود بر زمین، میان مردمانی که دیگر به این داستان کهنه باور ندارند.
__________________________

هایکه کلین، متولد ۱۹۷۵ در برمن، در رشته‌های زبان و ادبیات آلمانی و علوم سیاسی تحصیل کرده و به‌عنوان روزنامه‌نگار مستقل برای برنامه‌های گفتگو در شبکه‌های ARD، ZDF و NDR فعالیت می‌کند. او همچنین مقاله‌ها و ستون‌هایی درباره موضوعاتی چون برابری جنسیتی، خانواده، آموزش و مسائل جنسی می‌نویسد و کتاب‌های غیرداستانی منتشر می‌کند. آخرین اثر او «اعترافات یک فمینیست نیمه‌وقت» است.

به نقل از: Spiegel online
برگردان: الف هوشمند


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد