logo





میراث خواران ؛ ترامپ و سرنوشت پوتین و خامنه‌ای

يکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴

رضا علوی

reza-alavi3.jpg
اوباما، در آغاز سال ۲۰۱۷، در حالی کاخ سفید را ترک، و ریاست را به ترامپ واگذار کرد، که اقتصاد آمریکا شکوفا و نیروهای داعش در خاورمیانه آسیب جدی خورده بودند .
ترامپ در سال ۲۰۱۷ اقتصادی رو به رشد و دشمنانی ضعیف‌شده را از باراک اوباما به ارث برد . اما جهان ۲۰۲۵ بسیار خطرناک‌تر از سال ۲۰۱۷ است.

دونالد ترامپ انسان خوش‌شانسی است. اسراییل، خساراتی سنگین را به دشمنان آمریکا وارد کرده و فرصت‌های راهبردی پرشماری را برای ایالات متحده پدیدار ساخته است. «محور مقاومت» ایران در حال فروپاشی است. روسیه با بحران اقتصادی دست به گریبان است و در اوکراین با سرعتی غیرقابل‌تحمل نیروها و تجهیزاتش را از دست می‌دهد.

ترامپ باید این واقعیت را به‌ روشنی ببیند که جنگ در اوکراین و واژگونی جمهوری اسلامی به‌هم پیوسته‌اند.

او بایدبداند یاری رسانی و رساندن طناب نجات به ولادیمیر پوتین در اوکراین ، به منافع استراتژیک آمریکا در سراسر جهان آسیب می‌زند.

یک سال و اندی پس از جنگ غزه ، حمله اسرائیل به حزب‌الله و حماس به طرز چشمگیری موفقیت‌آمیز بود. ترکیب حملات زمینی و هوایی اسرائیل، حزب‌الله و حماس را تقریبا نابود کرد و رهبری آنان را از بین برد. حملات تلافی‌جویانه ایران کاملاً بی‌اثر بوده‌اند.

در این میانه، ایالات متحده نقش کارسازی بازی کرد. دفاع مستقیم آمریکا از اسرائیل، به محدود کردن تاثیر حملات ایران کمک کرد . در نهایت، فروپاشی غیرمنتظره رژیم بشار اسد در سوریه به این معناست که ایران تقریباً به‌طور قطع توانایی بازسازی و تسلیح مجدد متحدان خود در لبنان و غزه را از دست داده است. آنچه اسرائیل در پاسخ به حمله ۷ اکتبر انجام داد، عمق استراتژیک ایران را نابود کرد.

تنها عناصر کم آسیب دیده «محور مقاومت» ایران، شورشیان حوثی در یمن و عناصر حشد الشعبی در عراق هستند. هر دو نیرو ضیعف و خطرناکند اما بدون شک قدرت جمهوری اسلامی به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است.

در همین حال، روسیه ممکن است به لحظه‌ای حیاتی در جنگ خود علیه اوکراین رسیده باشد. «ساعت شنی برای هر دو طرف، روسیه و اوکراین، در حال خالی شدن است.» مشکلات اوکراین آشکار است، این کشور در حال از دست دادن زمین است، با کمبود شدید نیروی انسانی روبه‌روست و با آغاز دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، تداوم حمایت آمریکا نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

روسیه هم در موقعیت بسیار بحرانی است . تلفات روسیه بسیار زیاد است. روسیه ذخایر نقدی خود را مصرف می‌کند. این کشور ماهانه بین ۳۵,۰۰۰ تا ۴۵,۰۰۰ نفر را در جنگ از دست می‌دهد که یا کشته یا به‌شدت مجروح می‌شوند. همچنین حدود ۱۰۰ تانک در ماه از دست می‌دهد.

گرچه در تئوری، نیروهای نظامی روسیه قابل جایگزینی هستند (جمعیت روسیه بسیار بیشتر از اوکراین است) اما پوتین به‌شدت از انجام یک بسیج دیگر ناخرسند است. او از صدور دستور دور جدیدی از سربازگیری اکراه دارد. نخبگان روسیه و ساکنان شهرهای ثروتمند این کشور تاکنون تا حد زیادی از جنگ در امان مانده‌اند، اما اگر تلفات روسیه همچنان افزایش یابد، نمی‌توانند برای همیشه از درگیری دور بمانند.

روسیه واقعاً نمی‌تواند تلفات خودروهای زرهی خود را جبران کند. اگرچه روسیه به یک اقتصاد جنگی تبدیل شده و در حال گسترش پایگاه صنعت دفاعی خود است، هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که بتواند تولید را به‌طور ویژه در کوتاه‌مدت به سطحی برساند که با تلفات مطابقت داشته باشد، و ذخایر قدیمی تجهیزات ساخت شوروی نیز بی‌پایان نیست.

به عبارت دیگر، روسیه نمی‌تواند به‌طور نامحدود با سرعت فعلی به جنگ ادامه دهد. تلفات این کشور به سطح بحرانی خواهد رسید.

درک این نکته مهم است که چرا هم روسیه و هم ایران با چنین شکست‌های عمیقی در میدان نبرد مواجه شده‌اند. نیروهای نظامی اوکراین و اسرائیل بیشترین اعتبار را دارند. آن‌ها شجاعت و کارایی فوق‌العاده‌ای را در خط مقدم نشان داده‌اند، اما هر دو نیرو به حمایت آمریکا متکی هستند.

وقتی جنگ، بالاخره، پایان یابد، نیاز به یک تحقیق جامع در مورد اتهامات جنایات جنگی توسط همه طرف‌های درگیر، از جمله نیروهای نظامی اسرائیل، وجود خواهد داشت. با این حال، نتیجه نبرد روشن است، حتی اگر قانونی بودن عملیات اسرائیل در غزه در غبار جنگ پنهان مانده باشد.

و نکته مهم این است که جنگ در اوکراین به نابودی بشار در سوریه کمک کرد. اوکراین با حذف گروه واگنر از صحنه، به سقوط رژیم اسد کمک کرد.

گروه واگنر ارتش مزدوری بود که پوتین در خاورمیانه و شمال آفریقا برای حمایت از متحدان محلی و پیشبرد منافع روسیه مستقر کرده بود. اما وقتی پوتین به اوکراین یورش برد، واگنر تلاش‌های خود را بر تصرف شهری به نام باخموت تمرکز کرد. در نهایت، گروه واگنر شهر باخموت را تصرف کرد، اما با تلفات فوق‌العاده فزاینده. سپس این گروه علیه پوتین شورش کرد، شهر روستوف-نا-دونو را تصرف کرد و بنیان‌گذار آن، یوگنی پریگوژین، یک ستون زرهی را به سمت مسکو فرستاد. این شورش شکست خورد. پریگوژین دو ماه بعد در سقوط یک هواپیما کشته شد، گروه واگنر منحل شد .

نابودی حزب‌الله به دست اسرائیل، همراه با نابودی واگنر به دست اوکراین، به معنای آسیب‌پذیری بشار اسد بود. ارتش اسد توانایی و اراده لازم برای دفع حمله مخالفان را نداشت.

اگر ایالات متحده و اسراییل مراکز هسته ای ایران را نا بود نکنند، ایرانِ زخمی، ممکن است تلاش کند برنامه هسته‌ای خود را سرعت ببخشد تا توانایی‌های متعارف از دست رفته خود را در منطقه، با زرادخانه هسته‌ای خطرناک‌تر جایگزین کند. سپاه پاسداران , همچنان توانایی انجام حملات تروریستی را دارند.

اگر ایران، در سوی ساخت بمب اتمی سرعت یابد، ممکن است ، رویارویی بسیار خطرناک‌تر با اسرائیل (و ایالات متحده) آغاز شود

همزمان، همان‌طور که ساعت شنی برای روسیه رو به پایان است، برای اوکراین نیز چنین است. اوکراین با بحران نیروی انسانی روبرو است و بدون حمایت آمریکا نمی‌تواند عملیات نظامی خود را با همین سرعت ادامه دهد.

وضعیت در سوریه تقریباً روشن به نظر می‌رسد. گروه مخالفا ن اصلی، هیئت تحریر الشام، یک سازمان تروریستی سابق، و از القاعده جدا شده، ورهبر آن، ابومحمد الجولانی، تلاش می‌کند خود را به‌عنوان یک رهبر سیاسی جریان اصلی بازتعریف کند. او همچنین نشان داده که دشمنی‌هایش متوجه ایران و حزب‌الله است، نه اسرائیل. با این حال، ارتش اسرائیل هیچ ریسکی نمی‌پذیرد. این کشور یک کارزار بمباران گسترده را آغاز کرده است تا دولت جدید سوریه را از هرگونه توانایی برای تهدید اسرائیل محروم کند.

مشکلات سوریه بی‌شمار هستند. سوریه در بیم و امیداست . جولانی لاغر، با انبوهی از خشم و ریش فراوان، مهربان شده است. در آغاز کار لقب رعب‌آورش را در زباله می‌اندازد و می‌شود احمد الشرع. اما همچنان مشکل داعش در بخش‌هایی از مناطق روستایی و گرفتاری های کرد ها در شمال شرقی سوریه وجود دارد.

کردها، دوستان آمریکا، در شمال، در برابر ترکیه آسیب‌پذیر هستند. آمریکا همچنان صدها نیروی نظامی در این کشور مستقر دارد.

نتیجه‌گیری روشن است؛ آمریکا با تقویت حمایت خود از متحدان کلیدی، به برتری راهبردی دست یافته است. بدون حمایت آمریکا از اوکراین، روسیه تقریباً قطعاً تاکنون در اوکراین پیروز شده بود. اسرائیل یک نیروی نظامی مستقل و قدرتمند دارد، اما به تجهیزات نظامی آمریکا متکی است و برای دفاع در برابر موشک‌های ایران به کمک مستقیم آمریکا نیاز داشت.

منافع ملی آمریکا ایجاب می‌کند که ایالات متحده به حمایت از ائتلاف‌های خود ادامه دهد اما ترامپ رویکردی انزواطلبانه در سیاست خارجی دارد و گفته است که افرادی را برای تیم امنیت ملی خود انتخاب خواهد کرد که به نظر می‌رسد بیشتر درگیر مبارزه با دشمنان سیاسی داخلی هستند تا مقابله با دشمنان خارجی.

نامزد ترامپ برای وزارت دفاع، بیشتر نگران دشمنان داخلی است تا خارجی .

تولسی گابارد Tulsi Gabbard، گزینه ترامپ برای مدیر اطلاعات ملی، از بشار اسد دفاع کرده و مدت‌ها دیدگاه‌هایی را بیان کرده که آسوشیتدپرس آن‌ها را به‌طور محترمانه «دیدگاه‌های همدلانه» نسبت به روسیه تحت رهبری پوتین توصیف کرده است.

سیاست‌های خارجی دولت‌های بایدن و ترامپ ممکن است به «نسخه‌های معکوس» یکدیگر تبدیل شوند. بایدن در حمایت از متحدانش از نظر جهت‌گیری درست عمل کرد اما بیش از حد محتاط بوده است؛ به‌عنوان مثال، در تأمین سلاح‌های پیشرفته برای اوکراین و اجازه دادن به این کشور برای استفاده از آن‌ها در خاک روسیه بسیار کند عمل کرده است.

بایدن در اعزام کشتی‌ها و هواپیماها برای محافظت از کشتیرانی در دریای سرخ و دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی ایران تصمیم درستی گرفته، اما حملات مستقیم آمریکا به حوثی‌ها برای از بین بردن توانایی آن‌ها در حمله به کشتی‌های غیرنظامی بسیار محدود بوده است.
در حالی که بایدن از نظر جهت‌گیری درست، اما بیش از حد محتاط است، ترامپ در انزواطلبی خود از نظر جهت‌گیری اشتباه اما گاهی قادر به اقدامات جسورانه و قاطع است.

ترامپ، گرایش‌های انزواطلبانه دارد. پسرش دونالد جونیور و نزدیک‌ترین متحدانش، اوکراین را مسخره می‌کنند. اگر آمریکا ا ز سوریه و کی‌یف عقب‌نشینی کند، اگر آمریکا مانع دستیابی ایران به بمب هسته‌ای نشود، و اگر خاورمیانه را به حال خود واگذارد , برای ترامپ بسیار تحقیرآمیز خواهد بود. این وقایع نشانه ضعف آمریکا و در نتیجه ضعف خود ترامپ خواهد بود.

خودبینی و خود شیفتگی ترامپ ممکن است او را از انزواطلبی‌اش بازدارد، اما "خودبینی و خود شیفتگی" جایگزین مناسبی برای یک استراتژی منسجم امنیت ملی نیست.

ترامپ فردی خوش‌اقبال است: او شرایط مناسب برای کسب موفقیتی عمیق در سیاست خارجی را از دموکرات ها به ارث می‌برد اما همچنین با امکان شکست روبه‌رو است و واقعیت نگران‌کننده این است که تاکتیک های او اشتباه هستند، انتخاب‌هایش برای تیم امنیت ملی معیوب‌اند و ممکن است یک سلسله شکست‌های فاجعه‌بار را از دل موفقیت‌های نظامی و دیپلماتیک فوق‌العاده بیرون بکشد.

REZAALAVIM@YAHOO.COM



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد