دادگاه کیفری بین المللی لاهه، پنجشنبه اول نوامبر درخواست دادستان عالی مبنی بر محکوم شناختن چند جنایتکار مرتکب جنایات را پذیرفت و رای موافق خود در این زمینه را صادر کرد. بنا به اعلام جرم مزبور، نتان یاهو و گالانت به ارتکاب «جنایت جنگی» و «جنایت علیه بشریت» نسبت به مردم غزه در طول یک سال گذشته و محمد ضیف به دلیل فرماندهی کشتار غیرنظامیان در اسرائیل طی عملیات 7 اکتبر ۲۰۲۳، محکوم شناخته شدند. گرچه احکام دیوان لاهه لزوما قطعیت اجرایی ندارند، اما رای صادره برای ۱۲۳ کشوری که دادگاه بین المللی لاهه را به رسمیت میشناسند دارای نافذیت حقوقی است و به آنها حق و وظیفه میدهد تا این مجرمین را در صورت پای گذاشتن در خاک آنها بازداشت کنند. رای متخذه در مورد ضیف که دولت اسرائیل قبلاً و رسماً کشتن او را پذیرفته و اعلام کرده است البته و طبعاً جنبهی نمادین دارد، در مورد دو رهبر سیاسی و نظامی اسرائیل اما از اهمیت همچنان فعال برخوردار است.
تصمیم دادگاه بین المللی لاهه در این عرصه، یک اتفاق خُرد جاری نیست بلکه رخداد تاریخی، کلان و درخور درنگ بسیار در اوضاع کنونی جهان است. محکوم شناختن رهبر سیاسی اسرائیل محصور به فلان مجری میدانی کشتارهای جنگی نمیشود و صرفاً یک رای حقوقی نیست، بل جسارتی سیاسی است و بازتاب درد و ندای بشریتای که با دیدن و شنیدن جنایات مهیب یک سال گذشته سخت دچار عذاب وجدان بودهاند و هستند و رنج میبرند. این رای، در جهانی صورت میگیرد که در آن رهبران غرب نه تنها طی این مدت چشم بر سبعیت غیر قابل توصیف رهبری دولت اسرائیل بستهاند، بلکه از هیچ حمایت سیاسی، دیپلماتیک، مالی و نظامی و لجستیکی از دولت دست راستی و افراطی تل آویو باز نایستادهاند. جهانی که در آن بایدن هنوز همچنان رئیس جمهور آمریکا نسبت به این تصمیم شجاعانه معترض است و ترامپ منتظر ورود به کاخ سفید نیز که اصلاً وجود چنین نهادهای بین المللی را به پشیزی نمیگیرد. این تصمیم در جهان کنونی زور و اقتدار و وضعیت یورش راست پوپولیسم در چهرههای متکثر به دمکراسی، حقوق بشر، صلح و امنیت جهانی، نور امید بر دل بشریت میتاباند.
این تصمیم مسلماً نقطه عطفی هم است در روند حقوق مردم فلسطین که حق طبیعی حاکمیت خود بر سرنوشتش را میخواهند و آنهم از راه سیاسی به پشتوانهی حمایت بین المللی از حقانیت خواستی که دهها سال برایش مبارزه کرده و میکنند. این رای، رای سیاسی علیه نفس جنگ ۷۵ ساله اسرائیل – فلسطین هم است. رایی نه فقط متوجه طرف اصلی این فاجعهی تاریخی درازمدت یعنی همانا دولتهای اشغالگر و جنایتکار و متکی بر تروریسم دولتی اسرائیل بوده و است، بلکه رد ماجراجوییهای تروریستی 7 اکتبری حماسها و حامیان جنگ افروز آن مانند جمهوری اسلامی را هم در بردارد. با اینهمه، همانگونه که گفته شد اهمیت آن را میباید در برآمدی دید که در جهان آشوبزدهی پیش چشم ما صورت میگیرد. شاید کسانی بگویند که انتظار صدور چنین حکمی از سوی دیوان بین المللی لاهه را داشتهاند، اما برای من یکی و بگمانم برای بسیارانی همانند من، جداً غیر منتظره بوده و لذا شگفتی خوشحال کننده برانگیخته است. این رای حتی اگر جنبهی اجرایی هم به خود نگیرد که واقعاً هم تحققاش را نمیتوان انتظار داشت، باز اما کار خود را کرده است: زنده بودن روح حقوق بشر، نیکی و انسانیت و رها نبودن نیروی شر از داوریهای جهانی نسبت به شرارتهایش.
درست در شرایط این القاء که راه پایان دادن به سلطهی ظالمانهی تاکنونی غرب و مشخصاً آمریکا بر جهان، همانا مقاومت غرب ستیزانه از هر نوع و در هر شکل آن چه پوتینیسم و چه بنیادگرایی اسلامی و «محور مقاومتی»های جمهوری اسلامی و پشتیبانان آن و غیره است، ایستادن بر بدیل گفتمانی در برابر رویکردهای قطبی نگرانهی دوسویه، اهمیت استراتژیک مضاعف مییابد. در چنین اوضاعی میباید که گفتمانی را ندا درداد و به آن جبههی مبارزاتی شکل داد که در اندیشه و راستای ایجاد جهانی همبسته بجای تک قطبی، دو قطبی و چند قطبی است. این البته، ندیدن واقعیت های سخت صحنهی کنونی جهان و عملکرد زور و ستیز و جنگ از سوی انواع بازیگران در آن نیست و نیز نه که دچار آمدن به خوش خیالیهایی از این دست که گویا فقط با حرف خوب میتوان به وضعیت مطلوب نزدیک شد. سخن بر سر اتکاء بر آن دستاوردهایی است که از دل دهشتهای پیشین در جابجای جهان و سراسر گیتی ما شکل گرفتهاند، موجودند و نقش ایفاء میکنند.
وقتی دولت افریقای جنوبی با شجاعت اقامه دعوی کرد، کمتر کسی اندیشید که این اقدام به بار هم مینشیند. البته نه که تظاهرات حمایتی از این اقدام در اینجا و آنجا به همت صلح دوستان و بیزاران از جنایتهای جنگی در کار نبوده، ولی این نیز حقیقتی است که انتظار موفقیت چندانی نمیرفت. پیگیری دبیر کل سازمان ملل متحد در مواضع انسانی و مسئولانهاش در قبال بحران مهیب غزه طی یک سال گذشته علیرغم اینکه نتوانسته در وضعیت مردمان قربانی و آوارهی غزه تاثیر چندانی داشته باشد، اما خطاست اگر بی نتیجه پنداشته شود. تظاهرات ترقیخواهانه بشریت علیه جنایات دولت افراطی اسرائیل طی این مدت در سراسر جهان پشتوانهی بوده برای تصمیمات و برآمدهای مثبتی که در این رابطه رو می آیند. اکنون که شاهد محکومیت جنایتکارانی از میان انواع جنایتکاران در جهان از سوی دادگاهی بین المللی هستیم، نخستین واکنشی که میتواند و باید هم سکویی برای تداوم روشنگریهای لازم علیه شر شود و انگیزهی مبارزاتی در این سمت را تقویت کند، آنست که با صدای بلند این چنین گفت: تصمیم دیوان عالی لاهه، دستاورد کمی برای صلح و احقاق حقوق نبوده و نیست.
آری، جهان ما در آشوب است، آیندهی بشریت اما محکوم به تیرگی نیست.
بهزاد کریمی ۳ آذرماه ۱۴۰۳ برابر با ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد