برف به تدریج چمنها را پوشاند
ابتدای صبح نبود اینچنین
برف میان آسمان و زمین بود هنوز
و امروز، حالا
مهمان علفهای سبزند
و قلبشان را چسبانده اند به زمین گرم
تا شعله های تکلم جانشان را آب کند
انگار برای همین راهی شده بودند به باریدن
چه سفر زیبائی!
با بازوان بی برگ چهچهه میزنند از شادی
درختان ناظر
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد