هَآرتس، ۳ نوامبر ۲۰۲۴
مبارزه چند دهساله فلسطینیان برای آزادی، یکی از عادلانهترین مبارزات در جهان امروز است. اما روشهایی که برخی از آنها به کار میگیرند، از فجیعترین روشهاست.
روشهایی که اسرائیل علیه آنها به کار میگیرد، به همان اندازه فجیع است و گاهی حتی بیشتر ، بهیقین از نظر کمّی چنین است .
فلسطینیها از تروریسم نفرتانگیز به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدفی عادلانه استفاده میکنند؛ حزبالله و حماس، آن را برای رسیدن به هدفهایی آشکارا غیرعادلانه به کار میبرند ؛ هدفهایی که ریشه در بنیادگرایی دینی دارند. تروریسم، سلاح ضعیفان و ناامیدان است، اما لزوماً به آن مشروعیت نمیدهد.
اسرائیل از قدرت نظامی هولناکِ خود برای سرکوب حقوق و مقاومت آنها استفاده میکند. این که این کار را از طریق ارتش و نه یک سازمان تروریستی انجام میدهد، به این معنی نیست که کارکردِش موجه است. بیشتر عملیاتی که اسرائیل در سال گذشته انجام داده، مشروع نبوده است.
اظهارات اخیر آقای آموس شوکن، ناشر هاآرتس، این تصویر را بازتاب میداد — تصویری که به عقیده من روشن بوده و اصلاً پیچیده نیست — و طوفانی بر پا کرد. توضیح بعدی او مبنی بر اینکه حماس جزو گروه مبارزان آزادی نیست، میبایست این طوفان را آرام میکرد. اما هستند کسانی که قصد دارند هیاهوی بیشتری به راه اندازند.
کسانی هستند که به دنبال انتقامگیری از هَآرتس بوده و در آرزوی بسته شدن این روزنامه هستند. آخرین رسانهای که حقیقت کامل را، به ویژه در سال گذشته، منتشر کرده است، و این، بسیاری را آزار میدهد و اکنون فرصتی برای تلافی یافته اند.
اما انتقاد از سخنان شوکن، از مرزهای ایدئولوژیکی فراتر رفت. در میان جناح راست که خواهان کشوری با یک کانال تلویزیونی و یک روزنامه زیر نظارت دقیق است، بسیاری در جناح مخالف نیز از اصطلاح «مبارزان آزادیِ فلسطینی» خشمگین شدند. اینجا ست که باید به بحث ادامه داد.
راویت هِخت (روزنامهنگار) نوشت که فقط اسرائیلِ بنیامین نتانیاهو نیست که آنانی را که مرتکب جنایات علیه بشریت میشوند، تروریست مینامد. «ما، مخالفان کاهانیسم و حکومت برتریِ یهودیان نیز آنها را تروریست مینامیم. چون آنها چنیین هستند.».
اما اکنون، هر دو طرف مرتکب جنایت علیه بشریت میشوند. با توجه به آنچه که در غزه و کرانه باختری رخ داده است، کسی نمیتواند این را انکار کند. آیا اسرائیل یک دولت تروریستی است؟ اقدامات اسرائیل، حق دفاع از خود را از آن سلب نمیکند.
اسرائیل حق دفاع از خود را دارد، اما هیچ حقی برای استفاده از روشهایی که به کار میبرد، ندارد. فلسطینیان حق دارند برای حقوق و آزادی خود مبارزه کنند، اما نباید مرتکب جنایت علیه بشریت شوند.
تعریف هِخت از اردوگاه خود به عنوان «مخالفان کاهانیسم و حکومت برتریطلب یهودی» نیز حقیقت را خدشهدار کرده و چپ میانه اسرائیل را زیباتر از واقعیت جلوه میدهد. اسرائیل هرگز حکومتی نداشته است که برتریطلب یهودی نباشد، زیرا هرگز حکومتی غیرصهیونیستی نداشته است.
هخت و اردوگاهِی که نسبت به اشغال و صهیونیسم بهطور اساسی موضعی یکسان دارند، دچار اشتباه اند. هخت این وضعیت را این گونه توصیف میکند: «بله، نیروهای امنیتی اسرائیل فلسطینیان بیگناه را آزار میدهند... از جمله کودکان را... بهمثابه بخشی از واقعیتِ تراژیکِ کنترل یک ملت دیگر.»
این نیروهای امنیتی هستند که به ستوه میآورند، نه کل کشور اسرائیل؛ «اغلب»، به جای «همیشه». این ماهیت «چپ میانه زیبای ما» است. نیروهای امنیتی هستند که آزار میدهند، گویی که آنها یک نهاد جداگانه و مستقل هستند، نه قهرمانان و مقدسان همه اسرائیلیها، به ویژه چپ میانه.
حقیقت این است که همه ما، حتی آخرین چپگراها، مقصریم، زیرا این نیروهای امنیتی نیستند که آزار میدهند، بلکه دولت اسرائیل است؛ و نه «اغلب» بلکه همیشه، بر اساس تعریف اشغال. هخت و امثال او هنوز به اشغال «روشنگرانه» باور دارند.
اگر فقط نیروهای امنیتی کمی کمتر آزار میدادند، همه چیز خوب بود. اما اشغالی بدون اذیتوآزار وجود ندارد. آزار، جوهر اشغال است. اشغالی از این نوع، مقاومت را برمیانگیزد. هرگز اشغالی وجود نداشته است که مقاومت ایجاد نکرده باشد. این مقاومت، مبارزه برای آزادی نام دارد و هیچ مبارزهای نمیتواند عادلانهتر از این باشد. این مبارزه نام دیگری ندارد.