logo





مطالبات و خواست‌های دانشجویان دانشگاه تهران

چهار شنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ - ۳۰ اکتبر ۲۰۲۴

س. حمیدی



افتتاح سال آموزشی جدید دانشگاه‌ها، امسال با تأخیری یک ماهه از سوی رئیس جمهور وفاق ملی نظام مواجه گردید. حتا ضمن حضور نمایشی همین رییس جمهور در دانشگاه تهران، دانشجویان این دانشگاه را از دیدار حضوری با او بازداشتند. سپس جوانکی بسیجی را به عنوان نماینده‌ی دانشجویان جا زدند تا او حرف‌های شخصی خود را برای رئیس جمهور تکرار نماید. این موضوع در حالی اتفاق افتاد که شماری از دانشجویانِ تراکت به دست، اعتراض خود را از رفتار خلاف عرف و اخلاق رئیس جمهور، در حیاط دانشگاه فریاد می‌زدند. با این همه، رئیس جمهور وفاق ملی، از رو نرفت و با ناشنیده گرفتن فریادهای اعتراض دانشجویان بر هنجارهای ناصوابی از این نوع صحه گذاشت. در واقع او نیز همانند دیگر مدیران ریز و درشت جمهوری اسلامی نمی‌خواهد فریادهای اعتراض را بشنود و برای ناشنیده گرفتن مطالبات دانشجویان، به کار گرفتن شیوه‌هایی از سرکوب امنیتی‌ها را امری لازم و واجب می‌بیند.

دانشگاه تهران چیزی حدود پنجاه و هشت هزار نفر دانشجو دارد. به طور متوسط سالی حدود دوازده هزار نفر در مجموع دانشکده‌های آن پذیرش می‌شوند و میزان فارغ‌التحصیلان آن هم هرگز از این عدد دوازده هزار نفری چیزی پایین نمی‌آید. این میزان از دانشجو در بیست و پنج دانشکده و دانشکدگان دانشگاه تهران به تحصیل اشتغال دارند. اصطلاح لایتچسبک دانشکدگان را هم همین چند سال اخیر ابداع نموده‌اند که به مجموعه‌ای از دانشکده‌ها اطلاق می‌گردد. شاید خواسته‌اند دانشکده را به جای "ها" با "ان" جمع ببندند که چنین افتضاحی را به بار آورده‌اند. اما این دانشکدگان دانشگاه تهران عبارت‌اند از: فنی، فارابی، علوم، علوم اجتماعی، کشاورزی، مدیریت و هنرهای زیبا. اکثر این دانشکدگان در فضایی غیر از دانشگاه تهران قدیمی جانمایی شده‌اند. چنان‌که دانشکدگان فنی و علوم در مکانی از خیابان کارگر شمالی قرار گرفته است. دانشکدگان علوم اجتماعی و مدیریت نیز در زیر پل گیشا بنا گردیده‌اند که در همسایگی آن دانشگاه تربیت مدرس و سپس دانشکده‌ی علوم تربیتی دیده می‌شود.

با این حساب تمامی پنجاه و هشت هزار نفر دانشجوی دانشگاه تهران در فضایی از پراکندگی دانشکده‌های آن به سر می‌برند. چون مدیران امنیتی و فکسنی حکومت باوری را پی می‌گیرند که این پراکندگی به پراکندگی صنفی و سیاسی دانشجویان نیز یاری می‌رساند تا با همین حقه بتوانند از میزان و حجم اعتراضات دانشجویی اندکی بکاهند. گفتنی است که چنین طرحی از پراکندگی دانشکده‌ها را روزگاری پیش از این محمدرضا عارف معاون کنونی رئیس جمهور به اجرا گذاشت. چون در زمانی این طرح عملیاتی گردید که او کرسی مدیریت دانشگاه تهران را به عهده داشت. اما محمدرضا عارف همواره مزد چنین سیاست‌هایی را از حکومت دریافت نموده‌است.

حدود ۹ پردیس دانشگاهی را نیز در این دانشگاه تأسیس کرده‌اند. توضیح این‌که دانشجویان این پردیس‌های دانشگاهی باید برای تحصیل خویش هزینه‌های آن را بپردازند. درنتیجه برای کسانی که از تمکن مالی لازم برخوردار هستند، تحصیل در پردیس‌های دانشگاهی آسان‌تر خواهد بود. چنان‌که دانشکدگان فارابی مجموعه‌هایی از همین پردیس‌ها را در بر می‌گیرد که شماری از آن‌ها را نیز در شهرهای دور و نزدیک کشور جانمایی نموده‌اند. با همین سیاست‌های تجاری و کاسبکارانه است که مدیران نظام به طور قانونی و سازمان یافته مدرک تحصیلی می‌فروشند.

خوابگاه دانشگاه تهران نیز تنها به کوی امیرآباد محدود باقی نمی‌ماند. بلکه جدای از این، حدود پانزده خوابگاه دیگر را نیز در بر می‌گیرد و در مجموع بیش از شانزده هزار نفر دانشجو را در همین خوابگاه‌ها اسکان داده‌اند. در واقع همان سیاست پراکندگی دانشکده‌ها را، در اختصاص خوابگاه‌ها نیز به کار گرفته‌اند تا دانشجویان کمتری در خوابگاه کوی امیرآباد اسکان بیابند.

شانزده مرکز تحقیقاتی هم به ظاهر در این دانشگاه، به فعالیت‌های پژوهشی اشتغال دارند که اکثر آن‌ها تنها هزینه و ریخت و پاش اداری خود را روی دست دانشگاه می‌گذارند. بدون آن‌که بتوان خروجی روشن و اثرگذاری از نتیجه‌ی کارشان به دست داد.

دانشگاه تهران حدود پنج موزه را نیز اداره می‌کند. اما درهای این موزه‌ها کمتر به روی مردم عادی گشوده می‌شود. به عبارتی روشن، مدیران دانشگاه تهران درک و فهم درستی از کارکرد علمی و اجتماعی موزه‌ها ندارند. فقط قصدشان آن است که گذشته‌ای تاریخی را از ذهن مردم به فراموشی بکشانند تا پیشینه‌ای ساختگی و تصنعی برای همه‌ی مستندات غیر قابل انکار تاریخی فرآوری شود.

ناگفته نماند که همه‌ی املاک تجاری و مسکونی خیابان‌های محدوده‌ی انقلاب، کارگر، کشاورز و وصال را "محدوده‌ی طرح گسترش دانشگاه تهران" اعلام نموده‌اند. از عمر چنین طرح هزینه‌زایی بیش از سی سال می‌گذرد. شماری از این املاک همه ساله آزادسازی می‌شوند و به تملک دانشگاه در می‌آیند. اما دانشگاه تهران هیچ برنامه‌ی روشنی برای بازسازی و بهره‌برداری مجدد آن‌ها در اختیار ندارد. چنان‌که همین ساختمان‌ها پس از آزادسازی و خریداری ملک، به گروه‌هایی از تشکل‌های دولتی دانشجویان یا استادان نورچشمی حکومت واگذار می‌گردد. این تشکل‌های خودمانی نیز ضمن بهره‌مندی رایگان از ساختمان‌ها، از امکانات دولتی آ‌ن‌ها در راه فعالیت‌های نامردمی خویش علیه دانشجویان سود می‌برند. در همین مجموعه‌ها کلاس‌های قرآن، روضه‌خوانی و مداحی نیز برگزار می‌کنند. در نتیجه انواع و اقسام انجمن و قرارگاه بسیج دانشجویی راه می‌اندازند تا به تصرف نمونه‌هایی از همین املاک آزاد شده دست بیابند.

چنین ترفندی را بسیاری از استادان خودمانی دانشگاه نیز دنبال می‌کنند و با نام بسیجی، جانباز، ایثارگر و خانواده‌ی شهدا به نمونه‌هایی از همین ساختمان‌های خریداری شده از مردم دست می‌یابند. مدیران تحمیلی با همین حقه است که همراه با واگذاری مجدد این املاک، در ماندگاری خود بر کرسی‌های مدیریت دانشگاه تسهیلگری لازم به عمل می‌آورند.

در هر جایی از فضاهای عمومی دانشگاه تهران که بگویی واپس ماندگی اجتماعی و سیاسی موج می‌زند. برگزاری نماز جمعه در حیاط آن نیز به چنین باوری یاری می‌رساند. چند ماهی است که دور تا دور دیوار ساختمان‌های قدیمی آن را هم عکس‌هایی بزرگ از استادان پیشین چسبانده‌اند. چون این گروه از استادان همگی مرده‌اند و دیگر هیچ اثر و نشانی از ایشان باقی نمانده‌است. پیداست که در اراده‌ی مدیران فعلی کشور با خواست و آرمان این استادان قدیمی هرگز نمی‌توان سمت و سویی مشترک را مشاهده نمود. چنین نمایش افتضاحی از عکس‌ها نیز تنها واپس ماندگی مدیران فعلی دانشگاه را برملا می‌سازد. آخر کدام دانشگاهی از استادان قدیمی و پیشتاز خود این‌گونه مفتضحانه تجلیل به عمل می‌آورد؟

مطالبات همگانی دانشجویان دانشگاه تهران را می‌توان به شرح زیر فهرست کرد:

یک – برچیدن نظام سهمیه‌بندی از کنکور کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا
دو- عدم تأمین فضای اداری برای بسیج و انجمن‌های اسلامی و قبول نکردن هزینه‌های مالی آن‌ها
سه- به رسمیت شناختن فعالیت آزادانه‌ی همه‌ی تشکل‌های دانشجویی
چهار- برچیدن همیشگی بساط آشکار و پنهان نیروهای امنیتی از دانشگاه
پنج- مشارکت نمایندگان دانشجویان در بودجه‌نویسی و نظارت بر هزینه‌کرد بودجه‌های سالانه
شش- مشارکت عملی و هدف‌گذاری شده‌ی دانشجویان در برنامه‌ریزی راهبردی دانشگاه
هفت- نظارت و مشارکت نمایندگان دانشجویان بر گردش کار مجموعه‌های دانشگاهی
هفت- تضمین آزادی و استقلال در انتشار نشریات صنفی، سیاسی یا علمی و هنری دانشجویی
هشت- راه‌اندازی کتابخانه و قرائتخانه در همه‌ی خوابگاه‌ها
نه- پرداخت هزینه‌ی کتاب‌های درسی دانشجویان تا سقف پنج میلیون تومان در هر ترم تحصیلی
ده- آزادی تمامی دانشجویان در بند و بازگرداندن آن‌ها به کلاس‌های درس
یازده- حذف کمیته‌های انضباطی و بازگرداندن همه‌ی دانشجویان اخراجی به کلاس درس
دوازده- حذف نهاد نمایندگی ولایت فقیه از ساختار اداری دانشگاه
سیزده- پرهیز از دخالت در نوع پوشش دختران و احترام به حق انتخاب افراد در پوشش خود
چهارده- برچیدن دوربین‌های امنیتی از فضاهای عمومی دانشگاه

گفتنی است که در دانشگاه تهران حدود سه هزار و شش‌صد نفر استادِ تمام وقت هم به کار تدریس اشتغال دارند. آن‌ها نیز همانند توده‌های ده‌ها هزار نفری دانشجو از نبودِ تشکل صنفی آزاد و مستقل خود رنج می‌برند و بسیاری از همین مطالبات سرفصل‌هایی از مطالبات ایشان را هم پوشش م‌یدهد. اما استادان و دانشجویان ضمن همراهی با هم تا محقق شدن نهایی تمامی مطالبات صنفی و سیاسی خود از پای نخواهند نشست.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد