logo





نگاهی به کتاب «الفبای پارسی آوایی»

پنجشنبه ۳ آبان ۱۴۰۳ - ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴

شهریار حاتمی

new/shahryar-hatami1.jpg
این کتاب به کوشش و قلم پدرام حاتمی تدوین شده و در ۷۴ صفحه توسط نشر ارزان در استکهلم به چاپ رسیده است.

این اثر شاید از نظر کمّی به کتابچه بیشتر شبیه باشد اما از نظر محتوا و کاربرد، بسیار پربار و ارزنده است و به نظر من نام کتاب برازنده ی این تازه از راه رسیده است.
کتاب با ظرافتی هنرمندانه و به قلمی ساده و قابل فهم برای همگان شکل گرفته و هدف اصلی آن این است که زبان شیرین پارسی که روزگاری طوطیان هند را شکّر شکن می کرد، بتواند، طوطیان سرزمین مادری را نیز که ناخواسته در موطنی غریب می زیند، شکّرشکن کند.

فرزندان و فرزندزادگان نسلی که از سرِ ناچاری جلای وطن کردند، گرچه با الفبای پارسی بیگانه هستند اما ریشه در فرهنگ و زبان پارسی داشته و هرچه بیشتر به دنیای بزرگسالی پا می نهند، بیشتر راغب به آشنایی با گذشته ی فرهنگی خویش می شوند. این را، دستکم نزد فرزندان خود و نیز در عده ی کثیری از ایرانیان که با آنها ارتباط دارم، دیده و تجربه کرده ام.

کتاب "الفبای پارسی آوایی" می تواند یکی از راه های آغازگر یک دگرگونی بزرگ و ضروری باشد. دغدغه ای که سال های پی در پی مشغله ی ذهنی بسیاری از ما مهاجرین نسل اول بود که از دشواری های خط پارسی بسی رنج کشیده بودیم و یک دگرگونی بنیادین، برای ما به صورت آرزویی دست نیافتنی در آمده بود.

فرزندان ما که زبان پارسی را به صورت آموزش عالی نیاموخته اند و تنها از راه گوش با آن آشنا هستند، می توانند با استفاده از حروف آشنایی که در موطن تازه ی خود با آنها هر روز می نویسند و می خوانند، کلید صندوقچه ی پر رمز و راز زبان شیرین پارسی را به دست بیاورند و به این ترتیب دستکم، می توانند متون پارسی را با کمک حروف پیشنهادی در کتاب "الفبای پارسی آوایی" بخوانند و بفهمند چرا که دشواری نخستین آنان در درک زبان پارسی نیست بلکه در خوانش الفبایی ست که تا حدود زیادی با آن بیگانه است. اگرهم با آن آشنا باشد در حد نام آن هاست اما با واژگان پیچیده ای که از همان حروف شکل گرفته اند، آشنا نیست.

این کتاب فراتر از یک امر پیش پا افتاده و ساده است که بشود آن را نادیده گرفت. پدرام حاتمی در این کتاب مفهومی را در الفبای پیشنهادی اش شکل داده که نه تنها در نگارش و خوانش درست واژگان به آن ها یاری می رساند بلکه در ایجاد پلی میان دو دنیای بیگانه، زادگاه و موطن جدید نیز، کمک بزرگی خواهد کرد.

حروف پارسی با پیچیدگی ها و استثناهای خود در پیش چشمان حیرت زده ی فرزندان مان روی صفحات کتاب های پارسی، در حال رقص اند، زیبا و خیره کننده اند اما صاحبان این چشم ها از درک آن چه که این حروف زیبا می خواهند بگویند، ناتوانند. این چشم ها به چنبره ی زیبا و جادویی الفبای پارسی عادت نکرده اند تا بتوانند معمای واژگان پارسی را آن هم با آن همه استثناهای غیر قابل درک را حل کنند.

حاتمی در این کتاب، ابزاری را ارائه می کند که نه تنها ساده هستند بلکه آشنای چشمان مشتاق فرزندانی ست که تنها نیمی از نعمت زبان و فرهنگ پارسی بهره مند هستند. زبان پارسی به گوششان آشناست چرا که روزانه کلام زیبای پارسی را از دهان پدر ومادر خود می شنوند اما با نیم دیگر آن که همانا نگارش و خوانش پارسی ست، بیگانه اند. پدرام حاتمی با این کتاب، فرصتی را برای کسانی که مشتاق یافتن ریشه‌های خود هستند فراهم می کند تا ریشه های فرهنگی خود را بازیابند و متون پارسی را که گنج بسیاری در آن ها نهفته است را کشف کنند توانایی در خوانش و نگارش زبان مادری، اعتماد به نفس لازم را برای رشد و استقلال شخصیتی به فرزندان مان می دهد.

پدرام حاتمی، خود در پیشگفتار "کتاب الفبای پارسی آوایی" که تلاش می کند به پارسی سره باشد، از جمله چنین می‌نویسد:

"زبان شکرین و شیوای پارسی سرشت و ساختاری دوگانه و ناسازوارانه دارد. از سویی زبانی است سوده و ساده، نغز و نازک با زنگ و آهنگی دلاویز و خنیایی و گوشنواز؛ از دیگر سوی زبانی استوار و سخت جان و پایدار که توفانها و تندبادهایی سهمناک و ستیز آمیز را از سر گذرانیده است و در درازنای سده ها و هزاره ها بر جای و بر پای مانده است و باری گران و تن فرسای و توانکاه و پشت شکن را بر دوش کشیده است. این زبانِ بهره جوی از توانایی ها و دلاویزی های خویش همواره امروزیان ایران را به دیروزیان و پسیان را به پیشینیان و نوادگان را به نیاکان پیوسته است و رشته ای سخت و استوار و ناگسستنی بوده است که گذشته ایران را اکنونی و روز آمد گردانیده است و پایگاه و پایندان پیوستگی و یکپارچگی فرهنگ و تاریخ ایران گردیده است"

او به خوبی میداند که الفبای پیشنهادی او به موازاتی که می تواند دیدگاه های مثبت را به خود جلب کند، همزمان مورد خشم و غضب گروهی دیگر نیز قرار می گیرد. مورد خشم گروهی که هویت ایرانی خود را در حفظ نگارش سنتی پارسی می بینند و هر گونه دگرگونی را تهدیدی برای نابودی هویت ایرانی میدانند. از همین روست که او در صفحات نخستین کتاب و در توضیح علت و هدف اصلی پیشنهادش، برای این که بتواند موج خشم این گروه را بشکند، چنین می‌نویسد:

"الفبای پارسی آوایی که در اینجا پیشنهاد شده است به هیچ گونه برای جایگزینی الفبای پارسی نمی باشد. این الفبا جایگزین نقش خانواده‌ها، گروه‌های اجتماعی، و کوچه و بازار در یادگیری پارسی ست بی آنکه نیازی به الفبای آن باشد."

او ادعا نمی کند که الفبای پیشنهادی اش می تواند جایگزین نگارش زیبا و هنرگونه ی پارسی باشد. او می خواهد به کمک این الفبای پیشنهادی، نسل دوم و سوم مهاجرین را با متون وزین پارسی آشنا کند.

الفبای پیشنهادی در این کتاب تنها مشکل فرزندان و فرزندزادگان ما را حل نمی کند بلکه خودِ ما را هم از سردرگمی حروف همصدا و استثنا های دیگر خط پارسی، بیرون می آورد. این دشواری ها را کمتر کسی ست که در طول زندگی با آن دست و پنجه نرم نکرده باشد. بُغضی که از ناتوانی در خوانش و نگارش حروف الفبای پارسی در اولین روز دبستان، باران اشک را از چشمان ام سرازیر کرد، هنوز در گلویم احساس می کنم. اگر دست نوازشگر معلم سخت کوشم که از نوادر آن روزگار بود، مرا آرام نمی کرد، نمی دانم چگونه می توانستم حروفی را مثل "سین"، "صاد"و "ث" را که همصدا بودند، از هم تمیز داده، بخوانم و بفهمم. خنده دار تر از همه این که حرف "ث" به "س" سه نقطه، معروف بود. گویی که "س" های دیگر، نقطه دار بودند. همین امر ساده ذهن کودکانه ی مرا تا به امروز در اسارت خویش دارد. امروز پس از گذشت بیش از شصت سال از آن روزها در این که این تفاوت ها را فهمیده و بیش از همه پذیرفته باشم، تردید دارم.

از حروف "ز"، "ذال"، "ضاد"و "ظین" همین بس که بگویم این ها از کابوس های دوران تحصیل بودند. ناگفته نماند که حتی امروز هم به هنگام انتخاب و نوشتن آن ها دچار تردید شده و کماکان از نوشتن نادرست واژگانی که این حروف در آنها هست، بیمناکم.

استثنا در همه ی زبان ها وجود دارد اما استثناهایی مانند "خواهر"، "خواستن" و "خواهش" که بدون واو و الف خوانده می شوند در یادگیری نگارش پارسی برای بسیاری از ما دشواری های بسیاری آفریده اند. همچنین است دشواری آواهایی که در زبان های دیگر هرکدام یک حرف از الفبای آن زبان هستند، مانند کسره، فتحه و ضمّه که در نبودشان به صورت علامت کوچک بر واژگان پارسی، خوانش درست آن ها را برای ما دشوار می کنند. درجایی کلمه ی "خود" با حرف واو نوشته می شود و درجایی "شُد" را که همصدای کلمه ی "خود" است بدون حرف واو و با علامت کوچکی به نام ضمّه که آن هم تازه پارسی نیست، می نویسند. به طور یقین هرکدام از این چرایی ها پاسخی دارند اما چه ضرورتی دارد که امروز تابع همان قوانینی باشیم که در گذشته دلایل موجهی بودند اما امروز به یک تحمیل غیر قابل پذیرش تبدیل شده اند.

امروز، ضرورت یک دگرگونی در نگارش پارسی، بیش از پیش احساس می شود. اگر کتاب "الفبای پارسی آوایی" پدرام حاتمی را گام نخست برای این دگرگونی ندانیم، دستکم، آن را باید گامی موثر در این دگرگونی شمرد.

این مهم بر گردن همگان است که در بضاعت خود، هر چند اندک، گامی در این مسیر بردارند.

آن ها که در پست های کلیدی، تعیین کننده و اثرگذار در جامعه ما بودند، یا بر تعصب پا فشردند و سد راه دگرگونی شدند ویا اگر کسان دیگری کاری هم کردند، آن طور که بایسته بود نتوانستند دگرگونی بنیادی ایجاد کنند. و آن ها که همّت و شهامت این دگرگونی را داشتند و یا دارند، در پست های کلیدی و تعیین کننده در جامعه قرار ندارند. مصداق عبارتی معروف است که کرم داران عالم را دِرَم نیست و دِرَم داران عالم را کرم نیست.
پیشنهاد پدرام حاتمی برای آسان سازی خوانش متون پارسی، به ویژه برای نسل جوانی که در بیرون از مرزهای ایران زندگی می کند، نه تنها لطمه ای به زبان پارسی نمی زند، بلکه بر عکس مفید وضروری هم هست و باعث ماندگاری بیشتر زبان پارسی خواهد شد. استدلال من این است، چه بهتر که متون ادبی پارسی توسط نسلی که دیگر در ایران زندگی نمی کنند، خوانده و فهمیده شوند، گرچه با حروف غیر پارسی تا آن که در کتابخانه ها در زیر سنگینی غبار فراموشی، خوانده نشوند.

امیدوارم این اثر مورد توجه لازم قرار بگیرد تا بتواند نقش خود را در راه پر پیچ و خم دگرگونی در نگارش و خوانش زبان پارسی، به عنوان مکمل، تمام و کمال ایفا کند.
پی دی اف کتاب "الفبای پارسی آوایی" در صفحه ی اول سایت عصر نو به صورت رایگان در دسترس علاقمندان است.

استکهلم ۴ آبان ۱۴۰۳
شهریار حاتمی


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد