logo





بنی آدم

يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶ اکتبر ۲۰۲۴

شهریار حاتمی

new/shahryar-hatami1.jpg
می بینم که دلت گرفته است، می بینم که اشک میریزی و غمی بزرگ بر دلت سنگینی می کند. می بینم که خشمگینی اما نمیدانی خشمت را متوجه کدام طرف بکنی. در مسیری پر غبار گام بر میداری و در اضطراب گم کردن راه دچار نوعی افسردگی شده ای. عادت کرده ای که جانبدار باشی اما نمیدانی کدام جانب را بگیری و نگران تیرهای اتهامی هستی که تو را نشانه گرفته اند. دنیای سیاه و سفیدت در مرزهایی خاکستری شده است. تلاش میکنی سیاه و سفید را جدا کنی اما نمی توانی. می فهمم و می خواهم به تو بگویم که در این سردرگمی تنها نیستی.

الزاماً طرفدار تروریسم نیستی اگر بر کشته های غزّه و لبنان اشک بریزی. و اگر بر قربانیان تروریسم هم اشک ریختی، الزاماً طرفدار سیاست های جنگ طلبانه دولت اسرائیل نیستی.

تو از جنگ بیزاری، تو از کشتن به هر شکل و به هر دلیل و به هر بهانه ای بیزاری. تو از ریختن خون انسان به دست انسانی دیگر بیزاری. تو که با قاطعیت به اعدام نه گفته ای، نمی توانی به ریختن خون این همه انسان بی تفاوت باشی. پس هراسی از اتهامات و برچسب ها به دلت راه نده. بگذار دلت از آن چه که دل انسان را به درد می آورد، به درد بیاید. مگر نه این که بنی آدم اعضای یک پیکر و در آفرینش از یک گوهرند. پس ای عضو، از درد عضو دیگر، بیقراری کن. تازه حالا باید بیقرارتر هم باشی، چرا که این تنها روزگار نیست که عضو دیگر را به درد آورده است.

آن که در فستیوال موسیقی ربوده، کشته و به او تجاوز شد و آن که در زیر آوار جنگ و ویرانه های ناشی از بمب های هوشمند مدفون شده، عضو همین پیکر است. آن که با دست ها بر تلّی از خاک پنجه می کشد تا کودکش را از زیر آوار بیرون بکشد و آن که گرد و غبار ویرانه ها راه بر تنفس او بسته است، آفریده از همان گوهری ست که تو از آن جان گرفته ای. چه تفاوت می کند اهل کدام سرزمین هستی و آئین ات چیست. چه تفاوت می کند کدام قلدر و جنایتکاری بر سرزمین مادری ات حکم می راند. چه تفاوت می کند چه کسی تو را با وعده‌های دروغین به آینده‌ای روشن فریفته باشد. بیقراری کن و بگذار دردت بگیرد. بگذار قلبت برای زخمی که بر عضو دیگری از پیکر تو وارد شده، بتپد و بیقراری کند. بگذار شورابه های اشکت از گونه هایت سرازیر شوند.

بی گناهان، ملیت و مذهب ویژه ای ندارند. بی گناهان اهل یک جغرافیا نیستند. بی گناهان، بی گناه اند و شاخصه ای جز عضویت در پیکره ی انسانی که آن ها را متمایز کند، ندارند. بی گناهان گرچه که با یک زبان سخن نمی گویند اما حرف دلشان یکی ست.

سکوتت را بشکن، حرف دلت را بزن و با بی گناهان همصدا شو. نگذار از محنت دیگران بی غم بمانی. بگذار نام آدمی تو را بشاید.

استکهلم ۱۵ مهر ۱۴۰۳
شهریار حاتمی



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد