logo





صدای پای انگره مینو در شارع عام

يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۶ اکتبر ۲۰۲۴

طاهره بارئی

tahere-barei1.jpg
شنیده بودید و شاید دیده باشید که آدمها،
دیوانه میشوند گاه و بیگاه و به ناگاه.
یعنی عقلشان میرود از دست، پاک.
یا شنیده اید که هار میشوند.
گاز می گیرند می پیچند به پرو پای هر آشنا و نا آشنا.
اما آیا هیولا ، اهریمن وانگره مینو هم
دیوانه میشوند گاه؟
می بازند عقلشان را
بسان تُفی بر شارع عام؟

دیوانگی اگر فرا گرفت هیولا و انگره مینو را
البته مصیبتی ست بهرآدمیان.
پرهیز باید کرد از آفتابی شدن سر راهشان.
از منظر دیگراما، باید آفتاب شد اتفاقا.
آفتاب تر.
هر جا که آفتاب شدی، یا آفتاب را مثالی گرفتی برای بودن،
دهان گشاد اهریمن، باز خواهد ماند (چند لحظه هم که شده)،
از دریدن!
بیزار است او از روشنائی.
از دمیدن از سر گشاد آفتاب
رو کردنِ واقعیت ِمانده پنهانی!
پس به روشنائی روی بیآور
روشنائی درون خودت
ترسیمش کن!
به خانه و کوی و برزن
به جمع دوستان بیآورش
تابلو کن، به دیوارش بزن
می نازد پوست ما،
به افروخته شدن از شمیم روشنائی
پیش از آنکه تف دیگری
و صدای پای اهریمن در گذر
لگد کوب کند در این سیاّره، تنفس انسانی را

شیپور خانگیت را بدم، با سُرودی از قل قل نورِ رخشان
که پاک میکند آب دهان درندگان را
از همه قِسم، یا قاضی ناشده.



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد